نحوه برخورد سیستمهای قانونی و حوزههای قضایی مختلف با فناوریهای نوظهور همواره مبهم بوده است. بهعنوانمثال، تا چند سال پیش اعتبار قانونی و قابلاجرابودن «قراردادهای الکترونیکی» (Electronic Contracts) مورد بحث بود، اما امروزه این نوع قراردادها و استفاده از آنها در بیشتر دولتهای موجود در سراسر جهان به رسمیت شناخته میشود. شرایط قانونی و حقوقی پروژههای فعال در دنیای بلاکچین نیز از این قاعده جدا نیست و حداقل در این برهه از زمان، با ابهام روبهرو است!
عناوین این مقاله:
اگرچه روند قانونگذاری فناوری بلاکچین و رمزارزها در بیشتر کشورها و محدودههای قضایی شروع شده و پیشنهادهای متنوعی در این زمینه مطرح شده؛ اما هنوز یک چهارچوب جامع و همهجانبه در این زمینه موجود نیست و این فضا همچنان با سوالهایی پیرامون مسایل حقوقی و قضایی مواجه است. در این مقاله تلاش شده موضوعهایی را مورد بررسی قرار دهیم که در زمان راهاندازی یک پروژه مبتنیبر بلاکچین، باید از نظر حقوقی در نظر گرفته شوند. همچنین قصد داریم در نسخههای بعدی این ماهنامه، به تطبیق مسایل حقوقی مطرحشده در این مقاله با قوانین حقوقی ایران بپردازیم.
ماهیت بلاکچین و سیستمهای مبتنیبر این نوآوری
همانطور که مطلع هستید، بلاکچین به یک دفترکل غیرمتمرکز و توزیعشده (DLT) برای ثبت و ذخیرهسازی دادهها اشاره دارد که بهصورت دیجیتالی در بین سیستمهای کامپیوتری مختلف و متصلشده در یک شبکه همتابههمتا پیادهسازی میشود. آنچه یک سیستم ذخیرهسازی مبتنیبر بلاکچین را از دیگر روشهای معمول ذخیرهسازی الکترونیکی متمایز میکند، تغییرناپذیری (اینکه دادهها قابل تغییر و حذف نیستند)، شفافیت، امنیت بالا، تسویه سریعتر و ماهیت غیرمتمرکز آن است. ازاساس بهدلیل همین برتریها، اغلب استارتآپها و کسبوکارهای امروزی قصد دارند به استفاده از این فناوری جدید روی بیاورند.
اگرچه بلاکچین دارای این پتانسیل است که کسبوکارها را متحول کند، اما استفاده از آن چالشهای خاص خود را نیز دارد. اطلاع از تمام جنبههای ایجاد یک سیستم مبتنیبر بلاکچین و استفاده از آن، بهویژه از نظر حقوقی، بسیار اهمیت دارد؛ بنابراین اگر قصد راهاندازی یک استارتآپ یا پروژه مبتنیبر بلاکچین دارید، این مقاله را بادقت مطالعه کنید تا مسایل حقوقی مربوطبه این فناوری را بشناسید.
مسایل حقوقی برای شرکتهای فعال در صنعت بلاکچین
شکی نیست که ظهور بلاکچین و قراردادهای هوشمند را باید بهعنوان یک انقلاب در دنیای فناوری و تجارت شناخت. با این حال، چالشهای حقوقی زیادی به همراه این نوآوری بزرگ نمایان میشوند که برای اطمینان از انتقال ایمن و کارآمد به این فضای نوظهور، باید برطرف شوند. در ادامه با ۱۲ موضوع حقوقی فناوری بلاکچین و قراردادهای هوشمند آشنا خواهیم شد:
۱. موارد مربوط به قوانین و مقررات حوزههای قضایی مختلف
با توجهبه ساختار بلاکچین، گرههای درگیر در یک شبکه بلاکچینی میتوانند در هر نقطه جغرافیایی از سراسر جهان واقع شوند. این موضوع بدان معنی است که هر تراکنش ذخیرهشده در یک شبکه مبتنیبر بلاکچین بهاحتمال تحت تاثیر حوزههای قضایی مختلفی قرار میگیرد؛ بنابراین نیاز است که شبکه با تمام مسایل قانونی و نظارتی قابل اجرا در نقاط مختلف جهان مطابقت داشته باشد.
قوانین و مقررات حوزههای قضایی مختلف، متفاوت است. آنچه در یک محدوده قضایی ممکن است به معتبر شدن یک قرارداد یا یک تراکنش منجر شود، طبق قوانین کشور دیگری میتواند باطل و تقلبی باشد. درواقع این موضوع تعیین وضعیت یک معامله را که طبق قوانین یک یا چند محدوده قضایی ماهیت تقلبی یا اشتباهی دارد، دشوار میکند.
برای جلوگیری از این سردرگمی، قوانین در یک شبکه مبتنیبر بلاکچین میتوانند بر اساس یک سیستم حاکمیت داخلی از پیش تعیینشده، اجرا شوند. این موضوع به کاربران هر سیستم بلاکچینی امکان میدهد که قراردادها و حقوق خود را تحت تاثیر این قوانین داخلی تعیین کنند.
«بلاکچین بزرگترین مجموعه از فرصتها است که میتوانیم در دهه آینده یا بیشتر به آن فکر کنیم».
«باب گریفلد» (Bob Greifeld)
رییس سابق نزدک
۲. موضوعهای وابستهبه امنیت و پیامدهای حقوقی آن
در حالیکه خود بلاکچین بهعنوان یک فناوری بسیار امن و «ضد دستکاری» در نظر گرفته میشود؛ اما اگر همان ابتدای راهاندازی یک شبکه مبتنیبر این فناوری، اطلاعات ذخیرهشده در شبکه به خطر بیفتد، این مزیت نیز منتفی میشود! در اغلب مواقع، مجرمان و هکرها بهجای هدف قراردادن خود دفترکل، به مقادیر و نقاط ورودی آن حمله میکنند که به ذخیره اطلاعات نادرست یا گمراهکننده ختم میشود. سپس تراکنشهای تقلبی بهنفع خود ایجاد میکنند.
روشهای زیادی برای حمله به یک شبکه بلاکچینی و سرقت داراییهای کاربران آن وجود دارد. بهعنوانمثال، در بیشتر سیستمهای وابستهبه این فناوری، تمام پردازشها توسط تعدادی از گرهها انجام میشود. اگر یک حمله سایبری بتواند این گرهها را شناسایی کند و آنها را هدف قرار دهد، کل شبکه به خطر میافتد. به این نوع حملهها، «بروت فورس» (Brute Force) میگویند. همچنین راههای دیگری از جمله «سیبل اتک» (Sybil Attack) و «حمله خسوف» (Eclipse Attack) وجود دارد که آسیبپذیری سرویسهای مبتنیبر بلاکچین مانند صرافیهای ارز دیجیتال را بیشتر میکند.
۳. وضعیتهای اضطراری یا فورسماژور
در زمان بستن اغلب قراردادها و توافقهای سنتی، شرایط بهوجودآمده ناشیاز رویدادهای غیرقابلپیشبینی ازجمله جنگ، بیماریهای همهگیر، بلایای طبیعی و آتشسوزی لحاظ میشود. درواقع، این دسته اتفاقها یا هر چیز دیگری که خارج از کنترل است و انجام تعهدات قانونی بین دو یا چند طرف قرارداد را غیرممکن میسازد، بهعنوان وضعیتهای فورسماژور در قرارداد ذکر میشود.
در سیستمهای مبتنیبر بلاکچین، بهاحتمال این شرایط خاص بوده و مسایل حقوقی متناسب و مجزایی باید برای آنها در نظر گرفته شود. مواردی از قبیل شرایط اجرای قرارداد هوشمند، مسایل مربوطبه انتقال رمزارزها و انجام تراکنشها، دسترسیبه بلاکچین و غیره در این وضعیتهای فورس باید بهصراحت بیان شود.
همچنین باید شفاف شود که آیا چنین رویدادهایی در حوزه حوادث فورسماژور قرار میگیرد یا خیر؟ آیا در شرایط مشابهی طرفین میتوانند برای اجتناب یا تاخیر در اجرای تعهدات طرف مقابل تحت قرارداد، به سیستم موردنظر اعتماد کنند؟ بهعلاوه، ممکن است نیاز باشد که استثنایی برای یک توافق مبتنیبر بلاکچین قید شود که طبق آن هر کدام از طرفین یک توافق نتواند پیامدهای ناشی از قصور خود، در انجام اقدامات حفاظتی مناسب را به وضعیت فورسماژور ربط دهد و ادعای استفاده از مقررات شرایط اضطراری کند.
۴. مالکیت معنوی
هر پروژه بلاکچینی پیشفرض شامل برخی ارزشها بوده و مالکیت معنوی (Intellectual Property) دارد. توسعهدهندگان و کاربران پروژه ممکن است این ملاحظات را مهم جلوه دهند و روی آن پافشاری کنند. همچنین میتوانند انتخاب کنند که مجوز استفاده از این ارزشها را برای یک مدت توافقی یا دایمی (به شرطیکه محدود به آن شبکه خاص نباشد)، صادر کنند. موضوع مالکیت معنوی در سیستمهای مبتنیبر بلاکچین میتواند بر اساس زمان، نوع مصرفکنندگان یا روش استفاده، توانایی واگذارکننده این ارزش را محدود کند.
توجه داشته باشید که اغلب پروژههای وابستهبه فناوری بلاکچین و رمزارزها، بهصورت منبعباز (Open source) توسعه یافتهاند. چنین ویژگیهایی بهطور معمول غیرتجاری و بدون حق امتیاز هستند؛ همچنین محدودیتهای خاصی را برای کاربران اعمال میکنند. ازاینرو، برای توسعهدهندگان فعال در این صنعت مهم خواهد بود که محدودیتهای مجوز منبعباز اعطاشده به خود را درک کنند و مراقب هرگونه مسوولیتی که ممکن است بهدلیل نقض شرایط مجوز ایجاد شود، باشند.
افزونبر این، پیشرفتهای نرمافزاری و نوآوری ایجادشده در این صنعت مانند الگوریتمهای استخراج، روشهای رمزنگاری، حالتهای پرداخت، راهحلهای افزایش مقیاسپذیری و غیره، باید ثبت شود تا مالکیت معنوی آن فناوری جدید برای شرکت و تیم مربوطه باشد. استارتآپهای بلاکچینی باید بهطور فعال درخواستهای ثبت اختراع را ثبت کنند که از اجزای حیاتی فناوری خود محافظت کرده باشند.
«هرچقدر هم که [این فناوری] انقلابی به نظر برسد، بلاکچین بهواقع مکانیزمی است که همه را به بالاترین درجه مسوولیتپذیری میرساند».
«ایان خان» (Ian Khan)
آیندهپژوه فناوری در فوربس (Forbes) و مشاور سیانان (CNN)
۵. سازمانهای مستقل غیرمتمرکز و پاسخگویی در مقابل قانون
یک سوال کلیدی که همواره برای قانونگذاران در مورد سیستمهای غیرمتمرکز مطرح بوده، این است که چهکسی باید برای نقض قانون پاسخگو باشد. سازمانهای خودمختار غیرمتمرکز یا دائوها (DAO) موجودیتهایی هستند که ماهیتی مستقل دارند و با اجرای قوانین از پیش تعیینشدهای که کدگذاری شده است، اداره میشوند. به این ترتیب، آنها به کمترین میزان دخالت یا بدون دخالت انسانی مجهز هستند و برای اجرای قراردادهای هوشمند استفاده میشوند. سپس در بستر بلاکچین ثبت و ذخیره خواهند شد. این شرایط باعث ایجاد مسایل حقوقی متعددی برای شرکتهای مبتنیبر فناوری بلاکچین میشود. از جمله این مسایل میتوان به این موارد اشاره کرد:
اینکه وضعیت قانونی اعطاشده به چنین نهادهایی چگونه خواهد بود؟
آیا آنها صرفن قراردادهای قانونی خودکار، نرمافزار یا یک شخص حقوقی مانند یک شرکت به شمار میروند؟
درصورت تحقق تخلف طبق هر یک از قوانین تعیینشده، چه کسی مسوول خواهد بود؟
آیا آنها و کاربرانشان دارای اختیارهایی مانند قدرت شکایتکردن که به شرکتهای سنتی داده شده، هستند؟
همانطور که احتمالن مطلع هستید، تعیینکردن اینکه کدام شخص حقیقی در قبال تخلفات مرتکبشده توسط یک شرکت مسوول است، دشوار خواهد بود. بااینوجود، این موضوع با ارایه راهکارهای «دکترین» (Doctrine) یا «رهنامه» که نقش راهنما و چهارچوب را بازی میکنند، سادهتر شده است؛ قانون حقوقی رهنامه با عبور و نفوذ در پوشش شخصیت حقوقی شرکت، عامل حقیقی تخلف مربوطبه آن شرکت را شناسایی میکند. بنابراین، باید بررسی کرد که آیا برای تعیین مسوولیت یک دائو یا پدیدآورندگان آن به ایجاد قانونی مشابه رهنامه نیاز داریم یا خیر؟
در واقع، فقط زمان میتواند پاسخ سوالات فوق را مشخص کند. نهادهای نظارتی و دادگاهها برای تصمیمگیری درباره چنین اختلافهایی مشکل دارند و مبهم است که آیا از پذیرش عمده این نوع فناوریها که قوانین جامعی برای آنها وجود ندارد، دفاع میکنند؟
۶. مالکیت پایگاههای داده
در حالیکه شرکتها بهطور معمول دارای حق مالکیت روی بخشهای جداگانه اطلاعات ارایهشده به آنها نیستند، اما مجموعهای از دادهها، بهعنوان یک پایگاهداده در محدوده حق مالکیت معنوی قرار میگیرد. همانطور که بالاتر ذکر شد و طبق ماهیت شبکههای توزیعشده، در سیستمهای مبتنیبر بلاکچین ممکن است این نوع مالکیت در محدوده حوزههای قضایی مختلف واقع شود که قوانین آن متفاوت است. بهعنوانمثال، در برخی کشورها پایگاههای دادهای بهعنوان شکلی از آثار ادبی تحت قانون حق چاپ محافظت میشوند.
شرکتها اغلب چنین دادههایی را بهمنظور نگهداری و ارایه خدمات بهتر، در اختیار دیگر نهادها مانند پردازشگران داده، سازمانهای مارکتینگ و بازاریابی و سایر ارایهدهندگان خدمات قرار میدهند. اگر شخص یا نهادی که به دادههای موردنظر دسترسی یافته، بخواهد از آنها برای مقاصدی متفاوت استفاده کند، باید از شرکت اصلی که مالکیت معنوی این دادهها را دارد، رضایت بگیرد. در غیر این صورت، طبق مقررات حفاظت از دادهها که در اکثر حوزههای قضایی حاکم است، مرتکب تخلف خواهد شد؛ بنابراین باید این موارد وابستهبه پایگاههای اطلاعاتی پلتفرمهای مبتنیبر بلاکچین را زیر ذرهبین قرار داد.
۷. حفظ حریم خصوصی دادهها
اگرچه تغییرناپذیری یکیاز ویژگیهای کلیدی است که بلاکچین را مفید جلوه میدهد، اما این ویژگی بهعنوان یک شمشیر دولبه عمل میکند. از آنجاییکه دادههای ذخیرهشده در یک دفتر کل توزیعشده قابل حذف و تغییر نیستند، بلاکچین با قوانین حفاظت از دادهها در اغلب کشورها از جمله اتحادیه اروپا و برخی ایالتهای آمریکا سازگار نیست. زیرا در این حوزههای قانونگذاری، طبق مقررات حمایت از مصرفکننده در قبال حفاظت از دادهها، به مصرفکنندگان این حق داده میشود که بتوانند درخواست تغییر یا حذف دادههای خود را داشته باشند.
همچنین توجه به این نکته مهم است که اگرچه طرفین تراکنشهای انجامشده در دنیای بلاکچین دارای نام مستعار هستند، به این معنی که نمیتوان بهطور مستقیم یک تراکنش را به یک شخص خاص ربط داد؛ اما بهطور غیرمستقیم و بعضی روشهای پیگیری، میتوان در اغلب مواقع شخصیت واقعی پشت هر تراکنش بلاکچینی را ردیابی کرد. بهویژه، اگر تراکنش از طریق صرافیهای متمرکز انجام شده باشد. ازاینرو، هنگامی که دادههای یک تراکنش به شخص خاصی نسبت داده شد، تمام تراکنشهای مستعار آن شخص در طول زندگیاش در معرض خطر افشا برای عموم قرار میگیرد. بهخصوص بهدلیل ماندگاری تاریخ تراکنشها در بلاکچین، ریسک این موضوع در طول زمان تقویت خواهد شد.
۸. ماهیت خودکار قراردادهای هوشمند
همانطور که پیشتر اشاره کردیم، قراردادهای هوشمند کدهای کامپیوتری از پیش نوشتهشدهای هستند که روند اجرای آنها خودکار تعریف شده است. زمانیکه معیارهای مشخصشده برآورد شوند، این قراردادهای مبتنیبر بلاکچین، بدون نیاز به هیچ واسطهای برای تایید تراکنش اجرا میشوند.
این موضوع سوالاتی را درباره قابلیت اجرای قانونی چنین قراردادهایی ایجاد میکند؛ از آنجاییکه همه چیز خودکار است، فرصتی برای مذاکره، رسیدگی، ارایه پیشنهاد و مراجعه به ذهن وجود ندارد. همچنین ممکن است توسعهدهندگان نرمافزار یا کد نوشتهشده، ضعیف و کمتجربه باشند که به ضرر مشتریان منجر شود؛ این اتفاق میتواند ناشیاز عملکرد نادرست کد یا حالتی باشد که توسط دو طرف معامله در نظر گرفته نشده است.
افزونبر این، بلاکچینهای عمومی دائوها میتواند قابل هککردن باشد. بهعنوانمثال در سال ۲۰۱۶، یک مورد از این نوع حملات اتفاق افتاد که در آن هکر قراردادهای هوشمندی را که روی بلاکچین اجرا میشد، هدف گرفت و تقریبن ۵۰ میلیون دلار پول را به یک قرارداد فرعی که توسط او کنترل میشد، انتقال داد.
با توجهبه این موارد مهم است که مطمین شویم در صورت رخ دادن چنین مواردی آیا توسعهدهنده کد یا دائو را میتوان مسوول دانست یا خیر؟
«اینترنت، اطلاعات قابل برنامهریزی است. اما بلاکچین را میتوان یک کمبود قابل برنامهریزی دانست».
«بالاجی سرینیواسان» (Balaji Srinivasan)
مدیر سابق ارشد فناوری (CTO) در کوینبیس (Coinbase)
۹. فرصت پذیرش محصول
در روند استفاده از قراردادهای هوشمند، خریدار (دریافتکننده) ابتدا مراحل پرداخت یک ارزش را انجام میدهد و تا زمانیکه فروشنده (ارسالکننده) دارایی یا ارز دیجیتال را آزاد کند، آن ارزش پرداختشده در مکانی امن نگهداری میشود. پس از انتشار کامل دارایی از جانب فروشنده، ارزش پرداختشده بهصورت خودکار به فروشنده منتقل خواهد شد. این موضوع، پذیرش محصول یا دارایی را مطرح میکند.
بهعبارتدیگر، قراردادهای سنتی اغلب حاوی مقرراتی درباره بررسی استاندارد و کیفیت دارایی خریداریشده هستند. درواقع، طبق قراردادهای سنتی خریدار فرصت معقولی برای بررسی و انطباق دارایی تحویلگرفتهشده یا مورد توافقشده در قرارداد را دارد که درصورت مغایرت، این امکان وجود دارد که دارایی را نپذیرد. اما در رابطهبا سیستمهای مبتنیبر بلاکچین و قراردادهای هوشمند این فرصت وجود ندارد و پذیرش محصول یا دارایی (تحت هر شرایطی) حتمی است. مگر اینکه با راهحلهای توسعهیافتهای در آینده، چنین امکانی فراهم شود!
۱۰. رعایت قوانین و مقررات مالی و مالیاتی
امور مالیاتی یکی از حوزههای پیچیده است. زیرا حوزههای قضایی مختلف، تفاوتهای چشمگیری در قوانین و مقررات مالیاتی دارند. بیشتر بندهای این نوع قوانین برای نگهدارنده محصولات مالی یا نماینده آن قابل اجرا است. با وجود این، اغلب سیستمهای فعال صنعت بلاکچین، بهویژه حوزه مالی غیرمتمرکز یا دیفای (DeFi) دارای ساختار غیرحضانتی هستند که باعث ایجاد سوال و ابهام در مورد اعمال این قوانین در چنین ساختارهایی میشود.
در مجموع میتوان گفت چهارچوبهای مالیاتی فعلی برای اقتصاد مبتنیبر بلاکچین ناقص است و استفاده از آنها چالش به همراه دارد. ازاینرو، باید قوانین مالیاتی جداگانهای برای ارزهای دیجیتال، داراییهای توکنیزهشده، پلتفرمهای مدیریت شبکهای بلاکچینی و غیره وجود داشته باشد.
۱۱. ملاحظات ضدانحصار و محرمانگی اطلاعات
در صورت همکاری یا سرمایهگذاری مشترک روی یک پلتفرم بلاکچینی، خطر تبادل اطلاعات حساس بین رقبا وجود دارد که میتواند به شیوههای تجاری ضدرقابتی در این حوزه منجر شود و مشارکتها را به چالش بکشد.
کسبوکارها برای جلوگیری از تبادل دادههای محرمانه، باید به محافظهایی مجهز باشند. بهعنوان مثال، میتوانند از فعالسازی و تنظیم مجوزهایی استفاده کنند که به گیرندگان موردنظر اجازه میدهد فقط به اطلاعات موجود در یک بلاک داده دسترسی داشته باشند. همچنین جمعآوری یا ناشناسسازی دادههای حساس ذخیرهشده در شبکه بلاکچین، راهی است که میتواند در جلوگیری از استفاده رقبا از آن دادهها مفید واقع شود.
در «سیستمهای بلاکچینی چندحزبی» (Multi-Party Blockchains) یا چندطرفه، اطلاعات زیادی بین بخشهای مختلف سیستم ردوبدل میشود؛ بنابراین در این نوع از سیستمها، باید بهصراحت بیان شود که آیا افزودن اطلاعات محرمانه به شبکه توسط طرف دریافتکننده، نقض یا افشای مجاز محسوب میشود؟ همچنین با وجود تغییرناپذیری بلاکچین، باید در نظر داشت که در چنین سیستمهایی مقررات مربوطبه بازگرداندن یا حذف اطلاعات محرمانه، پس از انقضای مدت قرارداد به چه صورت خواهد بود، آیا تعیین وضعیت شده است؟ یا راهحلی برای آن وجود دارد؟
۱۲. الزامبه آگاهی جامع و بررسی دقیق
هنگام تحلیل یک موضوع حقوقی درباره سرمایهگذاری روی پلتفرمهای مبتنیبر بلاکچین، باید تمام روشها و حالتهای بررسی در موارد حقوقی سنتی تطبیق داده شود. وکلا و حکمدهندههای درگیر در این موضوعها باید از فناوری جدید و موارد منحصربهفرد این صنعت مانند مالکیت دادهها، مالکیت معنوی، محدودیتهای پروژههای بلاکچینی منبعباز و غیره آگاهی جامع داشته باشند.
آینده کسبوکارهای مبتنیبر بلاکچین
با فرض چالشهای حقوقی و قانونی
طبق موارد ذکرشده در این مقاله واضح است که برای هر شرکتی که قصد پذیرش فناوری بلاکچین را دارد، چالشهایی وجود دارد که باید مدیریت شود. البته توجهبه این نکته مهم است که قبلتر و در طول پذیرش برخی نوآوریها از جمله اینترنت، تجارت الکترونیک و سوابق الکترونیکی نیز شاهد چنین چالشها و ریسکهایی بودهایم. نکته کلیدی که در مدیریت ریسک ناشیاز این چالشها وجود دارد، این است که خطرات و مسایل قانونی را بهطور دقیق شناسایی کنید و درصورت امکان به میزان کافی آنها را کاهش دهید.
شرکتهای بلاکچینی ممکن است بتوانند از پوششهای بیمهای، برای مدیریت این خطرات قانونی بهره ببرند. از آنجاییکه ارزهای دیجیتال تقریبن معادل داراییهای سنتی مانند اوراق بهادار و پول در نظر گرفته میشوند، بیمه سنتی بهاحتمال بپذیرد که برخی از این خطرات را پوشش دهد. هرچند که در حال حاضر نیز بسیاری از شرکتها و بیمهگران پیشرو در این فضا از قبیل صرافی بایننس، محصولات بیمه تخصصی را برای تامین بازار ارزهای دیجیتال و بلاکچین راهاندازی کردهاند. بهطور خلاصه، میتوان گفت که مزایای فناوری بلاکچین بسیار بیشتر از خطرات احتمالی مرتبطبا آن است.