امنیت و مسایل حریم خصوصی در بلاک‌چین

غیرمتمرکز بودن بلاک‌چین و امنیت بالا از ویژگی‌های منحصربه‌فرد بیت‌کوین (BTC) است؛ اما سرعت تراکنش پایین و کارمزد بالا تاکنون مانع دستیابی به این هدف شده است.

چالش‌های قانونی تکنولوژی‌های لایه دوم

توسعه‌دهندگان برای بهبود سرعت تراکنش، راه‌حل‌های مختلفی را بررسی می‌کنند. یکی از این راه‌حل‌ها، لایه دوم است که مقیاس‌پذیری شبکه را بهبود می‌بخشد. لایه دوم یک شبکه ثانویه است که روی شبکه اصلی ارز دیجیتال اجرا می‌شود و می‌تواند برای پردازش سریع تراکنش‌ها استفاده شود. در این مقاله، به عملکرد و مکانیزم‌ شبکه‌های لایه دوم می‌پردازیم و چالش‌های قانون‌گذاری برای شبکه‌های لایه دوم را بررسی می‌کنیم.

سه‌گانه بلاک‌چین

نظریه‌ای به نام سه‌گانه بلاک‌چین (Scalability Trilemma) وجود دارد که ادعا می‌کند هیچ بلاک‌چینی نمی‌تواند هم‌زمان هر سه ویژگی زیر را داشته باشد:

  • مقیاس‌پذیری: توانایی پردازش تعداد زیادی تراکنش در ثانیه؛
  • امنیت: مقاومت در برابر حملات از سوی عوامل مخرب؛
  • غیرمتمرکزسازی: توزیع قدرت بین تعداد زیادی گره (Node).

به‌عنوان مثال، یک بلاک‌چین که بسیار مقیاس‌پذیر و غیرمتمرکز است، شاید کمتر ایمن باشد، زیرا هماهنگ کردن و دفاع در برابر حملات دشوارتر است.

تعداد زیادی پیشنهاد برای چگونگی رسیدگی به سه‌گانه مقیاس‌پذیری وجود دارد. برخی از این پیشنهادها بر افزایش مقیاس‌پذیری بلاک‌چین‌ بدون قربانی کردن امنیت یا غیرمتمرکزسازی تمرکز دارند. برخی دیگر بر یافتن راه‌هایی برای متعادل کردن سه ویژگی به‌گونه‌ای که نیاز کاربردهای خاص را برآورده کند، تمرکز دارند.

مفهوم مقیاس‌پذیری


مقیاس‌پذیری در بلاک‌چین به توانایی پردازش تعداد زیادی تراکنش در ثانیه (TPS – Transaction Per Second) گفته می‌شود. مقیاس‌پذیری یک چالش مهم برای بلاک‌چین‌ها است، زیرا آن‌ها باید قادر به رسیدگی به حجم فزاینده تراکنش‌ها باشند.
میزان تراکنش در هر ثانیه متغیر و وابسته‌به شبکه بلاک‌چین مورد نظر و نوع تراکنش است. برخی از شبکه‌های بلاک‌چین دارای TPS بالا هستند، در حالی‌که برخی دیگر سرعت پردازش پایین‌تری دارند. سرعت تراکنش ارزهای دیجیتال به‌طور کلی پایین‌تر از سیستم‌های پرداخت سنتی مانند ویزا است. ویزا می‌تواند حدود ۲۴ هزار تراکنش در ثانیه را پردازش کند، در حالی‌که بیت‌کوین و اتریوم (ETH) به‌ترتیب ۷ و ۱۵ تراکنش در ثانیه را پردازش می‌کنند. البته سولانا (Solana) یکی از سریع‌ترین ارزهای دیجیتال است و می‌تواند ۶۵ هزار تراکنش در ثانیه را پردازش کند.
توجه داشته باشید که این اعداد تقریبی هستند و می‌توانند در زمان‌های مختلف تغییر کنند. همچنین، سرعت تراکنش‌ در بلاک‌چین‌ها ممکن است تحت تاثیر انواع تراکنش‌ها، میزان فشار در شبکه و توسعه فناوری بهبود یا کاهش یابد.

بهبود مقیاس‌پذیری

یکی از موثرترین روش‌ها برای رسیدگی به سه‌گانه مقیاس‌پذیری، راه‌حل‌های لایه دوم است. راه‌حل‌های لایه دوم پروتکل‌هایی هستند که روی بلاک‌چین‌های موجود ساخته می‌شوند. آن‌ها می‌توانند برای پردازش تراکنش‌های خارج از زنجیره (Off_chain) استفاده شوند که مقیاس‌پذیری را بدون قربانی کردن امنیت یا غیرمتمرکزسازی بهبود می‌بخشد.

چالش‌های مقیاس‌پذیری

بهبود مقیاس‌پذیری ارزهای دیجیتال چالش‌هایی نیز دارد. برخی از این چالش‌ها عبارت‌اند از:

هزینه: توسعه و اجرای راه‌حل‌های مقیاس‌پذیر می‌تواند هزینه‌بر باشد. به‌عنوان مثال، راه‌حل‌های لایه دوم به‌طور معمول به سرمایه‌گذاری در سخت‌افزار و نرم‌افزار جدید نیاز دارد.

امنیت: برخی از راه‌حل‌های مقیاس‌پذیر ممکن است امنیت را به خطر بیندازند. همچنین، راه‌حل‌های مقیاس‌پذیری ممکن است به ایجاد نقاط ضعف جدید در شبکه منجر شوند که می‌تواند مورد استفاده مجرمان قرار گیرد.

توافق: توسعه‌دهندگان ارزهای دیجیتال باید روی راه‌حل‌های مقیاس‌پذیری توافق کنند که برای همه کاربران قابل قبول باشد. البته این موضوع می‌تواند چالش‌برانگیز باشد، زیرا توسعه‌دهندگان ارزهای دیجیتال ممکن است از نظر اولویت‌ و هدف با یکدیگر متفاوت باشند.

اهداف ایجاد لایه دوم

  • افزایش مقیاس‌پذیری: لایه‌های دوم می‌توانند با انجام تراکنش‌ها به‌صورت موازی یا دسته‌ای، مقیاس‌پذیری بلاک‌چین اصلی را افزایش دهند. این موضوع می‌تواند به کاهش تاخیر و افزایش سرعت تراکنش‌ها کمک کند.
  • کاهش هزینه‌ها: لایه‌های دوم می‌توانند با کاهش اندازه تراکنش‌ها یا استفاده از الگوریتم‌های اجماع مختلف، هزینه‌ تراکنش‌ها را کاهش دهند. این موضوع می‌تواند بلاک‌چین را برای کاربران خرد مقرون‌به‌صرفه‌تر کند.
  • بهبود قابلیت استفاده: لایه‌های دوم می‌توانند با ارایه ویژگی‌های جدید و بهبودیافته، قابلیت استفاده از بلاک‌چین را بهبود بخشند. این موضوع می‌تواند بلاک‌چین را برای طیف گسترده‌تری از کاربران جذاب‌ کند.

انواع لایه دوم

بلاک‌چین‌ها به‌عنوان یک فناوری نوین برای انتقال ارز و دارایی‌ها با امنیت بالا شناخته می‌شوند، اما تعداد محدود تراکنش‌ها و سرعت پردازش آن‌ها از محدودیت‌های آن‌ها به حساب می‌آید. برای حل این مساله و افزایش مقیاس‌پذیری بلاک‌چین، تکنولوژی لایه دوم توسعه یافته است. در ادامه، انواع مختلف لایه دوم و نحوه عملکرد آن‌ها را معرفی می‌کنیم:

کانال‌های وضعیت

کانال‌های وضعیت (State Channels) یک نوع راه‌حل لایه دوم است که به دو یا چند طرف اجازه می‌دهد تا تعداد زیادی تراکنش را خارج از زنجیره انجام دهند، بدون این‌که هر تراکنش به تمام شبکه ارسال شود. این قابلیت می‌تواند به‌طرز چشمگیری قابلیت مقیاس‌پذیری بلاک‌چین را افزایش دهد، زیرا تعداد تراکنش‌هایی که باید توسط شبکه پردازش داده شوند و همچنین هزینه‌ها را کاهش می‌دهد.

شبکه لایتنینگ (Lightning) یکی از نمونه‌های استفاده از کانال وضعیت است که روی بلاک‌چین بیت‌کوین پیاده‌سازی شده است.

برای درک چگونگی عملکرد کانال‌های وضعیت مثال زیر را در نظر بگیرید:

آلیس و باب می‌خواهند با یکدیگر تجارت کنند. آن‌ها می‌توانند یک کانال‌ وضعیت باز کنند و چندین تراکنش را در آن انجام دهند، بدون این‌که به ارسال هر تراکنش به کل شبکه بیت‌کوین نیاز باشد. هنگامی‌که آن‌ها کانال را ببندند، فقط یک تراکنش را به بلاک‌چین بیت‌کوین ارسال می‌کنند تا همه تراکنش‌های انجام‌شده در کانال‌ وضعیت را نهایی کنند.

با توجه به این‌که همه تراکنش‌های انجام‌شده در کانال وضعیت در بلاک‌چین ذخیره نمی‌شوند و صرفن مانده‌حساب دو طرف ثبت می‌شود، این موضوع به‌طور قابل توجهی حریم خصوصی را بهبود می‌بخشد.

افزون‌بر این، روش‌های دیگری نیز مانند کوین‌جوین (Coinjoins) برای افزایش حریم خصوصی در ارزهای دیجیتال وجود دارد. کوین‌جوین یک تکنیک است که برای بهبود حریم خصوصی معاملات بیت‌کوین استفاده می‌شود. این تکنیک به کاربران اجازه می‌دهد تا تراکنش‌های خود را با یکدیگر ترکیب کنند. این موضوع باعث می‌شود که ردیابی منبع و مقصد تراکنش‌ها دشوارتر شود. این تکنیک در ارزهای حریم خصوصی (Privacy Coins) نیز استفاده می‌شود.

کوین‌جوین به دو روش اصلی کار می‌کنند:

  • ترکیب ورودی: در این روش، کاربران تراکنش‌های خود را با یکدیگر ترکیب می‌کنند. این امر باعث می‌شود که ردیابی منبع و مقصد تراکنش‌ها دشوارتر شود.
  • ترکیب کوین‌ها: در این روش، کاربران ارزهای دیجیتال خود را با یکدیگر مخلوط می‌کنند. این امر باعث می‌شود که شناسایی تراکنش‌های خاص دشوارتر شود.
ذنجیره‌های جانبی

زنجیره‌های جانبی

زنجیره جانبی یک بلاک‌چین مجزا است که مستقل از اتریوم اجرا شده و از طریق یک پل دوطرفه به شبکه اصلی اتریوم (Mainnet) متصل می‌شود. زنجیره‌های جانبی می‌توانند پارامترهای بلاک (زمان تولید و اندازه) و الگوریتم‌های اجماع جداگانه‌ای داشته باشند که اغلب برای پردازش کارآمد تراکنش‌ها طراحی شده‌اند. از مزیت‌های زنجیره‌های جانبی می‌توان به بهبود مقیاس‌پذیری و پردازش کارآمد تراکنش‌ها اشاره کرد. زنجیره‌های جانبی همچنین برای دستیابی به توان عملیاتی بالا (سه‌گانه مقیاس‌پذیری) بخشی از تمرکززدایی یا امنیت را قربانی می‌کنند.

پل‌های دو طرفه امکان انتقال دارایی‌ها بین زنجیره جانبی و زنجیره اصلی را فراهم می‌کنند. با این حال، تراکنش‌های زنجیره جانبی به‌خودی خود به زنجیره اصلی ارسال نمی‌شوند. این بدان معناست که زنجیره‌های جانبی از امنیت زنجیره اصلی برخوردار نیستند. اگر یک هکر بتواند کنترل زنجیره جانبی را به دست آورد، می‌تواند تراکنش‌های زنجیره جانبی را تغییر دهد یا دارایی‌های کاربران را سرقت کند.

الگوریتم‌های اجماع مورد استفاده در زنجیره‌های جانبی عبارت‌اند از:

مانند اتریوم، زنجیره‌های جانبی دارای نودهای اعتبارسنج (Validator) هستند که تراکنش‌ها را تایید و پردازش و بلاک‌ها را تولید می‌کنند. اعتبارسنج‌ها همچنین مسوول حفظ اجماع در سراسر شبکه و ایمن‌سازی آن در برابر حملات مخرب هستند.

برخی از زنجیره‌های جانبی با ماشین مجازی اتریوم (Ethereum Virtual Machine – EVM) سازگار بوده و قادر به اجرای قراردادهای توسعه‌یافته برای EVM هستند. زنجیره‌های جانبی سازگار با EVM از قراردادهای هوشمند نوشته‌شده در Solidity و همچنین سایر زبان‌های قرارداد هوشمند EVM پشتیبانی می‌کنند، به‌این معنی که قراردادهای هوشمند نوشته‌شده برای شبکه اصلی اتریوم روی زنجیره‌های جانبی سازگار با EVM نیز کار خواهد کرد.

از آن‌جا که زنجیره‌های جانبی با EVM سازگار هستند، به‌عنوان یک راه‌حل مقیاس‌پذیر مفید برای dAppهای (برنامه غیرمتمرکز) بومی اتریوم در نظر گرفته می‌شوند. با استفاده از dApp روی یک زنجیره جانبی، کاربران می‌توانند تراکنش‌های سریع‌تر با کارمزد کمتر داشته باشند، به‌خصوص اگر شبکه اصلی شلوغ باشد. از موارد استفاده زنجیره‌های جانبی می‌توان به پولکادات (Polkadot)، کازموس (Cosmos) و پالیگان (Polygon) اشاره کرد.

پلاسما

زنجیره پلاسما یک زنجیره جداگانه است که به شبکه اصلی اتریوم متصل است، اما تراکنش‌ها را خارج از زنجیره اصلی اجرا کرده و مکانیزم مخصوص خود را برای اعتبارسنجی بلاک‌ها دارد. زنجیره‌های پلاسما گاهی به‌عنوان «زنجیره‌های فرزند» (Child Chains) نیز شناخته می‌شوند، و به‌طور کلی کپی‌های کوچک‌تر از شبکه اتریوم اصلی هستند. زنجیره‌های پلاسما از اثبات تقلب fraud proof (مانند Rollups) برای حل اختلافات استفاده می‌کنند.

پلاسما پلی برای جابه‌جایی دارایی‌ها بین شبکه اصلی اتریوم و زنجیره پلاسما است. اگرچه این امر آن‌ها را به زنجیره‌های جانبی شبیه می‌کند، اما زنجیره‌های پلاسما – حداقل تا حدی – از امنیت شبکه اصلی اتریوم بهره می‌برند. این برخلاف زنجیره‌های جانبی است که تامین امنیت به‌عهده خودشان است.

در زنجیره‌های پلاسما، تراکنش‌ها به‌طور مستقیم به شبکه اصلی ارسال نمی‌شوند. به جای آن، تراکنش‌ها در داخل زنجیره پلاسما اجرا می‌شوند و تا زمانی‌که اثبات تقلب یا دیگر اثبات‌های امنیتی مورد نیاز تایید نباشند، به شبکه اصلی اتریوم گزارش نمی‌شوند. این بهینه‌سازی امکان اجرای تراکنش‌ها با سرعت بالا و کمترین هزینه را فراهم می‌کند. از طریق اثبات‌های امنیتی، تراکنش‌ها معتبر شده و در صورت نیاز به شبکه اصلی اتریوم گزارش می‌شوند.

معایب

پلاسما قابلیت اجرای محاسبات عمومی (مثل اجرای قراردادهای هوشمند) را پشتیبانی نمی‌کند. تنها تراکنش‌های ساده‌تری مانند انتقال توکن‌ها، معاملات تبادلی روی آن‌ اجرا می‌شود.

شما باید به‌طور مکرر شبکه را چک کنید یا این کار را به کسی دیگر بسپارید تا از امنیت دارایی‌هایتان مطمین شوید، زیرا امنیت دارایی‌های شما به تایید و اجرای تراکنش‌ها توسط اشخاص دیگر وابسته است.

برداشت از حساب با تاخیر صورت می‌گیرد تا اگر کسی بخواهد معامله‌ای را برگرداند یا درباره آن ادعایی کند، زمان کافی داشته باشد. برای دارایی‌های قابل معامله، این تاخیر می‌تواند کوتاه‌تر شود، اما هزینه‌ای برای آن وجود دارد.

اگر تعداد زیادی از کاربران هم‌زمان بخواهند برداشت کنند، ممکن است سرعت تراکنش‌ها کاهش یابد.

رول‌آپ

رول‌آپ (Rollup) یکی از روش‌های افزایش مقیاس برای بلاک‌چین‌ها است. در این روش، تراکنش‌ها و اجرای آن‌ها در یک لایه خارجی از بلاک‌چین انجام می‌شود و سپس داده‌های تراکنش به بلاک‌چین اصلی (لایه ۱) ارسال می‌شوند تا در آن‌جا توافق بر سر آن‌ها صورت گیرد. این روش امکان افزایش تعداد تراکنش‌ها و افزایش سرعت پردازش را فراهم می‌کند و در عین حال از امنیت بلاک‌چین اصلی بهره می‌برد. رول‌آپ‌ها به‌عنوان یکی از راه‌حل‌های افزایش مقیاس در بلاک‌چین‌ها به‌ویژه در اتریوم مورد توجه قرار گرفته‌اند.

رول‌آپ خوش‌ بینانه

رول‌آپ خوش‌بینانه (Optimistic Rollup)

ویژگی اصلی رول‌آپ خوش‌بینانه، که به‌صورت مختصر به «اپتیمیستیک» هم شهرت دارد، این است که در ابتدا فرض می‌شود همه تراکنش‌ها و معاملات در لایه دوم به‌درستی انجام شده‌اند و به تایید فوری نیازی ندارند. به‌عبارت دیگر، این لایه به‌طور مثبت به عملکرد صحیح معاملات اعتماد می‌کند.

ویژگی خوش‌بینانه این امکان را فراهم می‌کند که تراکنش‌ها در لایه دوم به‌سرعت انجام شده و سپس اطلاعات مربوط‌به این تراکنش‌ها به لایه اصلی بلاک‌چین (مثل اتریوم) منتقل شود. در صورتی‌که هیچ مشکل یا تخلفی اتفاق نیفتاده باشد، تراکنش‌ها توسط لایه اصلی تایید می‌شوند. سرعت انجام تراکنش در رول‌آپ ۱۰ تا ۱۰۰ برابر شبکه اصلی است.

در مواردی که مشکل یا تخلفی شناسایی شود، مکانیزم‌های اصلاحی (مانند ارایه مدرک تخلف) به کار می‌رود تا مشکل حل شده و اطلاعات درست به لایه اصلی منتقل شود. این ویژگی، امنیتی اضافی به لایه دوم افزوده و امکان انجام تراکنش‌های سریع با حفظ امنیت را فراهم می‌کند. برخلاف زنجیره‌های جانبی، امنیت رول‌آپ‌ها به شبکه اصلی وابسته است. بنابراین رول‌آپ‌ها در مقایسه‌با سایر راهکارهای لایه دوم امنیت بالایی دارند. اگر مشکلی در رول‌آپ خوش‌بینانه وجود داشته باشد، کاربران می‌توانند وجوه خود را از طریق شبکه اصلی اتریوم بازیابی کنند.

رول‌آپ دانش صفر (Zero-Knowledge Rollups)

رول‌آپ‌های دانش صفر با انتقال محاسبات و ذخیره‌سازی وضعیت به خارج از شبکه اصلی اتریوم، ظرفیت انجام تراکنش‌ها را افزایش می‌دهند. رول‌آپ‌های دانش صفر قادر به پردازش هزاران تراکنش در یک دسته هستند و فقط میزان محدودی داده را در شبکه اصلی منتشر می‌کنند.

در پروژه‌های Loopring, Arbitrum, ZKSpace و Optimism از رول‌آپ دانش صفر استفاده می‌شود.

دانش صفر

دانش صفر در بلاک‌چین یک روش رمزنگاری است که به یک طرف (اثبات‌کننده) اجازه می‌دهد وجود اطلاعات یا داده‌های خاص را بدون افشای خود داده‌ها اثبات کند.

در بلاک‌چین، دانش صفر می‌تواند برای طیف وسیعی از کاربردها استفاده شود، از جمله:

  • احراز هویت: دانش صفر می‌تواند برای احراز هویت کاربران بدون نیاز به اشتراک‌گذاری اطلاعات شخصی استفاده شود. به‌عنوان‌مثال، یک کاربر می‌تواند از دانش صفر برای اثبات این‌که دارای یک حساب بانکی خاص است، بدون افشای شماره حساب بانکی خود استفاده کند.
  • تایید اعتبار: دانش صفر می‌تواند برای تایید اعتبار یک معامله بدون افشای اطلاعات مربوط‌به معامله استفاده شود. یک کاربر می‌تواند از دانش صفر برای اثبات تایید یک تراکنش، بدون افشای اطلاعات مربوط‌به طرف دیگر معامله، استفاده کند.
  • رازداری: دانش صفر می‌تواند برای حفظ حریم خصوصی کاربران هنگام استفاده از بلاک‌چین استفاده شود. به‌عنوان‌ مثال، یک کاربر می‌تواند از دانش صفر برای اثبات این‌که یک شرط خاص را برآورده کرده است، بدون افشای شرط، استفاده کند.

دانش صفر یک فناوری نوظهور است که پتانسیل زیادی برای بهبود امنیت، حریم خصوصی و مقیاس‌پذیری بلاک‌چین دارد.

همچنین، توجه داشته باشید که هر کدام از این تکنولوژی‌ها دارای ویژگی‌ها و مزیت‌های خاص خود بوده و برای بلاک‌چین‌های مختلف مناسب هستند. استفاده از لایه‌های دوم‌ به‌معنای بهبود مقیاس‌پذیری، کاهش هزینه‌ و افزایش سرعت در انجام تراکنش‌ها در بلاک‌چین مورد نظر است.

اولین راهکار لایه دوم کوین‌بیس (Coinbase)


کوین‌بیس، به‌تازگی یک لایه دوم به‌نام بیس (Base) راه‌اندازی کرده و ادعا می‌کند که بیس غیرمتمرکز است، اما این ادعا با توجه‌به ماهیت متمرکز صرافی، جای تردید دارد. بنابراین، تمام تراکنش‌های بیس توسط کوین‌بیس بررسی می‌شود.
این موضوع به این سوال منجر می‌شود که آیا انتقال دارایی‌های ارز دیجیتال از مبدا ناشناس و بدون احراز هویت به بیس امکان‌پذیر است. کوین‌بیس از پاسخ دادن به این سوال به‌صورت صریح خودداری کرده؛ با این حال، این احتمال وجود دارد که تنها مشتریان احراز هویت‌شده کوین‌بیس بتوانند از بیس استفاده کنند. زیرا در غیر این‌صورت، کوین‌بیس مقررات ایالات متحده را زیر پا می‌گذارد.

چالش‌های قانون‌گذاری

شبکه‌های لایه دوم به‌دلیل چندین عامل کلیدی، چالش‌هایی را برای مقررات ایجاد می‌کنند:

افزایش حریم خصوصی

راه‌حل‌های لایه دوم اغلب ویژگی‌های حریم خصوصی پیشرفته‌ای را ارایه می‌دهند که پیگیری و نظارت بر تراکنش‌ها را برای قانون‌گذاران دشوارتر می‌کند. اقدامات حریم خصوصی پیشرفته می‌تواند شامل تکنیک‌هایی مانند اثبات دانش صفر باشد که به کاربران امکان می‌دهد اعتبار یک تراکنش را بدون افشای جزییات آن ثابت کنند. این موضوع می‌تواند تلاش‌ها برای اجرای مقررات شناخت مشتری (KYC) و مبارزه با پول‌شویی (AML) را مختل کند.

افزون‌بر این، شبکه لایتنینگ توجه قانون‌گذاران را جلب کرده است. طبق نظر «جیمی نگوین» (Jamie Nguyen)، موسس انجمن بیت‌کوین، نودهای شبکه لایتنینگ طبق تفسیر شبکه مبارزه با جرایم مالی یا فینسن (Financial Crimes – FinCEN Enforcement Network) به‌عنوان کسب‌و‌کار خدمات پولی (MSB – Money Services Business) در نظر گرفته می‌شود. بنابراین، باید به‌عنوان MSB ثبت‌نام کرده و از مقررات مبارزه با پول‌شویی پیروی کند. در غیر این‌صورت، بنا به گزارش کوین‌گیک (CoinGeek) احتمال توقف لایتنینگ توسط فینسن وجود دارد.

غیرمتمرکز بودن

برخی شبکه‌های لایه دوم به‌طور معمول به‌گونه‌ای طراحی شده‌اند که به‌صورت غیرمتمرکزتری عمل کنند. آن‌ها ممکن است یک مرجع مرکزی یا واسطه‌ برای اجرای انطباق نظارتی نداشته باشند که این موضوع اعمال کنترل توسط مقامات را چالش‌برانگیز می‌کند. غیرمتمرکز بودن به عواملی مانند تعداد نودها، الگوریتم اجماع و عوامل دیگر بستگی دارد. Zksnark و lightning نمونه‌ای از راهکارهای لایه دوم غیرمتمرکز هستند.

در سیستم‌های غیرمتمرکز، کاربران می‌توانند تراکنش‌های خود را به‌گونه‌ای انجام دهند که هویت آن‌ها به‌راحتی قابل شناسایی نباشد. این موضوع می‌تواند برای قانون‌گذاران دشوار باشد که فعالیت‌های غیرقانونی مانند پول‌شویی و قاچاق را شناسایی و پیگیری کنند.

با این حال، دولت‌ها به‌دنبال وضع قوانین برای موسسه‌هایی هستند که خدمات مالی ارزهای دیجیتال را ارایه می‌دهند. این قوانین از موسسه‌ها می‌خواهد که کاربران خود را احراز هویت کنند و درصورت شناسایی تراکنش‌های مشکوک، آن‌ها را مسدود کرده و به مقامات گزارش دهند.

وضع قوانین شفاف در این زمینه دشوار است؛ زیرا ارزهای دیجیتال فناوری جدیدی هستند که به‌سرعت پیشرفت می‌کنند. قانون‌گذاران باید با توجه‌به این پیچیدگی‌ها، قوانینی را ایجاد کنند که از یک سو از کاربران محافظت کرده و از سوی دیگر از نوآوری در این حوزه جلوگیری نکند.

چالش‌های قضایی پیچیده

قانون‌گذاری شبکه‌های لایه دوم می‌تواند چالش‌برانگیز باشد زیرا آن‌ها اغلب در چندین کشور و چارچوب‌های قانونی مختلف فعالیت می‌کنند. قانون‌گذاران باید برای اجرای موثر مقررات، این پیچیدگی‌ها را حل کرده و امکان همکاری بین‌المللی را فراهم کنند.

۱۲ موضوع حقوقی که در راه‌اندازی یک پروژه مبتنی‌بر بلاک‌چین باید در نظر گرفت

پیشرفت‌های سریع تکنولوژیکی

فناوری‌های لایه دوم به‌طور مداوم در حال تکامل است و از توسعه چارچوب‌های نظارتی پیشی می‌گیرد. قانون‌گذاران ممکن است برای وفق دادن قوانین خود با ویژگی‌ها و قابلیت‌های جدید تلاش کنند. به‌عنوان مثال، سخت‌گیری‌های قانون‌گذاران به ایجاد حریم خصوصی بیشتر در برخی ارزها منجر می‌شود؛ یا افراد به‌طور عمده به‌دنبال ارزهای حریم خصوصی می‌روند تا دخالت قانون‌گذاران را به حداقل برسانند.

خلاصه این‌که، شبکه‌های لایه دوم چالش‌های نظارتی را ایجاد می‌کند زیرا حریم خصوصی بیشتری را ارایه می‌دهد، به‌صورت غیرمتمرکز عمل می‌کند و تراکنش‌های بین‌المللی را تسهیل می‌کند. قانون‌گذاران باید با این پیشرفت‌های تکنولوژیکی و پیچیدگی‌ها سازگار شوند تا اجرای موثر مقررات مالی را تضمین کنند.

نقش قانون‌گذاری در لایه دوم

نقش قانون‌گذاری در لایه دوم

قانون‌گذاری لایه دوم می‌تواند چالش‌برانگیز باشد زیرا این شبکه‌ها اغلب در چندین کشور و چهارچوب‌های قانونی فعالیت می‌کنند. قانون‌گذاران باید برای اجرای موثر مقررات، این پیچیدگی‌ها را حل کنند.

بازخوردهای احتمالی قانون‌گذاری

  • الزام‌به احراز هویت: قانون‌گذاران ممکن است از تمام موسسه‌های مالی درخواست کنند که مشتریان خود را احراز هویت کنند تا از فعالیت‌های مجرمانه مانند پول‌شویی جلوگیری کنند. این موضوع می‌تواند به از دست دادن مشتریان برای موسسه‌های مالی منجر شود، زیرا آن‌ها ممکن است به پلتفرم‌های غیرمتمرکز که به احراز هویت نیازی ندارند، رو بیاورند. افزون‌بر این، موسسه‌های مالی ممکن است در صورت رعایت نکردن مقررات، تحریم یا جریمه شوند.
  • حذف ارزهای لایه دوم از صرافی: در صورتی‌که یک ارز دیجیتال از حریم خصوصی بالایی برخوردار باشد، قانون‌گذاران ممکن است از صرافی‌ها بخواهند که معامله آن ارز را از لیست خود حذف کنند. این موضوع می‌تواند به کاهش پذیرش آن ارز منجر شود، زیرا کاربران ممکن است نتوانند آن را به‌راحتی در صرافی‌ها معامله کنند.

کاهش حریم خصوصی

محدودیت‌های قانون‌گذاری می‌تواند حریم خصوصی کاربران را کاهش دهد. در نتیجه، آن‌ها ممکن است از روش‌های افزایش حریم خصوصی مانند کوین‌جوین یا فناوری‌های رمزنگاری مانند Ring Signatures استفاده کنند تا تراکنش‌های آن‌ها به‌راحتی قابل پیگیری نباشد. البته این بدان معنا نیست که افرادی که خواستار حریم خصوصی بیشتری هستند، قصد پول‌شویی دارند؛ زیرا داده‌ها نشان می‌دهد که تنها ۰.۴۳ درصد پول‌شویی جهان از ارزهای دیجیتال انجام می‌شود.

راهکارهای کاهش این بازخوردها

قانون‌گذاران می‌توانند با اتخاذ رویکردی متعادل، برخی از این بازخوردها را کاهش دهند. به‌عنوان مثال، آن‌ها می‌توانند قوانینی را وضع کنند که حریم خصوصی کاربران حفظ شود. همچنین، آن‌ها می‌توانند با موسسه‌های مالی و توسعه‌دهندگان لایه دوم همکاری کنند تا راه‌حل‌هایی برای اجرای مقررات بدون آسیب رساندن به حریم خصوصی کاربران بیابند.

منابع

https://ethereum.org/en/developers/docs/scaling/sidechains

https://www.blockspaces.com/blog/layer-2-blockchains-guide

https://near.org/blog/layer-2

https://coingeek.com/what-fincens-new-guidelines-mean-for-dapps-lightning-network-and-privacy-coins

لینک کوتاه: https://www.bcamag.com/bit/8mro
رویا عبادی
رویا عبادی
مقاله‌ها: 6

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *