بررسی تطابق رمزارزها با اصول شریعت اسلامی اهل تسنن

ویدیوی «رمزارز سازگار با شریعت: بازار ۲۰۰ میلیارد دلاری بعدی؟» (?Sharia-Compliant Crypto: The Next $200 Billion Market) که در کانال یوتیوب کوین‌بوریو (Coin Bureau) منتشر شده، به‌طور فشرده از گشوده شدن درهای انطباق شریعت اسلامی به‌روی صنعت بلاک‌چین (Blockchain) و رمزارزها سخن می‌گوید. در این مقاله با نگاهی به این ویدیو، می‌خواهیم از نقش شریعت نزد مسلمانان اهل سنت (به‌طور خاص‌تر پیرامون فقه شافعی، زیرا بیشتر کشورهای مورد اشاره در این متن شافعی‌مذهب هستند) برای ورود به عرصه رمزدارایی‌ها سخن بگوییم. هرچند ذکر این نکته مهم است، موضوع‌های بحث‌شده جزییات بسیاری دارد که در این‌جا با دید کلی و در عین حال بسیار کوتاه به آن پرداخت شده، بنابراین می‌توان تصور کرد نزد متخصصان فقه و شریعت، شامل بی‌دقتی‌هایی باشد.

شریعت: راه روشن زندگی

شریعت جنبه جدایی‌ناپذیر از اسلام است و می‌توان آن را سبک زندگی جامع بر اساس اراده خداوند برای بشریت درک کرد. این چهارچوب، ایده‌آلی را برای مسلمانان فراهم می‌کند تا زندگی کامل و عابدانه داشته باشند و در عین حال رابطه نزدیک‌تر با خداوند را تقویت کنند. خود اصطلاح «شریعت» به «راه روشن» ترجمه می‌شود.

با این حال باید دانست مقصود از شریعت نزد مسلمانان به‌معنای مترادف بودن کامل با «شریعت در اسلام» نیست. در عوض، شریعت بیان‌گر تفسیر ارزش‌های والا نزد خداوند است، در حالی‌که آن‌چه شریعت اسلامی تلقی می‌شود از این تفاسیر گرفته شده. از آن‌جایی‌که شریعت بسته به تفسیری که از آن می‌کنند، متفاوت است، این تنوع بر ایجاد قوانین خاص اسلامی تاثیر می‌گذارد. برای روشن شدن موضوع، ذکر مثالی خالی از لطف نیست. در قرآن به صراحت حرمت ربا بیان شده است، ولی در چهارچوب شریعت که از راه تلاش فقهی علما برای مسلمانان امروز ساختار یافته، انواع و مسایل پیرامونی مهمی در نظر گرفته شده که به‌نوعی به رویدادها و مشکلات نوپدید در طول تاریخ وابسته است. ولی در ذهن فرد مسلمان معتقد، «ربا» چیزی فراتر از احکام و فقه است که «مفهوم محاربه با خدا» در آن دال مرکزی به شمار می‌رود. از این‌رو، شریعت نگرش و منش زندگی برای مسلمانان به شمار می‌رود و آن را مظهر مفهوم گسترده‌تری از هدف، ارزش‌ها و تعهد به حفظ رفاه انسان می‌دانند.

به‌طور کلی، شریعت برای محافظت از شش اصل اساسی جهان‌شمول رفاه بشر پایه‌ریزی شده است: زندگی، عقل، دین، شرافت، خانواده و ثروت. برای مثال، اصل عقل در فرهنگ اسلامی، مشروبات الکلی را منع کرده؛ زیرا به‌وضوح فکر و توانایی‌های تصمیم‌گیری را مختل می‌کند. به همین ترتیب، زنا ممنوع است، زیرا اصل خانواده را تضعیف می‌کند. همین اصول هم موضوع شریعت را با ارز دیجیتال مرتبط می‌کند. این ارتباط به آخرین اصل یعنی ثروت وابسته است. برای درک این‌که چرا پیروی از شریعت، ارز دیجیتال را به یک موضوع پیچیده تبدیل می‌کند، ضروری است به دنیای مالی اسلامی بپردازیم.

شریعت اهل سنت و امور مالی

امور مالی اسلامی که گاه از آن با عنوان بانکداری اسلامی نیز یاد می‌شود، شامل فعالیت‌های مالی است که با اصول شریعت مطابقت دارد. در واقع، بانکداری اسلامی را باید صنعت متمایزی قلمداد کرد، زیرا بانکداری متعارف اغلب شامل اعمالی است که طبق شرع، غیراخلاقی تلقی می‌شود و آن‌ها را «حرام» و ممنوع معرفی می‌کند.

شریعت و امور مالی

شناخته‌شده‌ترین قانون در امور مالی اسلامی، ممنوعیت «ربا» است که اغلب به‌عنوان دریافت سود برای وام شناخته می‌شود. به‌عبارت ساده‌تر، کسب درآمد خالص از پول و حتی دارایی، حرام است. این اصل می‌گوید که دارایی نعمتی از جانب خداوند است و ارزش ذاتی ندارد و نباید مورد استثمار یا احتکار قرار گیرد. از این مفهوم به‌عنوان ربا یاد می‌شود.

پیش از پرداختن به ادامه مطلب، مناسب است به‌طور کلی مفهوم «ربا» نزد اهل سنت و به‌طور خاص‌تر فقه شافعی بپردازیم. در اساس و اصول، فلسفه حرمت هرگونه فعالیت ربوی بیش‌وکم یکی است: «ایجاد دشمنی بین مردم، آسیب دیدن روح تعاون، ایجاد طبقه مرفه بدون خیر عمومی، استثمار و ظلم در حق مستضعفان و…».

ربا دو خانواده دارد: ربا در دِین و ربا در بِیع. ربا در دین نیز به دو ربا در قرض و ربای جاهلی تقسیم می‌شود. ربای قرض همان چیزی است که به‌صراحت در قرآن به آن اشاره شده و به‌معنای درخواست مبلغ بیشتر به‌صورت بهره یا شکلی دیگر بر وام یا قرض گرفته‌شده است. ربای جاهلی نیز یعنی درخواست مبلغ اضافی به‌سبب دیرکرد در پرداخت دین یا در صورت ورشکستگی و عدم موفقیت امری که بابت آن وام گرفته شده است.

ربا در بیع، به دو دسته فضل و نسیه تقسیم می‌شود که به معاملات و بیع‌های بین افراد اشاره دارد. ربای فضل به افزون‌خواهی در معامله اطلاق می‌‌شود. برای مثال شخصی شرط کند چیزی که ۱۰ سکه طلا می‌ارزد، به فرد خاصی با ۱۲ سکه بفروشد و شرط فروش را گران‌تر فروختن عنوان کند. حال اگر کسی به‌دلیل دیرکرد در پرداخت یا ارایه کالا و خدمت، شرط جریمه یا افزون‌خواهی کند، مرتکب ربای نسیه شده است. طبق حدیثی از پیامبر اسلام (ص) که اهل سنت به‌شدت به آن استناد می‌کنند،‌ شش چیز طلا، نقره، گندم، جو، خرما و نمک، در بیع یا هرگونه دادوستد قرار می‌گیرد. اما نزد بخش عمده‌ای از علما روی هم‌رفته و بنا بر حسب حال زمان،‌ هر افزایش چه پول در برابر پول، چه مواد خوراکی در برابر مواد خوراکی و … را در این دسته قرار می‌دهند یا دادوستدهایی که به‌نوعی پشتوانه‌ای به این شکل پیدا می‌کنند.

مساله دیگری که در این‌جا مهم می‌شود، این است که در امور مالی اسلامی، همه معاملات باید به‌واسطه دارایی‌های مشهود، مانند طلا، پشتیبانی شود و باید یک هدف اجتماعی سودمند را دنبال کند. این عوامل قبل از مجاز شدن هرگونه استقراض یا دادوستد یا تخصیص اعتبار به‌طور کامل ارزیابی می‌شوند و شفافیت کامل بین وام‌گیرنده و وام‌دهنده را تضمین می‌کنند. بر این مبنا، بانک‌های اسلامی بیشتر کشورهای مسلمان، به‌جای وام دادن مستقیم پول، از این وجوه برای خرید دارایی یا محصول اصلی استفاده می‌کنند و سپس آن را با قیمتی بالاتر به وام‌گیرنده می‌فروشند و سودی را به‌صورت حلال‌ ایجاد می‌کنند.

برای مثال، تصور کنید می‌خواهید برای یک ماشین لباس‌شویی ۱۰ میلیون تومان پول قرض کنید. در امور مالی متعارف، شما باید برای دریافت این وام متعهد شوید که ۱۱ میلیون تومان را با احتساب بهره بازپرداخت کنید. این فرآیند حرام تلقی می‌شود، زیرا بانک بدون توجه‌به فشار مالی که ممکن است بر وام‌گیرنده وارد کند، سود می‌برد.

در امور مالی اسلامی، بانک ماشین لباس‌شویی را می‌خرد و از این طریق مالک آن می‌شود. سپس وام‌گیرنده دستگاه را یا به‌صورت اقساط با نرخ ثابت یا با قیمت توافقی بالاتر از ارزش بازار از بانک می‌خرد. این معامله به‌دلیل رعایت موازین شرعی حلال است. چرا چنین روندی برگزیده شده است؟ چند دلیل کلیدی در این‌جا وجود دارد. اول این‌که معامله‌ای که «حلال» تلقی می‌شود، اهدافی را دنبال کند که برای جامعه نیز سودمند یا دست‌کم بدون ضرر باشد. به‌عبارتی هر معامله باید مانند سرمایه‌گذاری اخلاقی در جهت رفاه برای عموم جامعه باشد. برای مثال معامله ماشین لباس‌شویی یعنی افزایش سطح بهداشت عمومی جامعه و دسترسی افراد به لباس تمیز که کاملن در جهت منافع جامعه و سفارش‌های اسلامی است. دومین دلیل مهم این است که آن سودآوری‌ در معاملات حلال است که حاصل فعالیت واقعی و عینی باشد و احتمال ضرر، فشار و ریسک‌های دادوستد را برای طرفین به مساوات همراه داشته باشد، نه یک طرف. یک بانک با مالکیت بر محصول و فروش آن سودی را به‌دست می‌آورد که می‌تواند خطرات و ریسک‌های متعددی مانند خرید و ذخیره محصول اساسی و خطر بالقوه فروش آن به مشتری که ممکن است قادر به پرداخت نباشد، پوشش می‌دهد. از این‌رو، این ریسک مشترک بین وام‌دهنده و وام‌گیرنده یا طرفین عقود نیز سنگ بنای امور مالی اسلامی تلقی می‌شود.

این رویکرد اخلاقی و ساختارمند به موفقیت و انعطاف‌پذیری صنعت مالی اسلامی کمک قابل‌توجهی کرده است. در زمان‌های بحرانی، مانند سقوط مالی جهانی در سال ۲۰۰۸ یا همه‌گیری کووید ۱۹، این صنعت ثبات قابل‌توجهی را از خود نشان داد. به‌عنوان مثال، در طول همه‌گیری، نرخ رشد سالانه مرکب به ۱۰ درصد رسید و نسبت به فرآیندهای تامین مالی معمول تقریبن ۶ درصد در مدت مشابه رشد کرد. این انعطاف‌پذیری را می‌توان به عوامل مختلفی نسبت داد. مدل «اشتراک ریسک»، آسیب‌پذیری هر دو طرف را در برابر شوک‌های اقتصادی ناگهانی به حداقل می‌رساند. علاوه بر این، الزام تمام معاملات به پشتوانه دارایی‌های مشهود از انباشت بدهی بیش از حد جلوگیری می‌کند.

امروزه، صنعت مالی اسلامی تقریبن ۴ تریلیون دلار ارزش دارد. این عدد دستاوردی قابل‌توجه برای صنعتی است که تا ۳۰ سال پیش تقریبن وجود نداشت. بر اساس گزارشی در سال ۲۰۲۳، انتظار می‌رود ارزش این صنعت تا سال ۲۰۲۶ به ۶ تریلیون دلار افزایش یابد که نشان‌دهنده رشد ۵۰ درصدی پیش‌بینی‌شده طی دو سال آینده است.

با این درک از امور مالی اسلامی، این سوال مطرح می‌شود: این موضوع چگونه با ارز دیجیتال مرتبط است؟

دارایی‌های دیجیتال و امور مالی اسلامی اهل تسنن

همان اصولی که بر امور مالی اسلامی حاکم است، درباره ارزهای دیجیتال نیز اعمال می‌شود. مفهوم ارزهای دیجیتال منطبق با شریعت از همان روزهای اولیه پیدایش بیت‌کوین (Bitcoin) مورد توجه بسیاری بوده است، زیرا مسلمانان شروع به بررسی سازگاری آن با اصول اسلامی کردند. با این حال، به‌تازگی انطباق با شریعت در رمزارزها مورد توجه قرار گرفته است و نقطه‌عطف مهمی، به سال ۲۰۱۸ بازمی‌گردد.

دارایی‌های دیجیتال و امور مالی اسلامی

بیت‌کوین و بازارهای ارزهای دیجیتال با انتقاد قابل‌توجهی از سوی رهبران اسلامی در کشورهایی مانند مصر و اندونزی مواجه بودند که به ماهیت پرخطر رمزارز به‌عنوان یک نگرانی مهم تاکید داشتند. با این حال، در آوریل ۲۰۱۸، یک مشاور شرعی همکار یک شرکت فین‌تک، بیت‌کوین را بر پایه قوانین اسلامی حلال اعلام کرد. این موضوع باعث ایجاد یک بحث مداوم درباره حلال یا حرام بودن ارزهای دیگر شد که تا امروز نیز ادامه دارد.

در پاسخ به این عدم قطعیت، برخی از پروژه‌های رمزنگاری تلاش‌هایی را برای دستیابی به انطباق با شریعت برای جذب سرمایه‌گذاران اسلامی انجام داده‌اند. به‌عنوان مثال، در جولای ۲۰۱۸، دفتر بررسی شریعت (Shariyah Review Bureau-SRB)، استلار (Stellar) را به‌عنوان اولین بلاک‌چین منطبق‌با شریعت برای استفاده در پرداخت‌ها و توکن‌سازی دارایی‌ها تایید کرد. کمی بیش از یک سال بعد، در سپتامبر ۲۰۱۹، مشاوران امانی (اولین شرکت مشاوره شرعی در حوزه مالی) اتریوم (Ethereum) را نیز مطابق‌با قوانین اسلامی اعلام کرد. دو ماه بعد، الگوراند (Algorand) گواهی مشابهی را از دفتر بررسی شریعت بحرین دریافت کرد.

دفتر بررسی شریعت یک نهاد جهانی برای مشاوره و بررسی امور نوپدید در حیطه شریعت و مباحث فقه است. این دفتر با مشارکت ۱۵ کشور آسیایی، آفریقایی، اروپایی، آمریکایی و… در خاورمیانه بنا شده است و به‌طور عمده به دولت‌ها، شرکت‌ها و بانک‌ها درباره مباحث مالی مشاوره می‌دهد. این گروه تلاش می‌کند نگاه جامعی داشته باشد و نظرش را با نگاهی به بیشتر مذاهب اسلامی اعلام کند. در میان کشورهای همکار، «بحرین» ابتکار عمل بالایی به دست گرفته و دفتر این کشور نیز فعالیت‌های قابل‌توجهی دارد.

گروه مشاوران امانی (Emani Advisory Group) نیز یک نهاد مستقل مشاوره‌ای است که در زمینه فقه اسلامی فعالیت می‌کند و خدمات مشابهی را ارایه می‌دهد. هر دو گروه و گروه‌های مشاوره‌ای مشابه در تلاشند با سرعتی بالا شرایط تطبیق شرعیات با مسایل مالی مدرن را بررسی کنند یا دست‌کم راهکارهای مشارکت شرعی مسلمانان را بیابند.

با وجود این تحولات امیدوارکننده، این بحث دامنه‌دار بود و همچنان نیز پایان نیافته است. در جولای ۲۰۲۱، شورای مشورتی شریعت مالزی اعلام کرد تجارت دارایی‌های دیجیتال مجاز است. با این حال، در اکتبر ۲۰۲۱ یک سازمان بزرگ اسلامی در اندونزی حکمی صادر کرد که بر اساس آن ارزهای رمزنگاری‌شده، از جمله بیت‌کوین، حرام هستند. بین اکتبر ۲۰۲۱ و فوریه ۲۰۲۲، چند اعلامیه دیگر از سوی رهبران اسلامی اندونزی همین موضع را تقویت کرد.

پس از این دوره نااطمینانی، گفت‌وگو درباره پیروی از شریعت در ارزهای دیجیتال برای مدتی خاموش شد. با این حال، تغییر به‌سمت چشم‌انداز خوش‌بینانه‌تر در سپتامبر ۲۰۲۲ آغاز شد. یک پلتفرم امور مالی غیرمتمرکز یا دیفای (DeFi) در استرالیا به نام MHB Network افزایش علاقه به ارزهای دیجیتال منطبق‌با شریعت را گزارش کرد. این موضوع گمانه‌زنی‌ها درباره آینده پروتکل‌های مالی غیرمتمرکز منطبق با اسلام را برانگیخت.

چشمگیرترین نقطه‌عطف اخیر در اواخر سپتامبر ۲۰۲۳ رخ داد، زمانی که بای‌بیت (Bybit)، از صرافی‌های پرکار و برجسته رمزدارایی‌ها، اولین حساب رمزنگاری‌شده مطابق‌با شریعت اسلامی را معرفی کرد. این حساب به کاربران اجازه می‌دهد در معاملات نقدی ۷۵ ارز دیجیتال (در حال حاضر، این خدمت برای ۱۸ ارز فعال است) منطبق‌با شریعت شرکت کنند، از یک ربات معاملاتی میانگین هزینه دلار (DCA) استفاده کنند و به سایر ویژگی‌ها نیز دسترسی داشته باشند. این حرکت نشانگر گامی مهم رو به جلو درجهت پر کردن شکاف بین بازار ارزهای دیجیتال و اصول مالی اسلامی است.

در حال حاضر تعیین این‌که آیا یک ارز دیجیتال با قوانین شریعت مطابقت دارد یا خیر، می‌تواند موضوع پیچیده‌ای باشد. با توجه‌به اصولی که تاکنون بحث کردیم، مشخص می‌شود که چرا برخی چالش‌ها وجود دارند. یکی از این چالش‌ها ناشی از الزام مبادلات به پشتوانه دارایی‌های مشهود است.

برای برخی از ارزهای دیجیتال، این موضوع ساده است. به‌عنوان مثال، توکن پکس‌گلد (PaxG) از سوی طلای واقعی ذخیره‌شده در خزانه‌های Brink در لندن پشتیبانی می‌شود. هرچند دشوار است تصور شود که بسیاری از میم‌کوین‌ها (Meme Coin) بتوانند از سوی دارایی ملموسی پشتیبانی شوند. بااین‌حال، شاید بتوان گفت یک ارز دیجیتال از لحاظ فنی به پشتیبانی از دارایی‌های فیزیکی برای مطابقت با شریعت نیازی ندارد، تا زمانی‌که یک مورد استفاده مشروع و سودمند را ارایه دهد؛ درواقع، اگر مسایلی مثل عقلانی بودن و غرری نبودن را شامل شود.

از مساله عقلانی بودن بگذریم، زیرا امری است آمیخته با عرف، شرایط، فقه و… که به‌نوعی پذیرش و اراده اجتماعی و حکومتی بر آن می‌تواند بسیار اثرگذار باشد. ولی مساله غرر موضوع دیگری است که به نااطمینانی و ریسک بیش از حد اشاره دارد. به‌طور عمده، ارزهای رمزنگاری‌شده که برپایه حدس و گمان‌ هدایت می‌شوند، اغلب در این دسته قرار می‌گیرند که نزد اهل شرع و فقه، ایجاد هیچ اطمینان و حجتی نمی‌کنند (می‌توان گفت غرر از مسایلی است که بین اکثر مذاهب اهل سنت و حتی شیعه اختلافات مهمی درباره آن دیده نمی‌شود)؛ از این‌رو، آن‌ها را در دسته حرام قرار می‌دهند. بااین‌حال، همه ارزهای دیجیتال با این چالش روبه‌رو نیستند. به‌عنوان مثال، استیبل‌کوین‌ها (StableCoins) از نوسانات قیمتی ناشی از سوداگری و سفته‌بازی مصون هستند، در حالی‌که دارایی‌هایی مانند بیت‌کوین و اتریوم ارزش خود را از جنبه‌‌های مختلف سودمندی مانند ذخیره‌سازی ارزش یا تامین انرژی برنامه‌های غیرمتمرکز و… می‌گیرند.

در این‌جا نیز بد نیست کمی به مساله «غرر» بپردازیم. نزد علمای شافعی، غرر هر معامله‌ای است که در نحوه انجام، کیفیت و ارزش آن «پنهان» (نه نامشخص) باشد و در نتیجه نهایی آن خطر و مضررات [احتمالی] نامعقول باشد. با این توضیحات دو نوع غرر در معاملات ظاهر می‌شود که غرر فاحش (کبیر) و غرر یسیر (سبک) نام دارد. طبق نظر اغلب علما، در همه دادوستدها مقدار کمی غرر سبک وجود دارد که در این صورت موجب حرام تلقی شدن فعل نمی‌شود. ممنوعیت غرر،‌ از این مساله اجتماعی پیش می‌آید که اعتماد عمومی را از بین می‌برد و موجب می‌شود افرادی با توانایی کمتر یا دانش کمتری بسیار متضرر شوند. حتی گفته می‌شود برخی علما غرر را در حیطه قمار قرار می‌دهند. معیار غرر سخنی از پیامبر اسلام است که بر پایه آن نمی‌توان حیوانی که در شکم مادر، یا میزان شیری که دایه هنوز به نوزادی نداده و غنایم جنگی‌ را که محتمل است به‌دست آید، خرید. به همین شکل، همه فعالیت‌های سفته‌بازانه، ابزارهای مشتقه، انواعی از معاملات آتی و قراردادهای کوتاه‌مدت که قیمت نهایی و کیفیت نهایی‌شان معین نباشند، غرری و حرام هستند.

در این روند، شفافیت یکی دیگر از عوامل کلیدی در پیروی از شریعت است. ارزهای رمزپایه که فاقد شفافیت یا منبع بسته [چنین تراکنش‌هایی در مسایلی که حفظ حریم خصوصی و ناشناس ماندن افراد اهمیت می‌یابند و چالش‌هایی در مسیر انطباق با شریعت خواهند داشت] هستند، اغلب نگرانی‌های اخلاقی و خطرات اضافی را ایجاد می‌کنند و آن‌ها را ناسازگار می‌سازند. این موضوع بسیاری از رمزارزها را که نمی‌توان از نظر ایمنی یا رعایت استانداردهای اخلاقی به‌طور کامل بازرسی کرد، حذف می‌کند. این‌جا نیز مساله غرری بودن به‌شدت مطرح می‌شود.

از آن‌جایی‌که معاملات آتی و مشتقه مطرح شد، باید به مساله ربا نیز توجه داشت؛ زیرا این معاملات اغلب شامل معاملات مبتنی‌بر بهره است که به‌طور واضح و کامل حرام هستند. همین‌طور، اموری که شبیه شرط‌بندی عمل می‌کنند و پاداش‌هایی ناشی از تورم به‌جای کارمزد معامله دارند، مجاز نیستند؛ حتی اگر حمایت از چنین شبکه‌ای بر اساس اصول شریعت قابل‌قبول باشد.

شاید بتوان به جرات گفت بزرگ‌ترین مانع، موضوع «میسِر» یا «قمار» یا تمامی اموری شبیه به قمار باشد که در شرع به‌طور اکید ممنوع است. این مسیر شامل رفتارهای سوداگرانه‌ای است که همانند قمار می‌تواند موجب سود و ضررهای بی‌حد شود و نابودی ساختارها و اصول شش‌گانه مطرح‌شده را به‌دنبال داشته باشد. بسیاری از میم‌کوین‌ها، تپ‌کوین‌ها (Tapcoin) و … می‌توانند در این دسته قرار گیرند؛ زیرا برای مثال، به‌دست آوردنشان و سود ناشی از آن‌ها، می‌تواند شبیه به قمار روی میز رولت باشد و این‌گونه فعالیت‌ها حرام است.

باید به یاد داشت با همه‌ توضیحاتی که تاکنون ارایه شده، تعیین حلال یا حرام بودن یک ارز دیجیتال اغلب به نحوه تفسیر رهنمودهای شرعی و شرایط بستگی دارد. به‌عنوان مثال، ارزش دوج‌کوین (Dogecoin)، ممکن است فقط بر پایه احتمالات با قطعیت کم یا وابسته به رفتارهای «ایلان ماسک» (Elon Musk) تعیین شود؛ بااین‌حال، این ارز برای پرداخت‌ها استفاده شده است و همچنین برخی از ویژگی‌های مشابه بیت‌کوین را برای ذخیره ارزش نشان دهد. در حالی‌که رفتارهای سوداگرانه همواره دیده می‌شود، ارزش بازار بزرگ آن ممکن است نگرانی‌ها درباره سفته‌بازی خارج از اندازه را کاهش دهد. علاوه‌بر این، سفته‌بازی به‌ذات حرام نیست، زیرا ابزاری برای مدیریت سود و ریسک است و همه سرمایه‌گذاری‌ها درجاتی از ریسک را به همراه دارند.

برای مقابله با این چالش‌ها، برخی از پروژه‌های ارزهای دیجیتال و بلاک‌چین به‌طور خاص با رعایت شریعت طراحی شده‌اند. حتی بلاک‌چین‌هایی وجود دارند که به‌طور کامل با قوانین اسلامی مطابقت دارند، مانند آن‌چه صرافی بای‌بیت معرفی کرده است.

جهان اسلام و گسترش ارز‌های دیجیتال

جهان اسلام و گسترش ارز‌های دیجیتال

به زبان ساده، این پیشرفت‌ها بسیار صعودی خواهند بود، به‌ویژه برای آلت‌کوین‌هایی (Altcoin) که در شبکه‌ بای‌بیت فعال است. هجوم بالقوه میلیاردها دلار به بازار کریپتو، همراه با افزایش قابل‌توجه تعداد کاربران، می‌تواند به رشد بی‌سابقه‌ای منجر شود. بای‌بیت به‌عنوان اولین صرافی که حساب‌های رمزنگاری منطبق‌با شریعت ارایه می‌کند، مجبور است مزایا، معایب و چالش‌ها را در این مسیر رهبری کند. این موضوع می‌تواند راه را برای سایر صرافی‌ها هموار کند و در نتیجه، ورود سرمایه جدید به بازارهای این صنعت ساده‌تر می‌شود. اگر گمان می‌کنید که چنین بینشی بیش از حد خوش‌بینانه به نظر می‌رسد، موارد زیر را در نظر بگیرید:

یکم. بازارهای مالی و فاینانس اسلامی یک صنعت ۴ تریلیون دلاری است

پیش‌بینی می‌شود این رقم در سال‌های آینده رشد قابل‌توجهی داشته باشد. اگر حتی ۵ درصد از سرمایه مالی اسلامی به بازار ارزهای دیجیتال سرازیر شود، به‌معنی ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری جدید خواهد بود. این یک تخمین محافظه‌کارانه است، با توجه‌به این‌که امور مالی رایج به‌طور گسترده با قوانین شریعت مطابقت ندارد و صنعت مالی اسلامی خود نیازهای مرتبط را برای مسلمانان حل‌وفصل می‌کند. از‌این‌رو، ارزهای رمزپایه می‌توانند نقشی اساسی در تحقق این چشم‌انداز و اتصال بیشتر کشورهای مسلمان به بازارهای متنوع‌تر داشته باشند.

دوم. اسلام یکی از بزرگ‌ترین ادیان جهان است

اسلام با بیش از ۲ میلیارد پیرو، تقریبن یک‌چهارم جمعیت جهان، پایگاه کاربران بالقوه وسیعی دارد. در حالی‌که همه این افراد لزومن ارزهای رمزنگاری‌شده را نمی‌پذیرند، این آمار جمعیتی تاثیر بالقوه بسیار زیادی را نمایندگی می‌کند. تنها در خاورمیانه حدود ۵۰۰ میلیون نفر زندگی می‌کنند که ۹۰ درصد آن‌ها مسلمان هستند. طبق تحقیقات چین‌آلیسیس‌ (Chainalysis)، خاورمیانه در حال حاضر، ۷.۵ درصد از حجم معاملات ارزهای دیجیتال جهانی را به خود اختصاص داده است. تصور کنید اگر فضای رمزنگاری با شریعت سازگارتر شده و به ابهامات و نگرانی‌های موجود رسیدگی شود، این رقم چگونه می‌تواند افزایش یابد.

سوم. افزایش اعتماد و اعتبار برای ارزهای دیجیتال

فراتر از ورود سرمایه‌گذاران جدید اسلامی، انطباق بیشتر با شریعت اهل سنت و مسلمانان اهل تسنن می‌تواند به رفع برخی از نقاط تاریک پیرامون ارزهای دیجیتال کمک کند. این واقعیت که کریپتو می‌تواند معیارهای دقیق قوانین اسلامی را برآورده کند، ممکن است درجات بالای اعتماد را به سرمایه‌گذاران جهانی القا کند. این سطح از اعتماد می‌تواند ارزهای دیجیتال را به‌عنوان دسته مهمی از دارایی‌های معتبر در جایگاه بهتری قرار دهد و باعث جلب‌توجه مجدد مخاطبان گسترده‌تر و متنوع‌تر شود.

اثرات موج‌وار این پیشرفت‌ها می‌تواند به یادماندنی باشد، نه‌تنها باعث ورود جریان‌های قابل‌توجهی به ارزهای دیجیتال می‌شود، بلکه به‌عنوان یک کاتالیزور برای یک بازار صعودی جدید عمل می‌کند. این فرصت فراتر از پتانسیل بیت‌کوین برای سودهای کوتاه‌مدت است؛ می‌تواند آغاز رشد پایدار در کل اکوسیستم کریپتو باشد. به‌طور خلاصه، افزایش پذیرش کریپتو منطبق‌با شریعت، فرصتی فوق‌العاده برای استقبال از افراد بیشتری در فضا و تعریف مجدد آینده بازار دارایی‌های رمزپایه است. باید دید چنین روندی چگونه اثراتش را ظاهر می‌کند.

لینک کوتاه: https://www.bcamag.com/bit/xyr4
مارال کوشکی
مارال کوشکی
مقاله‌ها: 24

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *