توکنسازی، رقابت تازه اقتصادهای بزرگ برای حکمرانی بر داراییها؛ و جای خالی راهبرد در ایران
درحالیکه توجه رسانهها و سرمایهگذاران حوزه رمزارزها همچنان بر نوسانات قیمتی بیتکوین و ETFهای کریپتویی متمرکز مانده، انقلاب آرامی در جریان است که آینده کل ساختارهای اقتصادی را دگرگون خواهد کرد: توکنسازی داراییها. طی ماههای اخیر، اخبار و تصمیمات شتابزدهای از سوی نهادهای دولتی، بانکهای بزرگ و حتی شرکتهای مشاورهای درباره توکنسازی داراییها به گوش رسیده؛ موجی که اگرچه بیصدا بهنظر میرسد، اما بنیان نظامهای سنتی انتقال مالکیت را نشانه رفته است.
عناوین این مقاله:
موج تازه: بانکها و دولتها در صف توکنسازی
اخیراً شرکتهای بزرگی نظیر بلکراک و جیپیمورگان گامهای بلندی در زمینه توکنسازی داراییهای مالی برداشتهاند. در همین راستا، بلکراک در همکاری با مؤسسات دیگر، پروژههایی را برای توکنسازی اوراق قرضه دولتی آمریکا و داراییهای خزانهداری آغاز کرده و از بلاکچین بهعنوان زیرساخت شفاف، قابل حسابرسی و بدون نیاز به واسطهگری سنتی بهره میبرد.
در هفته گذشته، بانک مرکزی سنگاپور نیز اعلام کرد که آزمایش پروژه “Guardian” وارد فاز عملیاتی شده؛ پروژهای که به بانکهای بینالمللی امکان میدهد داراییهایی نظیر سپردهها، اوراق قرضه، و حتی وجوه بانکی را به توکنهای دیجیتال تبدیل کنند و در یک محیط بلاکچینی معامله نمایند.
حتی گروه گلدمنساکس نیز بهطور رسمی اعلام کرده در حال توسعه پلتفرم اختصاصی خود برای توکنسازی داراییهاست. این پلتفرم قرار است در ابتدا داراییهای سنتی را در قالب توکن عرضه کند و سپس وارد عرصه اوراق بهادار توکنیزهشده شود.
همچنین در سالهای اخیر و بهویژه در ۶ ماه گذشته، دولت آمریکا با تصویب مجموعهای از قوانین و مقررات جدید، بهطور واضح استراتژی خود را برای تسلط بر عرصه داراییهای دیجیتال تعریف کرده است. تصویب قوانینی نظیر «FIT21» و «قانون استیبلکوین» چارچوب حقوقی دقیقتری را برای توکنها و استیبلکوینها ایجاد کرده و مسیر قانونی روشنی برای بانکها و شرکتهای مالی در حوزه توکنسازی هموار کرده است.
چرا توکنسازی مهم است؟
در ظاهر، توکنسازی چیزی جز دیجیتالی کردن داراییها روی بلاکچین نیست. اما در عمل، این فناوری نهتنها هزینهها و زمان تسویه را کاهش میدهد، بلکه امکان شفافسازی زنجیره مالکیت، کاهش فساد، و باز کردن دروازههای جدید برای جذب سرمایه خرد را فراهم میکند.
بهعبارت دیگر، اقتصاد جهانی در حال گذار از “داراییهای فیزیکی ثبتشده در دفاتر رسمی”، به “داراییهای دیجیتال ثبتشده روی بلاکچینهای عمومی یا خصوصی” است. و این گذار، ریشهایترین تحولات را در حقوق مالکیت، بازار سرمایه و حتی قدرت دولتها ایجاد خواهد کرد.
بریکس، چین و رقابت توکنها
در این میان، کشورهای عضو گروه بریکس نیز در حال پیادهسازی سیاستهای جدی برای استفاده از توکنسازی در مقابله با سلطه دلار هستند. چین با توکنسازی یوآن دیجیتال و توسعه پلتفرمهای تبادل دارایی بر بستر بلاکچین، میکوشد زیرساخت موازی با نظام مالی غرب ایجاد کند. روسیه نیز پروژههایی برای توکنسازی طلا و انرژی کلید زده است که هدف آن ایجاد مسیرهای پرداخت مستقل از دلار و سوئیفت است.
توکنسازی در واقع امتداد سیاستهای ژئوپولیتیکی برای بازتعریف قدرت پول و حاکمیت است؛ قدرتی که دیگر تنها به توان نظامی یا بانک مرکزی متکی نیست، بلکه در طراحی زیرساختهای دیجیتال حکمرانی ریشه دارد.
ایران؛ هنوز سرگرم مجوز ماینینگ
درحالیکه این تحولات بنیادین در جریان است، ایران همچنان درگیر مباحث ابتدایی همچون تعرفه برق مزارع استخراج، صدور مجوزهای سنتی برای دستگاههای ماینر و محدودیتهای پلیسی در حوزه کریپتو است. هیچ نشانی از راهبرد ملی برای توکنسازی داراییها دیده نمیشود. بانک مرکزی، وزارت اقتصاد و بازار سرمایه همگی در بلاتکلیفی بهسر میبرند و نظام حقوقی کشور نیز هنوز تعریف مشخصی از داراییهای دیجیتال ندارد.
حتی در اسناد بودجه و برنامه هفتم توسعه نیز اشارهای به بهرهبرداری راهبردی از فناوری توکنسازی دیده نمیشود، چه برسد به طراحی یک پلتفرم ملی، یا مشارکت فعال در پروژههای بینالمللی مشابه آنچه کشورهای عربی یا آسیای میانه دنبال میکنند.
فرصت از دست نرود
در دنیایی که ارزشهای چندصد میلیارد دلاری به شکل توکن روی بلاکچین حرکت میکنند، عقبماندن از طراحی زیرساخت، معادل از دست دادن حاکمیت بر داراییهاست. این نه یک هشدار نمادین، که واقعیتی تلخ در حال وقوع است. اگر ایران نتواند ظرف سالهای آینده جایگاهی برای خود در زنجیره جهانی توکنسازی پیدا کند، در آیندهای نهچندان دور حتی مالکیت بر منابع داخلیاش نیز ممکن است در بستری بیرون از حاکمیت ملی مبادله شود.






