عناوین این مقاله:
در تاریخ معاصر اقتصاد جهانی، کمتر سیاستمداری توانسته به اندازه دونالد ترامپ با یک رویکرد تجاری منحصر به فرد، نظم حاکم بر بازارهای بینالمللی را به چالش بکشد. سیاستهای “اول آمریکا” (America First) او که در مرکز آن اعمال تعرفههای گمرکی بر واردات قرار داشت، نه تنها روابط تجاری آمریکا با جهان را دگرگون کرد، بلکه پیامدهای اقتصادی و سیاسی عمیقی را به دنبال داشت. این گزارش جامع، به بررسی ابعاد مختلف این سیاستها، شامل آخرین تعرفههای وضعشده، مزایا و معایب اقتصادی، موانع اجرایی و تأثیرات گسترده بر کشورهای مختلف و نظم جهانی میپردازد.
آخرین تعرفههای ترامپ و اهداف کلان
سیاست تعرفهای ترامپ یک استراتژی چندوجهی بود که با هدف اصلی کاهش کسری تجاری آمریکا، حمایت از صنایع داخلی و بازگرداندن مشاغل به این کشور دنبال میشد. در دورهای از ریاستجمهوری ترامپ، موج جدیدی از تعرفهها با شدت بیشتری آغاز شد.
۱. تعرفههای گسترده بر فولاد و آلومینیوم: در مارس ۲۰۱۸، ترامپ با استناد به بخش ۲۳۲ قانون توسعه تجارت ۱۹۶۲، تعرفه ۲۵ درصدی بر واردات فولاد و ۱۰ درصدی بر واردات آلومینیوم را اعمال کرد. استدلال دولت ترامپ این بود که وابستگی به واردات این فلزات، امنیت ملی آمریکا را به خطر میاندازد. این تعرفهها شامل همه کشورها به جز استرالیا و آرژانتین میشد که بعداً به استثنائاتی موقت برای برخی از کشورها از جمله کانادا، مکزیک و اتحادیه اروپا منجر شد.
۲. جنگ تجاری با چین: مهمترین و گستردهترین بخش از سیاست تعرفهای ترامپ، جنگ تجاری با چین بود که در اواسط سال ۲۰۱۸ آغاز شد. این جنگ تجاری در چندین مرحله به اوج خود رسید:
- فاز اول: اعمال تعرفه ۲۵ درصدی بر روی ۵۰ میلیارد دلار از کالاهای چینی.
- فاز دوم: اعمال تعرفه ۱۰ درصدی بر روی ۲۰۰ میلیارد دلار از کالاهای چینی. این تعرفه در ادامه به ۲۵ درصد افزایش یافت.
- فاز سوم: اعمال تعرفه ۱۵ درصدی بر روی ۱۱۲ میلیارد دلار از کالاهای چینی.
ترامپ ادعا میکرد که این تعرفهها برای مقابله با اقدامات ناعادلانه تجاری چین، از جمله سرقت مالکیت فکری، انتقال اجباری فناوری و حمایتهای دولتی از شرکتهای چینی ضروری است. در پاسخ، چین نیز به طور متقابل تعرفههایی بر روی ۱۱۰ میلیارد دلار از کالاهای آمریکایی، به ویژه محصولات کشاورزی مانند سویا، اعمال کرد.
۳. تهدید تعرفه بر کالاهای اروپایی: دولت ترامپ بارها تهدید کرد که تعرفههای تنبیهی بر روی کالاهای اتحادیه اروپا، به ویژه خودرو، اعمال خواهد کرد. این تهدیدها به عنوان ابزاری برای فشار بر اروپا جهت انعقاد یک توافق تجاری جدید و همچنین حل و فصل اختلافات در مورد یارانههای دولتی به شرکتهای هواپیماسازی ایرباس و بوئینگ مورد استفاده قرار گرفت.
مزایا و معایب برای اقتصاد آمریکا
سیاستهای تعرفهای ترامپ، در حالی که اهداف مشخصی را دنبال میکردند، پیامدهای دوگانهای برای اقتصاد آمریکا به همراه داشتند.
مزایا (از دیدگاه حامیان):
- افزایش درآمد دولت: تعرفهها به عنوان نوعی مالیات بر واردات عمل کرده و درآمدزایی برای دولت به همراه داشتند. دادههای وزارت خزانهداری آمریکا نشان میدهد که در سال ۲۰۱۹، درآمدهای گمرکی این کشور به ۷۲ میلیارد دلار رسید که بیش از دو برابر درآمد ۳۵ میلیارد دلاری در سال ۲۰۱۷ بود. این افزایش عمدتاً ناشی از تعرفههای اعمالشده بر کالاهای چینی بود.
- حمایت از صنایع داخلی: برای صنایعی مانند فولاد، آلومینیوم و تولیدکنندگان لوازم خانگی، تعرفهها به کاهش رقابت از سوی واردات ارزانقیمت کمک کرد. این امر باعث افزایش تولید داخلی و استخدام در برخی از این بخشها شد. به عنوان مثال، انجمن فولاد آمریکا (American Iron and Steel Institute) گزارش داد که تولید فولاد در آمریکا در سال ۲۰۱۸ نسبت به سال قبل ۵.۵ درصد افزایش یافت.
- فشار بر چین: حامیان ترامپ معتقدند که تعرفهها ابزاری مؤثر برای وادار کردن چین به مذاکره بر سر توافقهای تجاری منصفانهتر بوده است. توافق “فاز اول” تجاری که در ژانویه ۲۰۲۰ به امضا رسید، به عنوان دستاوردی در این راستا مطرح شد که چین را متعهد به خرید ۲۰۰ میلیارد دلار از کالاهای آمریکایی در طول دو سال آینده میکرد.
معایب (از دیدگاه منتقدان):
- هزینههای تحمیلشده به مصرفکنندگان و شرکتها: طبق گزارش اداره بودجه کنگره آمریکا (CBO)، تعرفهها به افزایش قیمت کالاهای وارداتی برای مصرفکنندگان منجر شد. یک مطالعه از بانک فدرال رزرو نیویورک نشان داد که در سال ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹، تعرفههای اعمالشده، برای هر خانواده آمریکایی به طور متوسط بین ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ دلار هزینه اضافی در پی داشته است.
- آسیب به صنایع وابسته: در حالی که برخی صنایع از تعرفهها سود بردند، بسیاری از شرکتهای آمریکایی که به مواد اولیه یا قطعات وارداتی وابسته بودند، با افزایش هزینهها روبرو شدند. این امر به ویژه برای تولیدکنندگان در بخشهایی مانند خودرو و لوازم الکترونیکی صدق میکرد.
- کاهش تولید ناخالص داخلی (GDP): طبق برآوردهای صندوق بینالمللی پول (IMF)، جنگ تجاری بین آمریکا و چین میتواند به کاهش ۰.۸ درصدی تولید ناخالص داخلی جهانی تا سال ۲۰۲۰ منجر شود. همچنین، اداره بودجه کنگره آمریکا تخمین زد که تعرفهها و اقدامات تلافیجویانه، رشد تولید ناخالص داخلی آمریکا را در سال ۲۰۲۰ به میزان ۰.۳ درصد کاهش داده و به کاهش اشتغال به میزان ۳۰۰ هزار شغل در این کشور منجر شده است.
- آسیب به کشاورزان: تعرفههای تلافیجویانه چین بر روی محصولات کشاورزی آمریکا، به ویژه سویا و گوشت خوک، ضرر قابل توجهی به کشاورزان آمریکایی وارد کرد. وزارت کشاورزی آمریکا (USDA) اعلام کرد که صادرات سویا به چین در سال ۲۰۱۸ نسبت به سال قبل ۸۰ درصد کاهش یافت.
موانع اجرایی و چالشهای حقوقی
سیاستهای تعرفهای ترامپ با چالشهای حقوقی و اجرایی متعددی روبرو شد. قوه قضائیه آمریکا و سازمان تجارت جهانی (WTO) اصلیترین موانع بودند.
۱. دادگاههای داخلی آمریکا: دولت ترامپ برای اعمال بسیاری از تعرفهها از اختیارات گسترده رئیسجمهور تحت قوانین قدیمی مانند قانون توسعه تجارت ۱۹۶۲ (بخش ۲۳۲) و قانون تجارت ۱۹۷۴ (بخش ۳۰۱) استفاده کرد. با این حال، چندین شکایت حقوقی علیه این اقدامات مطرح شد. در یک مورد برجسته، دادگاه استیناف فدرال آمریکا با صدور حکمی در اکتبر ۲۰۲۳، استفاده ترامپ از اختیارات اضطراری برای اعمال تعرفهها را غیرقانونی اعلام کرد. این حکم میتواند به الزام دولت به بازپرداخت میلیاردها دلار تعرفه به شرکتها منجر شود، که یک ضربه مالی و حقوقی بزرگ برای دولت آمریکا محسوب میشود.
۲. سازمان تجارت جهانی (WTO): کشورهای متضرر از تعرفهها، به ویژه چین، اتحادیه اروپا و کانادا، شکایتهای متعددی را در سازمان تجارت جهانی ثبت کردند. در ژانویه ۲۰۲۰، هیئت حل و فصل اختلافات WTO در مورد تعرفههای ترامپ بر فولاد و آلومینیوم به نفع چین و ترکیه رأی داد و این تعرفهها را غیرقانونی و نقض قوانین تجارت بینالمللی دانست. اگرچه آمریکا در دوره ترامپ تلاش کرد تا WTO را تضعیف کند، اما این آراء نشاندهنده مخالفت گسترده جهانی با سیاستهای تعرفهای ترامپ بود.
تأثیرات عمیق بر بخشهای کلیدی اقتصاد آمریکا و جهان
فراتر از آمارهای کلی، سیاستهای تعرفهای ترامپ تأثیرات متفاوتی بر بخشهای خاصی از اقتصاد آمریکا و کشورهای مختلف گذاشت.
۱. صنعت خودرو: این بخش به شدت به زنجیرههای تأمین بینالمللی وابسته است. تهدید ترامپ مبنی بر اعمال تعرفه ۲۵ درصدی بر خودروهای وارداتی، صنعتگران را به وحشت انداخت. با وجود اینکه این تعرفهها هرگز به طور کامل اعمال نشد، اما عدم قطعیت ناشی از این تهدیدها، سرمایهگذاریها و تصمیمگیریهای بلندمدت در این صنعت را با اختلال مواجه کرد. به عنوان مثال، برخی از خودروسازان آمریکایی از جمله فورد و جنرال موتورز، به دلیل افزایش هزینه فولاد و آلومینیوم، با چالشهای تولیدی روبرو شدند.
۲. بخش فناوری: جنگ تجاری با چین تأثیرات قابل توجهی بر شرکتهای فناوری آمریکایی داشت. شرکتهایی مانند اپل که تولید بخش عمدهای از محصولات خود را در چین انجام میدهند، با افزایش هزینههای تولید و اختلال در زنجیره تأمین روبرو شدند. محدودیتهای اعمالشده بر شرکتهایی مانند هواوی نیز به افزایش تنشهای ژئوپلیتیکی در حوزه فناوری منجر شد.
۳. کشاورزی در آمریکا: کشاورزان آمریکایی به شدت از تعرفههای تلافیجویانه چین آسیب دیدند. صادرات محصولاتی مانند سویا و گندم به چین به شدت کاهش یافت و دولت ترامپ مجبور شد میلیاردها دلار کمک مالی به کشاورزان پرداخت کند تا ضررهای آنها جبران شود. دادههای وزارت کشاورزی نشان میدهد که تنها در سال ۲۰۱۸، حدود ۲۸ میلیارد دلار کمک مالی به کشاورزان پرداخت شد.
۴. اقتصاد کشورهای آسیایی: جنگ تجاری آمریکا و چین، تأثیرات دومینوواری بر اقتصاد سایر کشورهای آسیایی مانند ویتنام، تایلند و مالزی داشت. این کشورها که در زنجیره تأمین چین قرار دارند، به دلیل کاهش تقاضا از سوی چین، با کاهش صادرات مواجه شدند. در عین حال، برخی از شرکتها برای فرار از تعرفههای آمریکا، خطوط تولید خود را به این کشورها منتقل کردند که باعث رونق اقتصادی نسبی در برخی از آنها شد.
واکنش کشورها و پیامدهای جهانی
سیاستهای تعرفهای ترامپ، موجی از اقدامات تلافیجویانه و تغییرات ژئوپلیتیکی را به دنبال داشت.
۱. چین: واکنش چین به تعرفهها، آغاز جنگ تجاری بود. چین با هدف آسیب زدن به پایگاه رأی ترامپ در ایالتهای کشاورزی، تعرفههای سنگینی بر محصولاتی مانند سویا و ذرت اعمال کرد. با این حال، در مقاطعی برای جلوگیری از تشدید تنش، دو کشور برای مذاکرات تجاری، آتشبس موقت اعلام کردند.
۲. اتحادیه اروپا: اتحادیه اروپا در پاسخ به تعرفههای فولاد و آلومینیوم، تعرفههای متقابلی بر روی کالاهای آمریکایی به ارزش ۲.۸ میلیارد یورو اعمال کرد که شامل محصولاتی مانند موتور سیکلت، ویسکی، شلوار جین و موتورسیکلت بود. این اقدامات تلافیجویانه به وضوح نشان داد که اتحادیه اروپا قصد عقبنشینی در برابر رویکرد یکجانبهگرایانه آمریکا را ندارد.
۳. هند: هند نیز از تعرفههای ترامپ در امان نماند. این کشور به دلیل خرید نفت از روسیه، با تعرفههای تنبیهی ۲۵ درصدی از سوی آمریکا مواجه شده است که مجموع تعرفهها بر کالاهای هندی را به ۵۰ درصد رسانده است. هند این تعرفهها را “ناعادلانه و ناموجه” خوانده است.
تأثیر بر روابط بینالملل و آینده جهان
سیاستهای ترامپ فراتر از حوزه اقتصادی، تأثیرات عمیقی بر روابط بینالملل و نظم جهانی گذاشته است.
۱. انزوای آمریکا: رویکرد “اول آمریکا” به قیمت فاصله گرفتن از متحدان سنتی این کشور تمام شد. تعرفهها بر واردات از کانادا، مکزیک و اروپا، روابط سیاسی و تجاری با این کشورها را به شدت تیره کرد. این امر باعث شد تا آمریکا به عنوان یک شریک تجاری غیرقابل اعتماد شناخته شود.
۲. تقویت ائتلافهای جدید: انزوای نسبی آمریکا فرصتی را برای سایر کشورها، به ویژه اعضای بریکس (BRICS)، فراهم کرد. کشورهای بریکس (برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی) با هدف کاهش وابستگی به دلار آمریکا و تقویت تجارت با ارزهای ملی خود، همکاریهای اقتصادی را گسترش دادهاند. این روند میتواند به مرور زمان، قدرت دلار و جایگاه آمریکا در سیستم مالی جهانی را تضعیف کند.
۳. تأثیر بر بازارهای مالی جهانی: جنگهای تجاری، با ایجاد عدم قطعیت، نوسانات شدیدی را در بازارهای سهام، کالا و ارز به وجود آوردند. شرکتها برای سرمایهگذاری محتاطتر شدند و زنجیرههای تأمین جهانی نیز با چالشهای جدی مواجه شدند.
جمعبندی و آینده: آیا سیاستهای تعرفهای ترامپ موفق بودند؟ از دیدگاه حامیان، این سیاستها به افزایش درآمد دولت، حمایت از صنایع داخلی و وادار کردن چین به مذاکره کمک کردند. اما از دیدگاه منتقدان، این سیاستها به افزایش هزینهها برای مصرفکنندگان، آسیب به صنایع وابسته، کاهش رشد اقتصادی و ایجاد بیثباتی در روابط بینالملل منجر شدند. در نهایت، باید گفت که سیاستهای ترامپ، چشمانداز تجارت جهانی را به شدت تغییر داده و تأثیرات بلندمدت آن بر اقتصاد جهان، چه مثبت و چه منفی، همچنان ادامه خواهد داشت.
آینده این طرح نیز با تردیدهای زیادی روبرو است. با توجه به چالشهای حقوقی و مقاومت بینالمللی، مشخص نیست که آیا تعرفههای ترامپ میتوانند در بلندمدت پایدار باشند یا خیر. هرگونه تغییری در دولت آمریکا میتواند به تغییرات اساسی در این سیاستها منجر شود. با این حال، رویکرد حمایتی ترامپ، چشمانداز تجارت جهانی را به شدت تغییر داده و احتمالاً در سالهای آینده نیز تأثیرات آن ادامه خواهد داشت.







