جدال برای کیک کوچک: چشم‌های تنگ و ذهن‌های بسته، اقتصاد دیجیتال ایران را قفل کرده‌است

جدال برای کیک کوچک یعنی چه؟

«جدال بر سر کیک کوچک» یک اصطلاح اقتصادی و اجتماعی است که به رقابت بر سر منابع یا فرصت‌های محدود اشاره دارد. این اصطلاح از تصور یک کیک کوچک نشات گرفته‌است که اندازه ثابتی دارد و همه افراد یا گروه‌ها تلاش می‌کنند سهم بیشتری از آن را به دست آورند. در چنین شرایطی، چون اندازه کیک ثابت است، هرچه سهم یک گروه بیشتر شود، سهم دیگران کاهش می‌یابد.

در این جدال، عواملی که به کوچک بودن کیک انجامیده، رفتارهایی را پدید می‌آورد که ذی‌نفعان از هر برنامه یا حرکتی برای بزرگ‌شدن کیک جلوگیری می‌کنند؛ درحقیقت جدال برای کیک کوچک، بازیگران را به رفتارهایی وادار می‌کند که کیک هیچ‌وقت بزرگ نشود و حتی از کیک‌های موجود نیز بهره‌ای به ذی‌نفعان نرسد.

اقتصاد ایران درگیر کمبود منابع است و همین باعث شده که مثال‌های تلخ و متعددی از جدال برای کیک کوچک در کشور مشاهده شود. تحریم‌ها، کمبود منابع ارزی، بزرگی دولت و بودجه‌ فزاینده‌ جاری، کمبود منابع آبی، شکاف نسلی، مقررات دست‌وپاگیر فراوان و نبود نگاه ملی در بازیگران و سیاست‌گذاران بخشی، همه از عوارض و هم‌زمان عوامل شکل‌گیری جدال بر سر کیک کوچک است.

در میان تمام جدال‌ها بر سر کیک کوچک، در این مقاله من به موضوع‌‌های خاص اقتصاد دیجیتال و به‌خصوص موارد مرتبط با بلاک‌چین (Blockchain)، وب۳ (Web.3) و رمزدارایی‌ها (Crypto Assets) می‌پردازم و نشان می‌دهم که تفکر و رفتارهای جدال‌آمیز برای کیک کوچک، چه عوارض جدی ایجاد کرده، از کجا نشات می‌گیرد و چگونه باید از این جدال باطل خلاص شد.

جدال برای کیک کوچک در کنار دلایل مشهود می‌تواند یک عارضه ذهنی نیز محسوب شود. مواجهه و درمان ذهنیت‌های منتهی‌به ایجاد جدال، شاید راه‌های مختلفی داشته باشد؛ اما در این مقاله من سعی می‌کنم با ترسیم شرایط آینده به مقابله با ذهنیت جدال‌ساز بپردازم.

شرایط آینده: کیک‌های بزرگی که دیده نمی‌شوند

براساس مطالعات آینده‌پژوهی صنعت بلاک‌چین و رمزدارایی‌ها، تا پنج سال آینده، ۱.۷۶ تریلیون دلار تنها به‌واسطه این صنعت بر GDP دنیا افزوده خواهد شد. اگر ایران با مانع‌زدایی و تسهیل این صنعت بتواند تنها ۲ درصد از سهم جهانی این رشد را نصیب خود کند، سالانه ۳۵ میلیارد دلار یا به‌عبارتی ۷.۵ درصد به GDP خود خواهد افزود.

حجم دارایی‌های توکن‌سازی‌شده در پنج سال آینده در دنیا حدود ۱۶ تا ۲۰ تریلیون دلار تخمین زده می‌شود. این یعنی سهم دارایی‌های دنیای واقعی (RWA)، از کل ارزش بازار رمزدارایی‌ها رشد چشم‌گیری را تجربه خواهدکرد. این میزان رشد، انبوهی از نقدینگی و سرمایه نقدشونده را در اختیار مالکان دارایی‌هایی که درحال حاضر راکد محسوب می‌شوند، قرار می‌دهد. املاک، فلزات صنعتی یا گران‌بها، معادن و ابرپروژه‌ها همه از جمله مواردی هستند که می‌توانند توکن‌سازی شوند و از کسی پنهان نیست که اقتصاد ایران تا چه میزان تشنه این منابع تازه و نقدی است.

کل دارایی قفل‌شده (TVL) در صنعت امور مالی غیرمتمرکز یا دیفای (DeFi) در حال حاضر حدود ۴۵ میلیارد دلار است که این شاخص در پنج سال آینده به ۸۰۰ میلیارد دلار افزایش می‌یابد؛ افزایش TVL در دیفای به زبان ساده یعنی افزایش میزان اعتبار در امور مالی. درحال حاضر یک چالش عمده در امور مالی ایران به‌طور خاص در صنعت وام، کمبود اعتبار است. اعتبارات خلق‌شده با دیفای به نسبت اعتبارات سنتی، مطمین‌تر، شفاف‌تر، ارزان‌تر و سریع‌تر هستند و این امتیازات می‌تواند مفهوم اعتبار و وام را برای همیشه متحول کند. تامین مالی و سرمایه‌گذاری به‌عنوان دو رکن مهم در صنعت مالی با استفاده از ظرفیت‌های تازه رمزدارایی‌ها و دیفای یک اوج‌گیری خیره‌کننده را شاهد خواهند بود.

موارد بالا کیک‌های بزرگی هستند که باید به آن‌ها توجه شود، آیا در گفتار و رفتار دولت، بانک مرکزی، سازمان بورس، وزارت صمت یا سایر نهادهای مسوول و سیاست‌گذار نشانه‌ای از شناخت و توجه به کیک بزرگ مشاهده می‌کنید؟

مثال‌ها در تاثیرات شگرف بلاک‌چین بر اقتصاد در آینده کوتاه‌مدت زیاد است، اما سوال این‌جاست که دولت ما در ایران، این تغییرات و به‌عبارتی این انفجار ثروت را چقدر می‌بیند و چقدر قادر خواهد بود از آن بهره‌برداری کند؟

آن‌چه بر کریپتو در ایران گذشت: مثال استخراج

روایت آن‌چه در صنعت استخراج در ایران گذشت، یک مثال عینی و مشهود از جدال بر سر کیک کوچک است. استخراج بیت‌کوین (Bitcoin) می‌توانست تا سال‌ها میلیاردها دلار درآمد در ایران داشته باشد. این درآمد می‌توانست پیشران صنعت انرژی ایران نیز باشد و ناگفته پیداست که درآمد حاصل از استخراج درآمدی تحریم‌نشدنی، نقدشونده و جابه‌جایی‌پذیر در جهان است. به این دلیل استخراج را مثال می‌زنم که حرف و بحث درباره‌اش زیاد شده و برخی از مسایل آن به گوش اکثر مردم رسیده است.

آن‌چه بر کریپتو در ایران گذشت مثال استخراج

براساس داده‌های آن‌چین یا داده‌های به‌دست‌‌آمده از بلاک‌چین، ایران در سال‌های ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸، حدود ۱۰ درصد از بیت‌کوین دنیا را استخراج می‌کرد. در این زمان، نگاه به کیک بزرگ حکم می‌کرد که بخش‌های مختلف دولت و بخش خصوصی با نگاهی راهبردی به درک اهمیت صنعت استخراج، ضمن توجه به دغدغه‌های کمبود انرژی، برای توسعه این صنعت برنامه‌ریزی کنند. همان زمان طرح‌های مختلفی از سوی بخش خصوصی برای تولید انرژی، بهینه‌سازی مصرف انرژی و استفاده از انرژی‌هایی که در کشور اتلاف می‌شود، مطرح شد. بسیاری از این طرح‌های پیشنهادی می‌توانستند ضمن سرمایه‌گذاری برای تامین انرژی، ایران را به بزرگ‌ترین استخراج‌کننده بیت‌کوین در دنیا تبدیل کنند.

توانایی یک کشور در استخراج را می‌توان یک شاخص در توسعه دانست، همان‌طور که رقابتی شدید بین بزرگ‌ترین قدرت‌های اقتصادی دنیا از جمله چین، آمریکا، روسیه و اروپا برای افزایش سهم و ظرفیت استخراج بیت‌کوین در جریان است؛ رقابتی که دستاوردهایی نظیر بهینه‌سازی تولید و مصرف انرژی را نیز در دل خود جا داده؛ درواقع استخراج یک مشوق جدی برای نوآوری در صنعت انرژی است.

اما در ایران چه شد؟ از اولین مقرره‌گذاری برای استخراج در اثر نگاه به کیک‌های کوچک و جدال بازیگران با یک‌دیگر و فقدان جدی نگاه ملی و توسعه‌گرا، صنعت استخراج ایران دچار آشفتگی شد.

از یک سو مجوزی برای استخراج تعریف شد، از سوی دیگر قیمت برق اختصاص‌یافته به ماینرها، حتی از قیمت برق صادراتی به عراق نیز بالاتر رفت، از سوی دیگر تعرفه و مالیات مختلف برای استخراج و واردات دستگاه‌های ماینر وضع کردند، از سوی دیگر ارز حاصل از استخراج به شیوه‌ای سخت‌گیرانه مثل ارز صادراتی در بانک مرکزی محاسبه شد؛ نتیجه همه این سهم‌خواهی‌ها بر سر کیک کوچک در وزارت صمت، گمرک، وزارت نیرو و بانک مرکزی، آن‌چنان شد که استخراج به‌صورت قانونی در کشور دیگر توجیه اقتصادی نداشت؛ در مقابل هیچ سرمایه‌گذاری برای توسعه صنعت انرژی صورت نگرفت، ناترازی انرژی در کشور روزبه‌روز بدتر شد، کشور از درآمد سرشار ارزی محروم ماند و از همه بدتر استخراج به‌صورت یک صنعت قاچاق و مجرمانه درآمد.

استخراج به‌واقع یک مثال مهم، مستند و به‌وضوح مشاهده‌پذیر از جدال بر سر کیک کوچک است.

در انتهای داستان استخراج یادآوری می‌کنم که استخراج در زنجیره ارزش‌ رمزدارایی‌ها، بخش بسیار کوچکی محسوب می‌شود. استخراج یک عملیات بسیار ساده صنعتی است که وقتی نهادهای دولتی در بهره‌برداری و بزرگ کردن کیک آن ناکام مانده‌اند، ترس آدم را فرا می‌گیرد که برای بهره‌مندی از کیک‌های بزرگ و البته پیچیده‌تر سایر بخش‌های صنعت رمزدارایی‌ها با چه شکست‌ها و ناکامی‌هایی مواجه خواهیم شد.

بنابر بررسی‌ها، استخراج در مقابل کل اقتصاد بلاک‌چین در سال ۲۰۳۰، تنها سهمی حدود یک تا دو درصد دارد و ما حتی نتوانستیم در بخش کوچکی از این اقتصاد نیز عاقلانه عمل کنیم.

تبادل و یک کیک کوچک دیگر

صنعت بلاک‌چین و رمزدارایی‌ها بدون تبادل و فرآیندهایی که در صرافی‌های متمرکز و غیرمتمرکز انجام می‌شود، به وجود نمی‌آید. به‌صورت بنیادی، بازار پیش‌نیاز توسعه است و توسعه از بازار آغاز می‌شود. صرافی‌های رمزدارایی‌ نقش اصلی در شکل‌گیری بازار و ایجاد دسترسی دارند.

تبادل و یک کیک کوچک دیگر

یک نقش دیگر صرافی‌ها در توسعه فناوری بلاک‌چین، این است که دو عامل سرمایه و دانش‌فنی که لازمه تحقیق و توسعه و رشد فناوری هستند، در این نهادها تجمیع می‌شود.

واقعیت این است که باتوجه به ماهیت جهانی رمزدارایی‌ها، صرافی‌ها دسته‌ای از پلتفرم‌های مالی هستند که در عرصه بین‌المللی و با رقبای بسیار قدرتمند خارجی رقابت می‌کنند. از این جهت نیز تبادل رمزدارایی‌ها در داخل کشور درواقع باید با حمایت، تقویت و مقرره‌گذاری برای صرافی‌های ایرانی همراه باشد، زیرا این پلتفرم‌های بومی از زمره تنها نهادهای مالی ایران هستند که خارج از نظام تحریم‌ها در عرصه‌ بین‌المللی فعالیت می‌کنند و در برابر رقبای خارجی به‌شدت مقاومت کرده و از این جهت آسیب‌پذیری بالایی نیز دارند.

اما در عمل چه شده‌است؟
ذی‌نفعان حاکمیتی در عرصه تبادل در ابتدای امر تا سال‌ها صنعت تبادل را ندیده گرفتند و از راه‌های مختلف محدود کردند. به‌عبارتی توسعه صنعت تبادل چند دستاورد می‌تواند داشته باشد:

  • بومی‌سازی و توسعه فناوری بلاک‌چین؛
  • رشد ارزش از طریق سرمایه‌گذاری مردم در بازاری جهانی با بیش‌ترین ROI در قیاس با سایر کلاس‌های دارایی؛
  • تعریف و پیاده‌سازی خدمات مالی بر بستر غیرمتمرکز یا دیفای؛
  • تامین امنیت سرمایه و داده‌های کاربران ایرانی در دنیای پر از ریسک و تحریم؛
  • مقابله با نقدینگی فزاینده و اثرات ضدتورمی؛
  • دریچه‌ای به اقتصاد جهانی و تبادل دارایی‌ها خارج از نظام تحریم‌ها.

در برابر تمام این دستاوردها، دستگاه‌های دولتی نه‌تنها به افق بزرگ‌تر یعنی تحقق این امتیازات دقت نکردند، بلکه با شعارهای پوچی نظیر تلاش برای رسمیت نبخشیدن به این حوزه از قانون‌گذاری و انجام وظایف نظارتی و از همه مهم‌تر از ریل‌گذاری و رهبری برای توسعه صنعت رمزدارایی‌ها در ایران خودداری کردند.

اما پس از آن‌که سال‌ها فعالان حوزه رمزارزها، سکوها، رسانه‌ها و حتی نهادهای نظارتی و قضایی برای قانون‌گذاری و مشاهده‌پذیری این حوزه به دولت فشار آوردند، درنهایت شاهد هیچ اقدام سازنده‌ای نیستیم.

به‌طور خلاصه دولت‌ها سه اقدام در این حوزه انجام داده‌اند:

یک: تهیه پیش‌نویس سند وزارت اقتصاد طبق سیاست‌های کلی جمهوری اسلامی ایران در فضای مجازی: این سند که در روزهای گذشته در کمیته عالی تنظیم‌گری مرکز ملی فضای مجازی، مورد بررسی و تصویب قرار گرفت، در متن نهایی پیرامون تبادل رمزارزهای جهان‌روا سکوت کرده‌است.

دو: لایحه سامان‌دهی رمزدارایی‌ها: این لایحه در دولت مرحوم «سیدابراهیم رییسی» تدوین شد، اما بنابر آن‌چه شنیده می‌شود، به‌دلیل کارشکنی از سوی برخی دولتی‌ها هیچ‌وقت به مجلس نرفت و درعمل بایگانی شده است.

سه: تهیه سند رمزدارایی‌ها در بانک مرکزی: این سند ضدتوسعه، ضمن آن‌که تعریفی غیرقانونی از رمزارزها ارایه داده‌است، شامل تعاریف بی‌پایه و بی‌معنی نظیر «توکن معاملاتی» است و از سوی دیگر توکن‌سازی را در کشور به بن‌بست می‌کشاند. خوشبختانه اجرای این سند به‌واسطه ایرادات مختلف حقوقی و علمی، غیرممکن به‌نظر می‌رسد، اما این چیزی از نمایش بی‌تدبیری‌ها نمی‌کاهد.

همه این‌ها در شرایطی است که تبادل در مجموع چیزی بیش از ۲۰ درصد از سهم خلق ارزش در صنعت بلاک‌چین را تا سال ۲۰۳۰ در اختیار دارد و از سویی امنیت سرمایه کاربران این حوزه یک امر انکارنشدنی و ملی است.

دو مثال تبادل و استخراج، به‌خوبی نشان می‌هد که چگونه بازیگران دولتی از تفاهم بر امور والاتر، نگاه به افق‌های وسیع‌تر، تعریف راهبردهای توسعه‌گرای ملی و پرهیز از درگیری‌های بخشی و جزیره‌ای عاجز هستند و در چنین شرایطی افق توسعه رمزدارایی‌ها، تمام منافع و پتانسیل این حوزه‌ نوین برای کشور، کور و ناامیدکننده است. کشوری در شرایط ایران باید نعمت رمزارزها را یک فرصت طلایی برای جبران چالش‌های اقتصادی و دیپلماسی خود بداند، که متاسفانه چنین نشده‌است و به‌نظر امیدی به چرخش از مسیر نادرست نیز وجود ندارد. ما مانده‌ایم و جدال بر سر کیک‌های کوچک.

لینک کوتاه: https://www.bcamag.com/bit/jf02
پوریا آسترکی
پوریا آسترکی
مقاله‌ها: 25

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *