مروری بر مستند HBO در مورد هویت ساتوشی ناکاموتو خالق بیتکوین
مستند «پول الکتریکی: معمای بیتکوین» (Money Electric: The Bitcoin Mystery) نهتنها به موضوع بیتکوین بهعنوان اولین ارز دیجیتال غیرمتمرکز جهان میپردازد، بلکه بهطور خاص، تلاش برای کشف هویت خالق ناشناس آن را مورد کاوش قرار میدهد.
عناوین این مقاله:
در مستند «پول الکتریکی: معمای بیتکوین» که از سوی شبکه HBO منتشر شد، ما به دنیای اسرارآمیز بیتکوین و داستان خالق ناشناس آن، «ساتوشی ناکاموتو» (Satoshi Nakamoto) وارد میشویم. آغاز داستان زمانی است که مخاطب با مفهوم بیتکوین آشنا میشود. این ارز دیجیتال، نهتنها یک نوآوری مالی است، بلکه سوالهای عمیقی را درباره ماهیت پول، قدرت و ناشناس بودن در جهان دیجیتال به ذهن میآورد.
بیتکوین، اولین ارز دیجیتال غیرمتمرکز، توسط فرد یا گروهی با نام مستعار ساتوشی ناکاموتو معرفی شد. این ارز دیجیتال با هدف ایجاد سیستمی که بتواند تراکنشهای مالی را بدون نیاز به واسطههای مالی مانند بانکها انجام دهد، پا به عرصه گذاشت. از همان ابتدا، بیتکوین با چالشها و نقدهای بسیاری از سوی چهرههای مشهور دنیای مالی روبهرو شد.
نظرات متضاد پیرامون بیتکوین
«جیمی دیمون» (Jamie Damon) مدیرعامل «جیپی مورگان» (JPMorgan Chase)، یکی از منتقدان سرسخت بیتکوین است. او در مصاحبهای اعلام کرد: «من هیچ اهمیتی به بیتکوین نمیدهم. اگر کسی به اندازه کافی احمق باشد که بیتکوین بخرد، روزی تاوانش را پس خواهد داد.» به عقیده دیمون، بیتکوین چیزی بیشتر از یک حباب یا طرح پانزی نیست. «دونالد ترامپ» (Donald Trump) رییسجمهور پیشین آمریکا که پس از «جو بایدن» (Joe Biden) بار دیگر بهعنوان رییسجمهور انتخاب شد، در دوره اول ریاستجمهوریاش، بیتکوین را «پول جادویی اینترنت» توصیف کرده و آن را بیارزش دانست. او در یکی از مصاحبههای خود بیتکوین را تهدیدی برای دلار آمریکا معرفی کرد و گفت: «بیتکوین چیزی نیست جز یک ابزار برای فریب مردم.» هرچند این روزها علاوهبر مجموعه «انافتی» (NFT) ترامپ، شاهد حمایت بیش از اندازه وی از دنیای ارزهای دیجیتال هستیم.
از زمان معرفی بیتکوین، تحلیلگران و متخصصان زیادی سقوط و نابودی آن را پیشبینی کردهاند. «برایان کلی» (Brian Kelly)، یکی از تحلیلگران مشهور، بیتکوین را «ترکیبی از حباب، طرح پانزی و یک فاجعه اقتصادی» میداند. او معتقد است بیتکوین هیچگاه به یک پول واقعی تبدیل نخواهد شد و درنهایت از بین خواهد رفت.
با وجود انتقادات فراوان، بسیاری از طرفداران بیتکوین آن را بهعنوان راهی برای آزادی مالی و استقلال از نظامهای مالی سنتی میدانند. به عقیده این گروه، بیتکوین میتواند برای مردمی که از سیاستهای اقتصادی دولتها ناراضی هستند، راهی برای حفظ ارزش داراییهایشان فراهم کند. در عین حال یکی از چالشهای مهم بیتکوین، نوسانات شدید قیمتی آن است. در طول سالهای گذشته، بیتکوین بارها دچار سقوطهای ناگهانی شدهاست. با این حال، هر بار که قیمت بیتکوین سقوط کرده، پس از مدتی دوباره رشد کرده و به ارزشهای بالاتری دست یافتهاست.
پذیرش جهانی بیتکوین و تحولات بزرگ
بیتکوین در حال حاضر بهعنوان یکی از مهمترین داراییهای دیجیتال در دنیا شناخته میشود و بسیاری از افراد و نهادهای مالی به آینده آن امیدوار هستند. با وجود این، دولتها و بانکهای مرکزی در تلاش هستند تا کنترل خود را بر بازارهای مالی و پول حفظ کنند و بیتکوین را بهعنوان تهدیدی برای خود میبینند. بسیاری از کشورها بهدنبال ایجاد قوانین و مقرراتی برای کنترل استفاده از بیتکوین و سایر ارزهای دیجیتال هستند. با این حال، موفقیت این تلاشها به میزان پذیرش عمومی بیتکوین بستگی دارد.
یکی از نقاط عطف تاریخ بیتکوین، پذیرش آن بهعنوان ارز رسمی در السالوادور بود. «نایب بوکله» (Nayib Bukele)، رییسجمهور السالوادور، تصمیم گرفت بیتکوین را بهعنوان ابزار پرداخت رسمی در کنار دلار آمریکا معرفی کند. این اقدام باعث شد السالوادور به نخستین کشوری تبدیل شود که بیتکوین را بهعنوان ارز رسمی بهکار میگیرد. پذیرش بیتکوین در السالوادور، چالشها و فرصتهای زیادی به همراه داشت. از یک سو، دولت السالوادور امیدوار بود بیتکوین بتواند سرمایهگذاری خارجی جذب کرده و به بهبود وضعیت اقتصادی کشور کمک کند. از سوی دیگر، این تصمیم با اعتراضاتی در داخل کشور مواجه شد. پس از اقدام جسورانه السالوادور، بسیاری از کشورها به بررسی امکان پذیرش بیتکوین بهعنوان ابزار پرداخت رسمی پرداختند. برخی از کشورها مانند آرژانتین و ونزوئلا که با بحرانهای اقتصادی مواجه بودند، به بیتکوین بهعنوان راهی برای حفظ ارزش پول ملی خود نگاه کردند. درمقابل در برخی کشورها از جمله ایالات متحده و اروپا، تلاشهایی برای راهاندازی ارزهای دیجیتال بانک مرکزی (CBDC) به راه افتاد؛ هرچند ایده ارزهای دیجیتال بانک مرکزی، بهطور کامل در تضاد با بیتکوین، یعنی غیرمتمرکز بودن است. اما این کشورها برای اینکه به بیتکوین فرصتی برای پذیرش همگانی ندهند، ایده CBDC را مطرح کردند؛ ایدهای که همین حالا در بسیاری کشورها گامهای اجرایی شدن را برمیدارد.
بیتکوین؛ تولد یک انقلاب مالی

ظهور بیتکوین همزمان با بحران مالی جهانی در سال ۲۰۰۸ بود، دورهای که اعتماد عمومی به بانکها و نهادهای مالی کاهش یافت. اما همه چیز از سوم ژانویه ۲۰۰۹ آغاز شد، زمانیکه نخستین بلاک بیتکوین یا بلاک پیدایش (Genesis Block) متولد شد. ساتوشی ناکاموتو در اولین بلاک بیتکوین، پیامی با این مضمون قرار داد: «Chancellor on brink of second bailout for banks» یعنی: «وزیر دارایی در آستانه کمک مالی دوم به بانکها». این جمله، به عنوانی از روزنامه همان روز تایمز لندن اشاره داشت و قرار دادن آن در بلاک پیدایش، بهنوعی اعتراض به سیاست نجات بانکها توسط دولتها بود. هدف ناکاموتو، ایجاد یک سیستم مالی مستقل و غیرمتمرکز بود که نیاز به واسطهها را از بین ببرد. او برای مقابله با قدرتهای مالی جهان و بانکهایی که در آستانه ورشکستگی بودند، بیتکوین را با مقدار عرضهای ثابت منتشر کرد؛ تنها ۲۱ میلیون واحد بیتکوین وجود دارد و نمیتوان مانند پول فیات، تعداد بیشتری از آن تولید کرد.
بیتکوین بر بستر فناوری «بلاکچین» (Blockchain) فعالیت میکند. بلاکچین بهعنوان دفتر کل توزیعشده، تمامی تراکنشها را بهصورت شفاف و عمومی ذخیره میکند. فرآیند ماینینگ (Mining) یا استخراج بیتکوین شامل حل مسایل پیچیده ریاضی توسط کامپیوترهای قدرتمند است و بهازای حل هر مساله، ماینرها پاداشی بهصورت بیتکوین دریافت میکنند و با گذشت زمان، ماینرها درآمد کمتری خواهند داشت تا جاییکه در سال ۲۱۴۰، استخراج بیتکوین به پایان میرسد؛ اتفاقی که به عقیده ساتوشی: «با آرمان لیبرتارینها همسو است».
یکی از دلایل موفقیت بیتکوین، استفاده از رمزنگاری قوی است که امکان جعل و دستکاری در تراکنشها را از بین میبرد. با این حال، امنیت بیتکوین به رعایت دقیق اصول امنیتی توسط کاربران وابسته است و هرگونه اشتباه در مدیریت کلیدهای خصوصی، میتواند به از دست دادن داراییها منجر شود.
ساتوشی ناکاموتو؛ راز بزرگ دنیای دیجیتال
یکی از معماهای بزرگ دنیای ارزهای دیجیتال، هویت واقعی ساتوشی ناکاموتو است. تاکنون افراد زیادی بهعنوان ساتوشی معرفی شدهاند، اما هیچیک نتوانستهاند این ادعا را به اثبات برسانند. بسیاری معتقدند که ساتوشی بهدلیل نگرانی از پیگردهای حقوقی و قضایی، هویت خود را پنهان کردهاست. برخی معتقدند ممکن است ساتوشی ناکاموتو بهجای یک فرد، گروهی از برنامهنویسان و رمزنگاران باشد که بهطور مشترک بیتکوین را طراحی کردهاند. این نظریه بهدلیل پیچیدگیهای فنی بیتکوین و مهارتهای گستردهای که برای توسعه آن نیاز است، بهعنوان یکی از احتمالات مطرح میشود.
با ناپدید شدن ساتوشی ناکاموتو، بیتکوین بهعنوان یک دارایی غیرمتمرکز به جامعه جهانی واگذار شد. این موضوع باعث شد تا بیتکوین بهعنوان یک ارز دیجیتال بدون رهبر شناخته شده و قدرت آن به دست جامعه کاربران و توسعهدهندگان آن منتقل شود.
جستوجو برای هویت ساتوشی ناکاموتو
یکی از جذابترین بخشهای مستند معمای بیتکوین، تمرکز بر تلاش برای شناسایی خالق بیتکوین است. ساتوشی ناکاموتو که بیتکوین را خلق کرد و پس از مدتی از عرصه عمومی ناپدید شد، همچنان یکی از بزرگترین معماهای دنیای دیجیتال به حساب میآید. داستانپردازی این مستند بهگونهای است که بیننده همراه «کالین هوبک» (Colin Hoback)، کارگردان مستند و تیم تحقیقاتی او، وارد جستوجویی سهساله میشود؛ تلاشی که به بررسی تکتک سرنخها، پیامهای آنلاین و ارتباطات فردی در انجمنهای رمزارزی میپردازد. در این میان، برخی از افراد مظنون بهعنوان ساتوشی ناکاموتو شناخته میشوند که هر کدام با داستانها و شخصیتهای پیچیدهای درگیرند.
مستند به بررسی افراد مطرحی مانند «آدام بک» (Adam Beck)، «نیک سابو» (Nick Szabo)، «هال فینی» (Hal Finney) و «پیتر تاد» (Peter Todd) میپردازد. هرکدام از این افراد، ویژگیهایی دارند که آنها را به یکی از مظنونهای اصلی تبدیل میکند. هوبک در این مستند به کمک اسناد و شواهد مختلف، ادعاها را بررسی کرده و مخاطب را درگیر این معمای هیجانانگیز میکند.
«سایفرپانکها» و تاثیر آنها بر دنیای دیجیتال

سایفرپانکها (Cypherpunks) گروهی از رمزنگاران و فعالان حریم خصوصی هستند که در دهه ۱۹۹۰ با هدف ایجاد فناوریهایی برای حفظ حریم خصوصی در دنیای دیجیتال گرد هم آمدند. در روزهایی که تصور میشد اینترنت، آزادی را برای انسانها به ارمغان خواهد آورد، سایفرپانکها پتانسیل تبدیل شدن اینترنت به یک کابوس نظارتی را پیشبینی کردند. رمزنگاران هم بخشی از جامعه سایفرپانک بودند. آنها اعتقاد داشتند که در دنیای اینترنتی، هر فرد باید حقوقی مشابه حقوق خود در دنیای فیزیکی داشته باشد و دسترسی به ابزارهای رمزنگاری بهمعنای داشتن آزادی واقعی است. هرچند در آن زمان ارتش آمریکا و سازمانهای اطلاعاتی، به پدیده رمزنگاری به دید سلاح جنگی نگاه میکردند و آن را خطری برای امنیت ملی میدانستند.
سایفرپانکها بر این باور بودند که فناوری میتواند قدرت را از دولتها و نهادهای متمرکز گرفته و به دست افراد بازگرداند. اتفاقی که مشابه آن، با پیامرسانهای رمزنگاریشده در دنیای امروز اتفاق افتادهاست. بیتکوین بهعنوان یک ارز دیجیتال غیرمتمرکز، همین هدف را دنبال میکرد و توانست بهعنوان یکی از دستاوردهای اصلی این جنبش شناخته شود. بیتکوین را میتوان محصول تلاشها و ایدههای سایفرپانکها برای ایجاد پول الکترونیکی غیرمتمرکز دانست. یکی از الهامات ساتوشی ناکاموتو برای ایجاد بیتکوین، نوشتهها و مباحث سایفرپانکها در مورد ایجاد پول دیجیتال بود.
آدام بک: پیشگام دنیای کریپتوگرافی
یکی از اعضای سایفرپانک که نام او در «وایتپیپر» (White paper) بیتکوین آمده، آدام بک است که در دنیای فناوری و کریپتوگرافی بهعنوان یک پیشگام شناخته میشود. او ارتباط خوبی با ساتوشی داشته و حتی به نظر میرسد نخستین فردی بوده که ساتوشی با او درباره بیتکوین صحبت کردهاست. آدام بک در سال ۱۹۹۷ میلادی با ابداع تکنولوژی هشکش (Hashcash) وارد دنیای کریپتوگرافی یا همان رمزنگاری شد. الگوریتم هشکش بهگونهای طراحی شده بود که بتواند اعتبار یک تراکنش یا اقدام آنلاین را تایید کند. در دنیای بیتکوین، اثبات کار (Proof of Work) دقیقن بر همین الگو بنا شدهاست. این الگوریتم، که برای تایید تراکنشها و ایجاد بلوکهای جدید در بلاکچین استفاده میشود، بهطور مستقیم از اصول هشکش بهره میبرد، موضوعی که ساتوشی در وایتپیپر بیتکوین به آن اشاره کردهاست. بنابراین، وقتی هوبک به بررسی رابطه آدام بک با بیتکوین میپردازد، این موضوع را بهعنوان یک گام حیاتی در تاریخنگاری ارزهای دیجیتال و بهویژه پیدایش بیتکوین مطرح میکند.
آدام بک در سال ۲۰۱۴ شرکت بلاکاستریم (Blockstream) را تاسیس کرد که بهعنوان یکی از شرکتهای پیشرو در توسعه فناوری بلاکچین و بیتکوین شناخته میشود. این شرکت به کشورها برای پذیرفتن بیتکوین کمک میکند، اتفاقی که در السالوادور شاهد آن بودیم، با این هدف که بیتکوین به استانداردهای جهانی نزدیک شود.
آدام بک زمانی بلاکاستریم را راهاندازی کرد که یک محقق، اشکالی در کد بیتکوین پیدا کرده بود، اشکالی که بهواسطه آن معلوم شد ساتوشی یک میلیون بیتکوین استخراج کردهاست. به همین دلیل هم آدام بک برای محافظت از ساتوشی و تقویت حریم خصوصی بیتکوین و این هدف که بیتکوین غیرقابل شناسایی شود، توسعهدهندگان و برنامهنویسان را گرد هم آورد و برای توسعه فنی بیتکوین، سرمایه جذب کرد. او به همراه «گرگ مکسول» (Gregory Maxwell)، بلاکاستریم را بنیان نهاد، هرچند مکسول برخلاف سایر افراد مستند، تمایلی برای حضور در این برنامه نداشتهاست.
با وجود این، آدام بک همواره ادعای ساتوشی بودن را رد کرده، اما ارتباطات او با فناوریهای مرتبط و پیشینه او در این حوزه باعث شده که بهعنوان یکی از مظنونهای اصلی مطرح شود.
هال فینی، دریافتکننده اولین تراکنش بیتکوین

هال فینی هم یکی از سایفرپانکهایی است که هوبک بهعنوان یکی از اولین کاربران بیتکوین و از توسعهدهندگان برجسته این پروژه به او اشاره میکند. هال فینی یک برنامهنویس برجسته و مهندس نرمافزار بود که در زمینههای مختلفی در دنیای فناوری، بهویژه در حوزههای مربوطبه امنیت کامپیوتری فعالیت میکرد. فینی بهخوبی با اصول رمزنگاری آشنا بود، دانشی که بهطور مستقیم در طراحی و توسعه بیتکوین تاثیرگذار است. هال فینی همچنین یکی از اولین کسانی بود که بهمحض انتشار کد منبع بیتکوین توسط ساتوشی ناکاموتو، آن را دریافت و بهطور فعال در توسعه آن شرکت کردهاست. درواقع فینی اولین تراکنش بیتکوین را از ساتوشی ناکاموتو دریافت کرد. این تراکنش، که بهعنوان یکی از لحظات تاریخی در تاریخ بیتکوین شناخته میشود، نشاندهنده مشارکت مستقیم فینی در ابتدای راه بیتکوین است.
با وجود این، هال فینی در سال ۲۰۱۴ بر اثر بیماری ALS درگذشت. یکی از دلایلی که فینی بهعنوان یکی از مظنونهای اصلی هویت ساتوشی ناکاموتو مطرح میشود، سابقهاش در زمینه رمزنگاری و تجربیاتش در پروژههای مشابه است. البته سبک نوشتاری کدهای هال فینی در مقایسه با ساتوشی، بسیار متفاوت بوده که شک و تردیدها نسبتبه اینکه او خالق بیتکوین باشد را کاهش میدهد. همچنین در حالیکه تصویری از او در یک مسابقه دو وجود دارد، در همان زمان ایمیلهایی از ساتوشی به برخی افراد ارسال شدهاست و همه این موضوعها، احتمال ساتوشی بودن هال فینی راه کم میکند.
نیک سابو، مغز متفکر پشت مفهوم بیتگلد
یکی دیگر از اعضای سایفرپانک، نیک سابو است که مستند به او بهعنوان یکی از مظنونهای شخصیت ساتوشی اشاره میکند؛ هرچند نیک سابو هم در این مستند مایل به صحبت درباره بیتکوین نیست؛ با وجود این، هوبک اشاره میکند که سابو مفهوم «بیتگلد» (Bit Gold) را معرفی کرده، که بسیاری آن را پیشزمینهای برای ایجاد بیتکوین میبینند. بیتگلد یک سیستم ارز دیجیتال بود که مشابه بیتکوین، هدف ایجاد یک ارز غیرمتمرکز و بدون نیاز به نهادهای مرکزی را دنبال میکرد. با این حال، برخلاف بیتکوین، بیتگلد هیچگاه بهطور عملیاتی راهاندازی نشد. این شباهتها باعث شدهاست که برخی از پژوهشگران و علاقهمندان به دنیای کریپتوگرافی، نیک سابو را بهعنوان یکی از مظنونهای شخصیت ساتوشی ناکاموتو معرفی کنند.
در مستند معمای بیتکوین، اینطور مطرح میشود که وایتپیپر بیتکوین در تاریخ ۳۱ اکتبر ۲۰۰۸ منتشر شده و نیک سابو تاریخ پست وبلاگ خود درباره بیتگلد را از سال ۲۰۰۵ به دسامبر ۲۰۰۸ تغییر داده تا گمانها نسبتبه اینکه او ساتوشی است را کاهش دهد؛ با وجود این، از آنجایی که او پس از آن گفته که بنا دارد نوشتههای مورد علاقهاش را بازنشر کند، این موضوع باعث میشود احتمال ساتوشی بودن سابو کاهش یابد.
امیر تاکی؛ رمزنگار، آنارشیست و توسعهدهنده بیتکوین
«امیر تاکی» (Amir Taaki) یک شخصیت آنارشیست بریتانیایی- ایرانی است که پس از ناپدید شدن ساتوشی، در زمینه برنامهنویسی به توسعه بیتکوین کمک کرد. تاکی یک هکر و فعال دنیای ارز دیجیتال است که در ابتدا در پروژههای مختلف کریپتوگرافی فعال بود. تاکی بهویژه بهخاطر فعالیتهایش در زمینه «برنامهنویسی باز» (open-source programming) و ارتباطات نزدیکش با افراد کلیدی در جامعه رمزارزها شناخته میشود. تاکی بیشتر بهعنوان یکی از افرادی که در مراحل اولیه گسترش و توسعه بلاکچین نقش داشته، معرفی میشود. او نهتنها در توسعه بیتکوین مشارکت کرده، بلکه تلاشهای بسیاری در جهت گسترش فناوریهای غیرمتمرکز و برقراری ارتباطات در سطح جهانی انجام دادهاست. او یکی از افرادی است که بهطور فعال در انجمنهای آنلاین و گروههای توسعهدهندگان بیتکوین درگیر بوده و در اولین روزهای ظهور بیتکوین، سهم قابلتوجهی در توسعه و پیشبرد پروژههای مرتبطبا این تکنولوژی داشتهاست.
در این مستند، تاکی علاوهبر فعالیتهای فنی، به فلسفههای اقتصادی خاص خود در مورد ارزهای دیجیتال اشاره میکند. او بر این باور است که بلاکچین باید بهعنوان ابزاری برای تقویت آزادیهای فردی و کاهش تمرکز قدرت در دستان دولتها و نهادهای بزرگ مالی استفاده شود. این نگاه بهعنوان یک چالش جدی به مدلهای اقتصادی سنتی که در آنها سیستمهای مالی و پولی تحت سلطه دولتها و موسسات بزرگ قرار دارند، مطرح میشود.
ساتوشی ناکاموتو یک فروم آنلاین بیتکوین را ایجاد کرده بود تا علاقهمندان به این موضوع بتوانند با او گفتوگو کنند و در زمان فعالیتش در این انجمن آنلاین، ۵۷۵ پست گذاشت. زمانی که دولت آمریکا ویزا، مسترکارت و پیپل را تحت فشار قرار داد تا کمکهای مالی به ویکیلیکس را که به انتشار اسرار دولتی شهرت دارد، متوقف کنند، امیر تاکی پیشنهاد دریافت کمکهای مالی از طریق بیتکوین را داد. پس از آن بود که ساتوشی در ۱۲ دسامبر ۲۰۱۰، آخرین پست خود را در فروم گذاشت.
گوین اندریسن، چهرهای نزدیک به دولت آمریکا
ساتوشی پس از خروج از فروم بیتکوین، ارتباط خود را با برخی حفظ کرد. یکی از این افراد، «گوین اندریسن» (Gavin Anderesen) بود، از اولین افرادی که در توسعه بیتکوین مشارکت داشت. البته تفاوت او با دیگر افراد توسعهدهنده بیتکوین و سایفرپانکها این است که او رابطه خوبی با دولت آمریکا داشت. برای مدتی، ساتوشی در وبسایت خود حتی آدرس ایمیل گوین اندریسن را جایگزین ایمیل خود کرده بود و بدینترتیب اندریسن بهنوعی سخنگوی رسمی بیتکوین شد؛ هرچند این اتفاق دوام زیادی نداشت. زمانیکه اندریسن از ساتوشی تحتعنوان یک شخصیت مرموز یاد کرد، او نارضایتی خود را از اینکه یک شخص مرموز نامیده شده، اعلام کرده و گفت که در چنین شرایطی، رسانهها بیتکوین را در دسته ارزهای غیرقانونی قرار میدهند. پس از آن هم ضربه نهایی زده شد؛ اندریسن در ایمیلی به ساتوشی گفت که با سازمان سیا (آژانس مرکزی اطلاعات آمریکا) صحبت کرده و بنا شده برای ارایه بیتکوین، با این سازمان صحبت کند؛ و بدینترتیب ساتوشی رابطهاش را برای همیشه با او قطع کرد و بعد از آن هم تا امروز ناپدید شد.
البته ناپدید شدن ساتوشی با یک رویداد دیگر هم همزمانی داشت، زمانیکه بیتکوین برای استفاده از خرید مواد مخدر در بازار آنلاین سیلکرود (Silk Road) در دارک نت (Dark Net) مورد استفاده قرار گرفت. این موضوع اگرچه باعث افزایش چشمگیر قیمت بیتکوین شد، اما شهرت بیتکوین را بهشدت خدشهدار کرد؛ تا جاییکه برخی مطرح کردند این ارز دیجیتال از ابتدا برای خریدوفروش اسلحه و مواد مخدر ایجاد شده است؛ هرچند آنارشیستهایی مانند امیر تاکی چندان هم از این شهرت ناراضی نبودند.
پیتر تاد، نگهبان امنیت بیتکوین و معمار ناشناخته توسعههای رمزنگاری!

در مستند Money Electric، اشاره میشود برخلاف تصور شایعی که وجود دارد، همانطور که ساتوشی هم اشاره میکند، بیتکوین بهطور کامل غیرقابلشناسایی نیست؛ بنابراین اگر کسی بخواهد بیتکوینهای دزدیدهشدهاش را نقد کند، این بیتکوینها در کیفپول او قابلمشاهده و قابلردگیری است. به همین دلیل هم امیر تاکی هکرها و برنامهنویسهایی را گرد هم آورد تا مشکل حریم خصوصی بیتکوین را حل کنند. یکی از این برنامهنویسان جوان، پیتر تاد بود.
پیتر تاد یکی از شخصیتهای کلیدی است که در ماجرای بیتکوین و در جستوجوی هویت ساتوشی ناکاموتو نقش برجستهای ایفا میکند. تاد که یکی از متخصصان معروف در دنیای ارزهای دیجیتال و بلاکچین است، در این مستند بهعنوان یک فرد مرموز و پیچیده معرفی میشود که نظریات و تفکراتش پیرامون دنیای بیتکوین و ایجاد آن بسیار قابلتامل است. او هم مانند امیر تاکی، خود را فرد آزادیخواهی میداند که معتقد است کنترل پول توسط دولتها با آزادی بیان تضاد دارد و به همین دلیل هم بهدنبال راهی برای بانکداری غیرمتمرکز بودهاست؛ اتفاقی که با خلق و توسعه بیتکوین رقم میخورد.
پیتر تاد بهعنوان یک «توسعهدهنده هسته بیتکوین» (Bitcoin Core Developer) شناخته میشود و بهدلیل دانش عمیق و تجربهاش در زمینه رمزنگاری، در جامعه بیتکوین جایگاه ویژهای دارد. پیتر تاد بهطور مشخص روی موضوعهایی مانند حفظ امنیت شبکه بیتکوین، بهبود پروتکلها و راههای جلوگیری از حمله به شبکه تمرکز داشتهاست. در مستند Money Electric، تاد بهعنوان یکی از افرادی که در فضای بیتکوین نفوذ زیادی داشته، حضور دارد. او با چالشهای بزرگی در مسیر هویتسازی ساتوشی ناکاموتو روبهرو میشود و تاثیر عمیقی بر روند افشای هویت ساتوشی دارد. یکی از جنبههای مهمی که پیتر تاد به آن پرداخته، نقدهای فنی او به بیتکوین و ایدههای مختلف پیرامون آن است. تاد بهشدت از ایدههای مربوطبه تغییرات عمده در پروتکل بیتکوین انتقاد میکند و بر لزوم حفظ امنیت و ثبات شبکه تاکید دارد. به گفته او، هرگونه تغییر در کد بیتکوین باید با دقت و توجه کامل به جزییات صورت گیرد تا آسیبهایی به امنیت و عملکرد آن وارد نشود.
در پایان مستند، هوبک با کنار هم قرار دادن نشانهها، اینطور نتیجه میگیرد که از میان تمام گزینههایی که بررسی شدند، پیتر تاد میتواند ساتوشی ناکاموتو باشد.
سخن پایانی
ما همه ساتوشی هستیم
ظهور بیتکوین باعث شد تا بسیاری از افراد و جوامع بهدنبال آزادی مالی و استقلال از بانکها و دولتها باشند. بیتکوین به ابزاری برای اعتراض به سیستم مالی سنتی و کنترل دولتی بر پول تبدیل و این موضوع باعث شد تا فرهنگ جدیدی پیرامون بیتکوین شکل بگیرد.
وقتی هوبک از تاد میپرسد که آیا او ساتوشی است، تاد پاسخ میدهد: «بله، من ساتوشی هستم.» این در حالیاست که او پیش از این بارها اشاره میکند که اگر کسی آنقدر تبحر داشته که بیتکوین را خلق کند، پس میتواند تمام ردپاهایی که به شناخت او میانجامد را هم پاک کند. او حتی به این موضوع اشاره میکند که اگر ساتوشی بود، تمام مدارک و شواهدی که میتوانست هویت خود را با آن ثابت کند، از بین میبرد تا هیچگاه وسوسه نشود خود را ساتوشی معرفی کند. بیان جمله «من ساتوشی هستم» از سوی تاد، بیشتر ناظر بر جنبش «ما همه ساتوشی هستیم» (We are all Satoshi) است. پس از ناپدید شدن ساتوشی ناکاموتو، بسیاری از کاربران بیتکوین، این شعار را مطرح کردند. این شعار به این معنا است که بیتکوین متعلقبه هیچکس نیست و تمامی کاربران در توسعه و استفاده از این ارز دیجیتال نقش دارند.
بیتکوین بهعنوان اولین ارز دیجیتال غیرمتمرکز توانستهاست تاثیری بینظیر بر دنیای مالی بگذارد و به نمادی از انقلاب دیجیتال تبدیل شود. با وجود چالشها و مخالفتهای فراوان، بیتکوین همچنان بهعنوان یک ابزار مالی قدرتمند و ابزاری برای دستیابی به آزادی مالی مطرح است. آینده بیتکوین و جایگاه آن در نظام مالی جهانی همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد، اما یک چیز مسلم است؛ اینکه بیتکوین تنها یک ارز دیجیتال نیست، بلکه نمادی از تلاش برای ایجاد تغییر در دنیای اقتصادی و دیجیتال است.