در دنیای امروز، فناوریهای نوین بهطور فزاینده و با سرعت باور نکردنی در حال تغییر و دگرگونی بازارهای مالی و تجاری هستند. در این میان رگتک (Regulatory Technology – RegTech) یا فناوری مقرراتی بهعنوان یکی از ابزارهای پیشرفته برای مدیریت چالشهای نظارتی و رگولاتوری در صنعت مالی بهسرعت رشد کردهاست. این فناوریها به سازمانها و نهادهای نظارتی این امکان را میدهند تا بتوانند بهصورت خودکار و هوشمند قوانین و مقررات را پیگیری، از تطابق با قوانین اطمینان حاصل کرده و از بروز تخلفات جلوگیری کنند. به عبارت دیگر میتوان گفت RegTech یک اصطلاح بهنسبت نوظهور است و به مجموعهای از شرکتها و راهکارهایی اطلاق میشود که با بهرهگیری از فناوریهای نوآورانه به کسبوکارها کمک میکند تا بر چالشهای خود در حوزه نظارت غلبه کنند. رگتک زیرمجموعهای از فینتک (FinTech) است که با تکیه بر فناوری و تسهیل فرآیندهای نظارتی، باعث میشود کسبوکارها در مواجهه با قوانین روزافزون، کارآمدتر و موثرتر عمل کنند. رگتک همچنین به سازمانهای خدمات مالی کمک میکند تا وظایف انطباق با قوانین را خودکار کرده و ریسکهای مربوط به رعایت الزامات نظارتی و تعهدات گزارشدهی را کاهش دهند. علاوه بر این، این فناوری باعث میشود که سازمانها بتوانند بر اساس دادههای واقعی ارایهشده از طریق سیستم، انتخابهای آگاهانهای انجام دهند. این دادهها خطرات واقعی انطباق را که سازمان با آن مواجه است و نحوه کاهش و مدیریت این خطرات را مشخص میکند.
عناوین این مقاله:
حال باتوجه به این تحولات، رمزداراییها بهعنوان یک نوع دارایی دیجیتال نوظهور، بازارهای مالی را به چالشهای جدیدی دچار کردهاند. قوانین و مقررات پیرامون رمزداراییها هنوز در بسیاری از کشورها نامشخص و متغیر است. این امر بهویژه بهدلیل ماهیت غیرمتمرکز و پیچیده این داراییها و همچنین چالشهای امنیتی و شفافیت، مشکلساز شدهاست. در این زمینه، فناوری RegTech میتواند نقشی اساسی در تنظیم و نظارت بر بازار رمزداراییها ایفا کند.
تعریف رگتک و اهمیت آن در صنعت مالی
اگر بخواهیم تعریف جامع و کاملی داشته باشیم، باید گفت رگتک به مجموعهای از فناوریها اطلاق میشود که برای کمک به نهادهای مالی و نظارتی در اجرای قوانین و مقررات، بهویژه در حوزه تطابق و مدیریت ریسک طراحی شدهاند. این فناوریها بهطور معمول از هوش مصنوعی (AI)، یادگیری ماشینی (Machine Learning)، تحلیل دادههای بزرگ (Big Data)، بلاکچین (Blockchain) و پردازش زبان طبیعی (NLP) برای اتوماسیون فرآیندهای نظارتی استفاده میکنند. بهطور کلی هدف اصلی رگتک تسهیل در فرآیندهای نظارتی، کاهش هزینهها و افزایش دقت و شفافیت و اجرای دقیق قوانین است. در دنیای مالی، RegTech میتواند به موسسات مالی کمک کند تا بهسرعت به تغییرات مقرراتی واکنش نشان دهند و عملیات خود را بهنحوی بهینه کنند که همزمان با رعایت کامل قوانین باشد. از همین رو میتوانیم به برخی از ویژگیهای رگتک در صنعت مالی اشاره کنیم:
- کاهش هزینههای تطابق: اتوماسیون فرآیندهای تطبیق با مقررات بهویژه در موضوعات پیچیده مانند مبارزه با پولشویی (Anti-Money Laundering) یا AML و شفافیت تراکنشها؛
- افزایش دقت و شفافیت: استفاده از الگوریتمها و تحلیل دادههای کلان برای تشخیص تخلفات احتمالی و بررسی صحت اطلاعات؛
- هماهنگی با مقررات: تطابق سریع و بدون خطا با تغییرات قوانین و مقررات در سطح جهانی.
در کل، رگتک توانستهاست به موسسات مالی این امکان را بدهد که با هزینه کمتر، نظارت دقیقتر و در زمان سریعتر به الزامات قانونی پاسخ دهند و از خطرات قانونی و مالی پیشگیری کنند.
معرفی رمزداراییها و چالشهای رگولاتوری آنها
همانطور که در نوشتارهای قبلی بهتفصیل درباره مفهوم رمزداراییها (Cryptocurrencies) پرداخته شدهاست، باید گفت رمزداراییها نوعی از داراییهای دیجیتال هستند که با استفاده از فناوری بلاکچین بهصورت غیرمتمرکز اداره میشوند. معروفترین رمزداراییها بیتکوین (Bitcoin) و اتریوم (Ethereum) هستند که بهعنوان ارزهای دیجیتال شناخته میشوند، اما انواع دیگری از داراییهای دیجیتال مانند توکنها و استیبلکوینها (Stablecoins) نیز وجود دارند.
با وجود رشد فزاینده بازار رمزداراییها و پذیرش آنها توسط بخشهای مختلف اقتصادی، این حوزه با چالشهای نظارتی متعددی روبهرو است. اگر بخواهیم بهدقت به بررسی برخی از مهمترین چالشهای رگولاتوری رمزداراییها بپردازیم میتوانیم به این موارد اشاره کنیم:
ماهیت غیرمتمرکز:
یکی از ویژگیهای کلیدی رمزداراییها این است که بهصورت غیرمتمرکز مدیریت میشوند، به این معنا که هیچ نهاد مرکزی بر آنها نظارت ندارد. این ویژگی باعث میشود تنظیم قوانین و پیگیری تراکنشها دشوار باشد، بهویژه زمانیکه تراکنشها میان کاربران مختلف در شبکههای غیرمتمرکز انجام میشود.
مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم:
یکی از بزرگترین نگرانی رگولاتورها در بازار رمزداراییها، استفاده از این داراییها برای پولشویی و تامین مالی تروریسم است. زیرا هویت افراد در شبکههای بلاکچینی میتواند بهراحتی مخفی بماند و نظارت بر تراکنشها بهدلیل ویژگی ناشناس بودن آنها دشوار است.
نظارت بر قیمتگذاری و امنیت:
نوسانات شدید قیمت رمزداراییها و خطرات امنیتی همچنان یک چالش بزرگ برای رگولاتورهاست. این نوسانات میتواند بهطور خاص برای سرمایهگذاران خرد خطرناک باشد. علاوه بر این، خطرات امنیتی مانند هک شدن صرافیها و سرقت داراییها نگرانیهای بیشتری را برای دولتها و نهادهای نظارتی ایجاد کردهاست.
نبود چارچوب قانونی جهانی:
در حالیکه برخی کشورها قوانین خاصی برای رمزداراییها تصویب کردهاند، بسیاری دیگر از کشورهای جهان هنوز هیچ قانون یا مقررات روشنی برای رمزداراییها ندارند. این مساله موجب میشود که هر کشور قوانین خود را اعمال کرده و باعث ناهماهنگی در سطح بینالمللی میشود.
تراکنشهای غیرقانونی و غیرشفاف:
بسیاری از رمزداراییها در بسترهایی مانند دارکوب (Dark Web) استفاده میشوند که امکان ردیابی آنها بهسختی ممکن است. این موضوع باعث میشود که رگولاتورها نتوانند بهطور موثر فعالیتهای غیرقانونی را شناسایی و متوقف کنند.
تاریخچه و تکامل رگتک
همیشه دانستن پیشینه تاریخی و فرآیند به وجود آمدن یک فناوری یا تکنولوژی جذابیتهای خاص خود را دارد؛ رگتک نیز از این قاعده مستثنی نیست. تاریخچه RegTech به اوایل دهه ۲۰۱۰ برمیگردد، زمانی که نیاز به فناوریهای مقرراتی بیشتر بهویژه پس از بحران مالی جهانی ۲۰۰۸ احساس شد. پس از این بحران، دولتها و نهادهای نظارتی در سراسر جهان فشار زیادی بر موسسات مالی وارد کردند تا استانداردهای نظارتی جدیدی را برای جلوگیری از بحرانهای مشابه پیادهسازی کنند. این تغییرات باعث افزایش نیاز به سیستمهای پیچیده برای تطابق با مقررات شد و در نتیجه فناوریهایی بهوجود آمد که میتوانستند فرآیندهای نظارتی را بهطور خودکار و کارآمد انجام دهند. رگتک نخستین بار بهعنوان راهحلی برای چالشهای پیچیده رگولاتوری در صنعت مالی مطرح شد و در ادامه به دیگر صنایع نیز گسترش یافت.
از اوایل دهه ۲۰۱۰، سرمایهگذاری در استارتآپهای RegTech افزایش چشمگیری داشت. برخی از این استارتآپها از تکنولوژیهای نوینی مانند تحلیل دادههای کلان برای شناسایی الگوهای غیرعادی یا فناوریهای بلاکچین برای ایجاد شفافیت بیشتر در تراکنشهای مالی استفاده کردند. در این راستا، رگتک بهعنوان ابزاری موثر برای کاهش هزینههای انطباق و بهبود دقت فرآیندهای نظارتی در سطح جهانی شناخته شد.
تفاوت رگتک با سایر فناوریهای مالی
فناوری مالی یا فینتک (FinTech) و فناوری مقرراتی یا رگتک (RegTech) دو روی یک سکه در تحول دیجیتالی نظام مالی هستند، اما با اهداف و کارکردهای متمایز. فینتک بر نوآوری در خدمات مالی تمرکز دارد و با استفاده از فناوریهایی مانند بلاکچین، هوش مصنوعی و پرداختهای دیجیتال، تجربه کاربری را بهبود میبخشد. این حوزه شامل پلتفرمهایی مانند کیفپولهای الکترونیک، وامدهی همتابه همتا (P2P) و ارزهای دیجیتال است که دسترسی به خدمات مالی را دموکراتیکتر و سریعتر میکند. در مقابل، رگتک بهعنوان پشتیبان نظارتی عمل میکند و هدف آن کمک به موسسات مالی برای رعایت مقررات پیچیده و پرهزینه، مانند قوانین ضدپولشویی و شناخت مشتری است. این فناوری با ابزارهای خود که پیشتر گفته شد، تراکنشهای مشکوک را رصد کرده، گزارشهای نظارتی را خودکارسازی میکند و ریسک نقض قوانین را کاهش میدهد. به عبارت ساده، فینتک به «سریعتر و آسانتر کردن خدمات مالی» میپردازد، در حالیکه رگتک اطمینان میدهد این سرعت و سهولت، از چهارچوب قانونی خارج نشود. برای مثال، یک اپلیکیشن پرداخت موبایلی (FinTech) امکان انتقال لحظهای پول را فراهم میکند، اما یک سیستم RegTech در پسزمینه، این تراکنشها را برای شناسایی الگوهای پولشویی تحلیل میکند. بنابراین، اگر فینتک موتور محرکه تحول مالی است، رگتک چراغ قرمز و GPS این موتور است که اطمینان میدهد مسیر نوآوری در جاده قانونی باقی بماند.
چالشهای رگولاتوری در بازار رمزداراییها

بازار رمزداراییها، با ویژگیهای خاص و پیچیدهای که دارد، چالشهای زیادی را برای رگولاتورها و نهادهای نظارتی بهوجود آوردهاست. این چالشها بهطور عمده بهدلیل ماهیت غیرمتمرکز، نوسانات شدید قیمتها و کمبود چهارچوبهای قانونی جامع در سطح جهانی ایجاد شدهاند. سه چالش اصلی در این حوزه عبارتند از: عدم شفافیت و پیچیدگی قوانین؛ مساله هویتسنجی و مبارزه با پولشویی؛ و نظارت بر تراکنشهای غیرمتمرکز که بهطور مختصر به تشریح هرکدام از این چالشها خواهیم پرداخت.
قبل از آنکه به تفسیر و بررسی موارد فوق بپردازیم، باید توجه داشته باشیم مصادیقی که بهعنوان چالش گفته شد، باتوجه به شناخت فعلی ما از مقوله رمزداراییها است؛ درحالیکه رمزداراییها آنچنان گسترده و ناشناختهاند که هرچه دانش و بینش ما نسبت به آن بیشتر و کاملتر شود، بهطبع بهرهگیری از این موضوع نیز افزایش پیدا کرده و همین موضوع باعث میشود چالشهای بیشتری نیز پدیدار شود. حال با همه این تفاصیل، میتوان تا حدی این چالشها را پیشبینی کرد و به تشریح آنها پرداخت.
۱. عدم شفافیت و پیچیدگی قوانین
یکی از بزرگترین چالشها در رگولاتوری رمزداراییها، عدم شفافیت و پیچیدگی قوانین است. در حالیکه بسیاری از کشورها شروع به تدوین قوانین درباره رمزداراییها کردهاند، هنوز یک چهارچوب جهانی مشخص وجود ندارد. برخی کشورها مانند ایالات متحده و ژاپن یا اتحادیه اروپا، قوانین خاصی برای رمزداراییها وضع کردهاند، در حالیکه کشورهای دیگری مانند چین یا هند یا قوانین سختگیرانهای دارند یا هنوز هیچ رویکرد رسمی به این موضوع نداشتهاند. این ناهماهنگی باعث سردرگمی شرکتهای فعال در این حوزه و ایجاد مشکلات در تطبیق با قوانین مختلف میشود. بهعنوان مثال، در بسیاری از کشورها هیچ تفکیکی بین توکنهای کاربردی (Utility Tokens) و توکنهای سرمایهگذاری (Security Tokens) وجود ندارد، که این موضوع موجب سردرگمی در طبقهبندی و برخورد با این داراییها میشود. برخی مطالعات نشان میدهند که پیچیدگیهای حقوقی در رابطه با رمزداراییها بهطور چشمگیری باعث شدهاست که این بازار هنوز بهطور کامل بهصورت قانونی تنظیم نشود.
۲.مساله احراز هویت و مبارزه با پولشویی
یکی دیگر از چالشهای کلیدی در رگولاتوری رمزداراییها، احراز هویت و مبارزه با پولشویی است. باتوجه به ویژگیهای غیرمتمرکز و ناشناس بودن برخی از ارزهای دیجیتال، نظارت بر تراکنشها و شناسایی هویت افراد در این بازار بسیار دشوار است. برای مثال، ارزهایی مانند بیتکوین و مونرو (Monero) میتوانند بهطور ناشناس و بدون نیاز به احراز هویت تراکنشها را انجام دهند، که این ویژگیها در بسیاری از موارد بهعنوان یک ابزار برای پولشویی یا تامین مالی تروریسم مورد سواستفاده قرار میگیرد. طبق گزارشهای اخیر، بیش از ۳۰ درصد از تراکنشهای انجامشده با ارزهای دیجیتال در سالهای اخیر مربوط به فعالیتهای غیرقانونی بوده است. بنابراین، بسیاری از نهادهای نظارتی در تلاش هستند که قوانینی برای شناخت مشتری (Know Your Customer- KYC) و مبارزه با پولشویی وضع کنند تا از فعالیتهای غیرقانونی جلوگیری کنند. این امر مستلزم پیادهسازی ابزارهای نظارتی پیشرفته مانند تحلیل دادههای کلان و هوش مصنوعی است تا تراکنشهای مشکوک را شناسایی و آنها را متوقف کند.
۳.نظارت بر تراکنشهای غیرمتمرکز
نظارت بر تراکنشهای غیرمتمرکز یکی دیگر از چالشهای عمده در بازار رمزداراییها است. رمزداراییها بهویژه در شبکههای بلاکچینی غیرمتمرکز اجرا میشوند، که بهطور اصولی از ساختارهای مرکزی و مرجع برای نظارت بر آنها استفاده نمیشود. این عدم تمرکز، به این معنا است که هیچ سازمان مرکزی وجود ندارد که بتواند بهطور مستقیم بر فعالیتها نظارت کند. از طرفی، بسیاری از رمزداراییها از قراردادهای هوشمند (Smart Contracts) استفاده میکنند که میتوانند بهصورت خودکار و بدون دخالت انسان اجرا شوند. این ویژگیها، فرآیندهای نظارتی را پیچیده و برای نهادهای قانونی دشوار میسازد. بهویژه زمانیکه این تراکنشها از پلتفرمهایی مانند DEX (صرافیهای غیرمتمرکز) انجام میکنند، ردیابی تراکنشها و اجرای قوانینی که در صرافیهای متمرکز (Centralized Exchanges) قابل پیادهسازی هستند، غیرممکن به نظر میرسد.
علاوه بر این، مشکلات مربوط به ناشناسبودن تراکنشها و کیفپولهای دیجیتال که میتوانند بهراحتی بدون ثبت هویت صاحبان آنها مورد استفاده قرار گیرند، نظارت بر تراکنشها را حتی پیچیدهتر میکند. برخی پیشنهادات برای مقابله با این مشکلات شامل استفاده از فناوریهای جدید مانند تحلیل زنجیرهای (Chain Analytics) است که میتواند برای ردیابی منبع و مقصد تراکنشها در شبکههای بلاکچینی بهکار گرفته شود، هرچند که این روشها هنوز بهطور کامل توسعه نیافتهاند.
کاربردهای رگتک در رگولاتوری رمزداراییها
باتوجه به شناختی که تاکنون از موضوع رگتک دریافتیم و با نگاه به ظرفیتها و قابلیتهای این حوزه باید با نگرشی دقیق و موشکافانه به کاربردهای این ابزار کارآمد پرداخت. ظرفیتها و قابلیتهای شناختهشده رگتک میتواند کاربردهای مطلوبی برای نظام تنظیمگری و قانونمدار کردن رمزداراییها داشتهباشد که به تفسیر و تشریح برخی از این کاربردها میپردازیم:
۱.نظارت و تطابق قوانین (Compliance)
نظارت و تطابق با قوانین (Compliance) یکی از مهمترین وظایف RegTech است. در حوزه رمزداراییها، Compliance بهمعنای تطابق با قوانین مختلفی مانند قوانین مبارزه با پولشویی، شناخت مشتری و حفظ امنیت دادهها و سایر قوانین و مقررات موجود است. از آنجاکه بازار رمزداراییها بهسرعت در حال گسترش است و ویژگیهایی مانند ناشناسی و غیرمتمرکز بودن دارد، نظارت بر تراکنشها و تطابق آنها با قوانین محلی و بینالمللی به یک چالش جدی تبدیل شدهاست. در همین راستا فناوریهای پیشرفتهای مانند هوش مصنوعی و یادگیری ماشین، رگتک را قادر میسازد تا تراکنشهای مشکوک و غیرمجاز را شناسایی کرده و بهطور خودکار هشدارهایی را برای نهادهای نظارتی و یا امنیتی ایجاد کند. بهعنوان مثال، پلتفرمهای RegTech میتوانند با تحلیل دادههای بزرگ و بررسی الگوهای تراکنشها، انحرافات و فعالیتهای مشکوک را شبیهسازی و شناسایی کنند. این موضوع نهتنها موجب سرعت بخشیدن به فرآیند نظارت میشود، بلکه خطرات ناشی از تخلفات را بهطور قابلتوجهی کاهش میدهد. در حالیکه روشهای سنتی نظارتی ممکن است کند و پرهزینه باشند، رگتک میتواند بهطور موثری با تطابق سریع قوانین و مقررات جدید سازگاری پیدا کند. در نظامهای قانونگذاری تلاش میشود تا با قوانین پیشگیرانه، جلوی وقوع جرایم گرفته و از نقض قوانین جلوگیری شود در واقع باید به فکر علاج واقعه قبل از وقوع بود.
از همین رو یکی از برجستهترین استفادههای RegTech در این زمینه، توسعه سیستمهای نظارت خودکار است که قادر به تجزیه و تحلیل تراکنشها در زمان واقعی هستند. این سیستمها میتوانند اطلاعات مورد نیاز را جمعآوری کنند و بدون دخالت انسان، عملیات تطابق را انجام دهند. این فرآیند اتوماسیون علاوه بر افزایش دقت، هزینههای مربوط به فرآیندهای تطابق دستی را نیز کاهش میدهد.
۲.پیشگیری از پولشویی و شفافیت در تراکنشها
اگر بخواهیم در نظام قوانین جزایی و کیفری دو جرم را که همیشه برای دولتها و البته ملتها بسیار مهم و چالشبرانگیز است نام ببریم، قطع به یقین میتوان به پولشویی و تامین مالی تروریسم اشاره کرد. بسیاری از رمزداراییها، بهویژه آنهایی که ناشناس هستند، بهطور بالقوه میتوانند بهعنوان ابزارهایی برای انجام معاملات غیرقانونی و انتقال وجوه مشکوک مورد استفاده قرار گیرند. بنابراین، پیشگیری از پولشویی در صنعت رمزداراییها به یک اولویت اصلی تبدیل شدهاست.
رگتک با بهرهگیری از ابزارهای تحلیل دادههای کلان و هوش مصنوعی میتواند بهطور موثری در شناسایی الگوهای مشکوک و پولشویی در شبکههای بلاکچین کمک کند. سیستمهای AML مبتنیبر RegTech بهطور خودکار میتوانند فعالیتهای غیرمعمول، مانند حجم بالای تراکنشها یا تراکنشهای مشکوک از مکانهای غیرمعمول را شناسایی کرده و آنها را به نهادهای نظارتی گزارش دهند. بهعنوان مثال، برخی از سیستمها از تحلیل زنجیرهای (Chain Analysis) استفاده میکنند تا مسیرهای پولی مشکوک را از یک کیفپول به کیفپول دیگر پیگیری و هرگونه ارتباط با فعالیتهای غیرقانونی را شناسایی کنند. علاوهبر این، فناوریهای RegTech میتوانند اطلاعات هویتی کاربران را بررسی کرده تا از تطابق آنها با الزامات KYC اطمینان حاصل کنند. این فناوریها میتوانند فرآیند احراز هویت دیجیتال را سرعت بخشند و اطلاعات دقیقتری درباره هویت مشتریان جمعآوری کنند. این موضوع کمک میکند تا از فعالیتهای مالی مشکوک جلوگیری و شفافیت بیشتری در تراکنشها ایجاد شود.
۳.ابزارهای مدیریت ریسک و ارزیابی اعتبار
رگتک همچنین ابزارهایی را برای مدیریت ریسک و ارزیابی اعتبار در اختیار موسسات مالی و نهادهای نظارتی قرار میدهد. باتوجه به نوسانات بالای قیمت در بازار رمزداراییها و ریسکهای موجود در این بازار، مدیریت ریسک یکی از اولویتهای اصلی برای نهادهای مالی و سرمایهگذاران است.
استفاده از ابزارهای تحلیل دادههای کلان و یادگیری ماشین در این زمینه میتواند به موسسات مالی کمک کند تا ریسکهای مربوط به اعتبار مشتری، نوسانات بازار و پیشبینیهای مالی را شبیهسازی و تحلیل کنند. این ابزارها میتوانند بهطور دقیقتری ریسکهای موجود را شناسایی و اقدامات پیشگیرانه را توصیه کنند. بهعنوان مثال، سیستمهای ارزیابی اعتبار میتوانند با استفاده از دادههای تراکنشها و فعالیتهای قبلی یک مشتری، یک پیشبینی دقیق در مورد اعتبار وی انجام دهند و بر اساس آن تصمیمات اعتباری بگیرند.
در بازار رمزداراییها، این ابزارها میتوانند بهویژه برای نظارت بر صرافیهای رمزدارایی و پلتفرمهای معاملاتی مفید باشند. با استفاده از مدلهای پیشبینی ریسک و مدیریت موقعیتهای اعتباری، این ابزارها قادر به شبیهسازی وضعیت مالی نهادها و شناسایی ریسکهای بالقوه خواهند بود. این موضوع به موسسات مالی این امکان را میدهد تا از وقوع مشکلات مالی پیشگیری کرده و برنامهریزیهای بهتری انجام دهند.
۴.تشخیص تقلب و کلاهبرداریهای دیجیتال
یکی دیگر از کاربردهای رگتک در رگولاتوری رمزداراییها، تشخیص تقلب و کلاهبرداریهای دیجیتال است. بازار رمزداراییها بهدلیل ناشناسی و پیچیدگیهایی که دارد، بستری مناسب برای انجام انواع کلاهبرداریها و تقلب دیجیتال به شمار میرود. بهویژه در شبکههای غیرمتمرکز، این نوع فعالیتها میتوانند بهراحتی اتفاق بیفتند و نهادهای نظارتی در شناسایی و پیشگیری از آنها با چالشهایی مواجه شوند.
با استفاده از فناوریهای یادگیری ماشین و الگوریتمهای هوش مصنوعی، RegTech میتواند انواع مختلف تقلب را شبیهسازی کند و تشخیص دهد. این سیستمها قادرند الگوهای رفتاری که نشاندهنده فعالیتهای تقلبی هستند را شناسایی کنند و به نهادهای نظارتی و مالی هشدار دهند. بهعنوان مثال، الگوریتمهای یادگیری ماشین میتوانند فعالیتهای مشکوک مانند ایجاد کیفپولهای جعلی، تغییر مسیر وجوه یا فعالیتهای مشکوک در بلاکچین را شناسایی کنند.
این ابزارها بهطور ویژه برای شناسایی و جلوگیری از تقلبات ICO (عرضه اولیه سکه) و فیشینگ (Phishing) در بازار رمزداراییها اهمیت دارند. همچنین، سیستمهای RegTech میتوانند بهطور خودکار گزارشهای تقلب و آلارمهای امنیتی را برای کاربران و نهادهای نظارتی ارسال کنند تا اقدام سریعتری صورت گیرد.
مزایای استفاده از رگتک در رگولاتوری رمزداراییها

اگر بخواهیم در خصوص مزایای بهرهگیری از رگتک در رگولاتوری رمزداراییها صحبت کنیم باید گفت که این تکنولوژی میتواند تاثیرات عمیقی در بهبود فرآیندهای نظارتی و تطابق قوانین بگذارد. باتوجه به ماهیت پیچیده و در حال تکامل بازار رمزداراییها، RegTech بهعنوان یک راهحل نوآورانه میتواند بسیاری از چالشها را کاهش داده و مزایای زیادی برای نهادهای نظارتی، شرکتهای فعال در این حوزه و سرمایهگذاران فراهم کند. در این بخش، به بررسی مزایای اصلی استفاده از RegTech در رگولاتوری رمزداراییها میپردازیم:
۱.کاهش هزینهها و بهبود کارایی
از مهمترین مزایای استفاده از RegTech در رگولاتوری رمزداراییها، کاهش هزینهها و بهبود کارایی در فرآیندهای نظارتی است. در گذشته، نظارت بر بازارهای مالی و بهویژه بازار رمزداراییها نیازمند منابع انسانی زیادی بود که بهطور دستی تراکنشها را بررسی و دادهها را تجزیه و تحلیل میکردند. این فرآیند نهتنها زمانبر بود، بلکه هزینههای زیادی نیز برای نهادهای نظارتی به همراه داشت. به همین دلیل، RegTech با استفاده از فناوریهای پیشرفته مانند هوش مصنوعی، یادگیری ماشین و تحلیل دادههای کلان میتواند این فرآیندها را بهطور خودکار انجام دهد و بهطور قابلتوجهی هزینههای نظارتی را کاهش دهد.
این ابزارها قادر هستند تا تراکنشها و فعالیتهای مشکوک را در زمان واقعی شناسایی و گزارش کنند، بدون اینکه نیاز به بررسیهای دستی باشد. بهعنوان مثال، سیستمهای مبتنیبر یادگیری ماشین میتوانند الگوهای غیرمعمول در تراکنشها را شبیهسازی کنند و بهطور خودکار آنها را به نهادهای نظارتی گزارش دهند. این موضوع باعث میشود فرآیندهای تطابق و نظارت بهطور موثری تسریع و هزینهها کاهش یابد. همچنین با استفاده از این فناوریها، نهادها قادر خواهند بود که بهطور دقیقتر و سریعتر به تغییرات قوانین و مقررات پاسخ دهند.
۲.تسریع در فرآیندهای تطابق با قانون و نظارت
یکی دیگر از مزایای مهم رگتک در رگولاتوری رمزداراییها، تسریع در فرآیندهای تطابق با قانون و نظارت بر آن است. در بازارهای مالی و بهویژه در بازار رمزداراییها، تطابق با مقررات و قوانین مختلف در سطح جهانی یک فرآیند پیچیده و زمانبر است. تغییرات سریع قوانین و نیاز به پیادهسازی آنها در سازمانها، میتواند یک چالش بزرگ برای شرکتها و نهادهای نظارتی باشد. با این حال، استفاده از رگتک میتواند بهطور چشمگیری این فرآیندها را تسریع کند.
این فناوری با استفاده از ابزارهایی مانند اتوماسیون فرآیندها، هوش مصنوعی و تحلیل دادهها میتواند فرآیندهای تطابق را بهطور خودکار و در زمان واقعی انجام دهد. بهعنوان مثال، سیستمهای KYC مبتنیبر RegTech میتوانند اطلاعات هویتی مشتریان را در زمان کوتاه و بهصورت خودکار بررسی کرده و از تطابق آنها با الزامات قانونی اطمینان حاصل کنند. همچنین، استفاده از سیستمهای پیشرفته تحلیل دادهها میتواند به نهادهای نظارتی کمک کند تا تراکنشها را در زمان واقعی بررسی و از تخلفات احتمالی جلوگیری کنند. این فرآیندهای خودکار نهتنها موجب تسریع در تطابق و نظارت میشوند بلکه از بار اضافی بر دوش منابع انسانی نیز میکاهند.
۳.افزایش شفافیت و اطمینان برای سرمایهگذاران
رگتک در رگولاتوری رمزداراییها میتواند به افزایش شفافیت و اطمینان برای سرمایهگذاران کمک کند. یکی از مشکلات اساسی در بازار رمزداراییها، بهویژه باتوجه به ویژگیهای غیرمتمرکز و ناشناس آنها، عدم شفافیت در تراکنشها و فرآیندهای مالی است. این مساله میتواند به بیاعتمادی در میان سرمایهگذاران و ریسکهای بالا منجر شود. با این حال، استفاده از رگتک میتواند شفافیت را در این بازار افزایش دهد و به ایجاد اطمینان در میان سرمایهگذاران کمک کند.
ابزارهای RegTech مانند تحلیل زنجیرهای، سیستمهای هوش مصنوعی و پلتفرمهای ردیابی تراکنشها میتوانند بهطور شفاف تراکنشها و حرکتهای مالی را ردیابی کنند. این ابزارها قادرند مسیر وجوه را در شبکههای بلاکچینی دنبال کرده و اطلاعات دقیقتری از وضعیت مالی و رفتار تجاری کاربران ارایه دهند. علاوه بر این، RegTech میتواند با ایجاد یک لایه امنیتی و کنترل روی فعالیتهای مالی، از وقوع تقلب و کلاهبرداریهای دیجیتال جلوگیری کند و این موضوع بهنوبه خود اعتماد بیشتری را برای سرمایهگذاران به ارمغان میآورد.
این شفافیت به سرمایهگذاران این اطمینان را میدهد که تراکنشهای آنها بهطور قانونی و مطابق با مقررات انجام میشود و هیچگونه فعالیت مشکوکی در جریان نیست. همچنین، نهادهای نظارتی قادر خواهند بود بهطور موثری نظارت بر بازار را انجام دهند و از هرگونه تخلف و تقلب جلوگیری کنند.
چالشهای استفاده از رگتک در رگولاتوری رمزداراییها

با وجود مزایای زیادی که RegTech در رگولاتوری رمزداراییها ارایه میدهد، این فناوریها با چالشهای خاصی نیز همراه هستند که ممکن است تاثیرات منفی بر فرآیندهای نظارتی و امنیتی بگذارد. در این بخش به بررسی سه چالش اساسی در زمینه استفاده از RegTech در رگولاتوری رمزداراییها میپردازیم: پیچیدگیهای فنی و امنیتی؛ نگرانیها در زمینه حریم خصوصی دادهها؛ و نیاز به استانداردهای بینالمللی و همکاری جهانی.
۱.پیچیدگیهای فنی و امنیتی
یکی از چالشهای اصلی در استفاده از RegTech در رگولاتوری رمزداراییها، پیچیدگیهای فنی و امنیتی است. فناوریهایی که رگتک از آن استفاده میکند اغلب فناوریهای پیشرفتهای هستند که به زیرساختهای پیچیده و نیز منابع فنی بالایی نیاز دارند. این پیچیدگیها میتواند در مسیر پیادهسازی و عملیاتی شدن این فناوریها در سازمانها و نهادهای نظارتی ایجاد موانع قابلتوجهی کند. برای مثال استفاده از هوش مصنوعی خود میتواند بهتنهایی چالشهایی را به دنبال داشته باشد؛ از طرفی همین فناوریها مانند بلاکچین و هوش مصنوعی خود به قوانینی نیاز دارند که در اکثر کشورها به آنها پرداخته نشدهاست.
یکی دیگر از مسایل کلیدی در این زمینه، امنیت اطلاعات است. از آنجاکه رمزداراییها و دادههای مالی بسیار حساس هستند، تضمین امنیت اطلاعات بهویژه در هنگام استفاده از ابزارهای RegTech برای تحلیل و پردازش دادهها ضروری است. بهویژه در سیستمهای نظارت خودکار، این نگرانی وجود دارد که ممکن است دادهها بهطور غیرمجاز دستکاری یا سرقت شوند. علاوه بر این، باتوجه به اینکه بسیاری از رگتکها بهطور مستقیم با دادههای شخصی کاربران مانند اطلاعات مالی و هویتی در تعامل هستند، نیاز به سیستمهای امنیتی قوی و زیرساختهای مقاوم در برابر حملات سایبری احساس میشود.
علاوه بر این، در دنیای پیچیده رمزداراییها، هرگونه نقص فنی در الگوریتمهای RegTech میتواند موجب بروز اشتباهات در تشخیص تراکنشها یا در تطبیق با مقررات شود. به همین دلیل، بهبود تست و اعتبارسنجی الگوریتمها و سیستمهای RegTech اهمیت زیادی دارد تا از وقوع خطاهای فنی و کاهش اعتماد به این سیستمها جلوگیری شود.
۲.نگرانیها در زمینه حریم خصوصی دادهها
باتوجه به اینکه بسیاری از رگتکها در فرآیندهای نظارتی و تطابق، به تحلیل و پردازش دادههای شخصی و مالی کاربران نیاز دارند، نگرانیهای جدی در زمینه حریم خصوصی دادهها ایجاد میشود. از آنجاکه کاربران در بازار رمزداراییها میخواهند ناشناسی خود را حفظ کنند، نهادهای نظارتی و فناوریهای مرتبط باید تعادلی میان شفافیت و حریم خصوصی ایجاد کنند. بسیاری از رگتکها ممکن است دسترسی به اطلاعات حساس مانند هویت، محل سکونت و سابقه تراکنشهای مالی افراد را امکانپذیر کنند، که این امر ممکن است با قوانین حریم خصوصی مانند قانون حفاظت از دادههای عمومی اتحادیه اروپا (GDPR) تضاد پیدا کند.
یکی از چالشهای جدی، درک صحیح چگونگی تعادل میان حفظ حریم خصوصی و اطمینان از تطابق قانونی است. برخی از شرکتها و کاربران ممکن است نگران این باشند که فناوریهای مقرراتی بهویژه در کشورهای با قوانین سفت و سخت در زمینه حریم خصوصی، بهطور غیرمجاز به دادههای شخصی افراد دسترسی پیدا کنند. این نگرانیها میتواند بر پذیرش گسترده این فناوریها تاثیر منفی بگذارد.
در این راستا، برخی از نهادهای نظارتی و شرکتهای فناوری بهدنبال راهحلهایی هستند که از یک سو امنیت و تطابق با قوانین را تضمین کرده و از سوی دیگر حریم خصوصی افراد را در برابر استفاده غیرمجاز از دادههای شخصی حفظ کنند. یکی از روشهای پیشنهادی در این زمینه، استفاده از توکنسازی و رمزنگاری برای جلوگیری از دسترسی غیرمجاز به دادههای حساس است.
۳.نیاز به استانداردهای بینالمللی و همکاری جهانی
رگتک در رگولاتوری رمزداراییها با چالشهای نیاز به استانداردهای بینالمللی و همکاری جهانی نیز روبهرو است. بازار رمزداراییها بهطور جهانی گسترش یافته و قوانین و مقررات مربوط به این بازار نیز در کشورهای مختلف متفاوت است. در حالیکه برخی کشورها قوانین سختگیرانه و نظارتهای دقیق بر بازار رمزداراییها دارند، کشورهای دیگر هنوز در حال توسعه چارچوبهای قانونی خود برای این فناوریها هستند.
این تفاوتهای قانونی و نظارتی میتواند چالشهایی را برای RegTech ایجاد کند که در تلاش است تا یک راهحل جهانی و هماهنگ برای رگولاتوری رمزداراییها ارایه دهد. برای مثال، یک سیستم RegTech ممکن است در یک کشور طبق مقررات خاص آن کشور عمل کند، اما نتواند بهطور موثر در کشوری با قوانین متفاوت اجرا شود. بنابراین، برای اینکه فناوریهای مقرراتی بتوانند بهطور موثر در سطح جهانی عمل کنند، نیاز به استانداردهای بینالمللی و چارچوبهای نظارتی مشترک بین کشورها احساس میشود.
یکی از راهحلها در این زمینه، توسعه پلتفرمهای بینالمللی و چهارچوبهای هماهنگشده است که میتوانند قوانین و مقررات کشورهای مختلف را در نظر بگیرند. همچنین، همکاریهای بینالمللی بین نهادهای نظارتی و شرکتهای فناوری میتواند به تسهیل اجرای استانداردهای جهانی در این زمینه کمک کند. بهعنوان مثال، سازمانهایی مانند گروه ویژه اقدام مالی (FATF) و سازمان بینالمللی استانداردسازی (ISO) میتوانند در ایجاد استانداردهای جهانی و تقویت همکاریهای بینالمللی در زمینه نظارت بر رمزداراییها نقش مهمی ایفا کنند.
در نهایت، این چالشها بهطور مستقیم بر پذیرش گسترده RegTech تاثیر میگذارد. نیاز به همکاریهای بینالمللی و استانداردهای هماهنگشده برای حل مشکلات پیچیدگیهای فنی، امنیتی و حفظ حریم خصوصی از اهمیت ویژهای برخوردار است.
آینده RegTech در رگولاتوری رمزداراییها

آنچه تاکنون برای ما مبرهن است، اینکه آینده RegTech در رگولاتوری رمزداراییها بسیار نویدبخش و پر از فرصتهای نوآورانه است. فناوریهای نوظهوری مانند هوش مصنوعی و بلاکچین میتوانند نقش اساسی در تحول و ارتقای قابلیتهای نظارتی و تطابق قانونی در بازار رمزداراییها ایفا کنند. بنابراین در این بخش، به بررسی نقش فناوریهای نوظهور و چشمانداز توسعه و ادغام RegTech در اکوسیستم جهانی خواهیم پرداخت.
۱.نقش فناوریهای نوظهور مانند هوش مصنوعی و بلاکچین
فناوریهای نوظهور، بهویژه هوش مصنوعی و بلاکچین، بهطور فزایندهای در RegTech بهکار گرفته میشوند تا فرآیندهای نظارتی و تطابق قوانین را در بازار رمزداراییها بهبود بخشند. این فناوریها میتوانند به شکلی پایدار و کارآمد بر چالشهای مربوط به نظارت و شفافیت در این بازارها غلبه کنند.
همانطور که پیشتر هم گفتیم، هوش مصنوعی با استفاده از یادگیری ماشین و تحلیل دادههای کلان قادر است بهطور خودکار رفتارهای مالی پیچیده را شبیهسازی و الگوهای مشکوک را شناسایی کند. این تواناییها بهویژه برای نظارت بر تراکنشها و پیشگیری از پولشویی و کشف تقلب حیاتی است. در مثالها به این موضوع اشاره کردیم که الگوریتمهای هوش مصنوعی میتوانند بهطور خودکار تراکنشهای غیرعادی را شناسایی و نهادهای نظارتی را در زمان واقعی از آن مطلع کنند و همین موضوع باعث میشود که فرآیندهای نظارتی بهطور قابلتوجهی سریعتر و دقیقتر انجام شوند.
از سوی دیگر قدرت بلامنازع، فناوری بلاکچین است که میتواند بهعنوان یک فناوری غیرمتمرکز و شفاف به ایجاد ثبتهای تغییرناپذیر از تمامی تراکنشها کمک کند. این ویژگی بلاکچین بهویژه در رگولاتوری رمزداراییها اهمیت دارد، زیرا تمامی اطلاعات تراکنشها میتوانند بهطور عمومی و در عین حال امن در زنجیره بلاکچین ثبت شوند. این نوع شفافیت میتواند بهویژه در کاهش تقلب و کلاهبرداریهای دیجیتال کمک و نظارت بر تطابق قوانین را برای نهادهای نظارتی تسهیل کند. علاوهبر این، بلاکچین میتواند در تسهیل پرداختها و انتقال دادههای مالی بهصورت امن و سریع مفید واقع شود.
۲.چشمانداز توسعه و ادغام RegTech در اکوسیستم جهانی
رگتک در حال حاضر بهطور گستردهای در بسیاری از بخشهای مالی و نظارتی در حال رشد است و چشمانداز توسعه آن در آینده بسیار امیدوارکننده است. این فناوری نهتنها میتواند بهطور مستقل کار کند، بلکه توانایی ادغام با دیگر فناوریهای مالی و نظارتی را نیز دارد. یکی از پیشبینیهای مهم این است که رگتک در آینده بهعنوان بخش اصلی از اکوسیستم جهانی فناوری مالی و تکنولوژیهای نظارتی (SupTech) عمل خواهد کرد.
در رگولاتوری رمزداراییها، RegTech میتواند با بلاکچین، فینتک و پرداختهای دیجیتال بهطور موثری ادغام شود. این ادغام باعث میشود که فرآیندهای نظارتی بهصورت یکپارچه و منسجم در سطح جهانی پیادهسازی شوند. برای مثال، سیستمهای KYC و AML که بر پایه RegTech هستند، میتوانند بهطور خودکار و بدون نیاز به فرآیندهای دستی، به تمام الزامات قانونی پاسخ دهند و از تراکنشهای مشکوک جلوگیری کنند.
یکی دیگر از چشماندازهای کلیدی RegTech در رگولاتوری رمزداراییها، استفاده از هوش مصنوعی برای پیشبینی ریسکها و شبیهسازی رفتارهای مالی است. این پیشبینیها میتوانند به نهادهای نظارتی کمک کنند تا بهطور پیشگیرانه از وقوع بحرانهای مالی و بازارهای ناپایدار جلوگیری کنند. این فرآیندهای پیشگیرانه بهویژه برای ایجاد مدلهای شبیهسازی ریسک و تحلیل دادههای زمان واقعی در مورد رفتار بازار ضروری هستند.
در سطح جهانی، نهادهای نظارتی و بینالمللی بهویژه در کشورهای پیشرفته، در حال همکاری و توسعه استانداردهای جهانی برای رگولاتوری رمزداراییها هستند. این استانداردها میتوانند بهطور موثر با استفاده از RegTech پیادهسازی و موجب هماهنگی و یکنواختی در نظارت بر این بازارها در کشورهای مختلف شوند. همکاریهای جهانی در این زمینه میتواند تضمین کند که قوانین و مقررات بینالمللی بهطور منسجم و کارآمد بر رمزداراییها اعمال شوند.
رگتک همچنین میتواند در زمینه توسعه پروتکلهای امنیتی و مدیریت بحرانها در بازار رمزداراییها نقش موثری ایفا کند. استفاده از فناوریهای نوین برای ارتقای امنیت سایبری در مقابل حملات و تهدیدات جدید یکی از نیازهای فوری و ضروری برای توسعه پایدار این صنعت است. به همین دلیل، روند توسعه RegTech نهتنها باید بر تقویت سازوکارهای نظارتی تمرکز کند، بلکه باید بهبود امنیت و حفاظت از اطلاعات را نیز در اولویت قرار دهد.
در کنار تمامی فرصتها، چالشهایی نیز در مسیر رشد و توسعه RegTech وجود دارد. یکی از چالشهای اصلی، نیاز به پیادهسازی موثر فناوریهای پیچیده مانند هوش مصنوعی و بلاکچین در سراسر بازارهای جهانی است. بسیاری از کشورها هنوز زیرساختهای لازم برای پذیرش این فناوریها را ندارند. همچنین، ناهماهنگی قوانین در کشورهای مختلف میتواند به چالشهای اجرایی بزرگی منجر شود.
با این حال، فرصتها برای توسعه RegTech در رگولاتوری رمزداراییها بیشتر از چالشها به نظر میرسند. این فناوریها میتوانند در کنار کاهش هزینهها، سرعت فرآیندهای تطابق را افزایش دهند و باعث افزایش شفافیت و کاهش تقلب در بازار شوند. بهویژه در شرایط کنونی که رمزداراییها بهسرعت در حال رشد هستند، نیاز به راهحلهای هوشمند و خودکار برای نظارت بر این بازارها بیشتر از همیشه احساس میشود.
رگتک و صرافیهای متمرکز
صرافیهای متمرکز یا CEX و فناوریهای نظارتی مانند رگتک دو بخش مهم در اکوسیستم مالی مدرن هستند که هر کدام نقشهای متفاوت اما مکملی را ایفا میکنند. صرافیهای متمرکز بهعنوان پلتفرمهایی برای خریدوفروش داراییهای دیجیتال مانند ارزهای رمزنگاریشده عمل میکنند، درحالی که رگتک بهعنوان مجموعهای از فناوریها و ابزارهای دیجیتال طراحی شدهاست تا به سازمانها در رعایت مقررات و قوانین مالی کمک کند. در این بخش به بررسی و تحلیل، کاربرد رگتک در صرافیهای متمرکز و اهمیت آن در بهبود عملکرد و امنیت این پلتفرمها میپردازیم.
صرافیهای متمرکز: تعریف و کارکردها
صرافیهای متمرکز پلتفرمهایی هستند که به کاربران امکان خرید، فروش و مبادله داراییهای دیجیتال مانند بیتکوین، اتریوم و سایر ارزهای رمزنگاریشده را میدهند. این صرافیها بهدلیل ساختار متمرکز خود، بر تراکنشها و داراییهای کاربران کنترل کامل دارند. از جمله معروفترین صرافیهای متمرکز میتوان به کوینبیس (Coinbase)، بایننس (Binance) و کراکن (Kraken) اشاره کرد. این پلتفرمها بهدلیل سهولت استفاده، نقدینگی بالا و پشتیبانی از طیف گستردهای از داراییها، محبوبیت زیادی در میان کاربران دارند. با این حال، صرافیهای متمرکز با چالشهای متعددی روبهرو هستند. از جمله این چالشها میتوان به مسایل امنیتی مانند هک و سرقت داراییها، مشکلات مربوط به رعایت مقررات (Compliance) و نیاز به شناسایی کاربران اشاره کرد. اینجاست که فناوریهای رگتک وارد عمل میشوند.
کاربرد رگتک در صرافیهای متمرکز
صرافیهای متمرکز بهدلیل ماهیت فعالیتشان، در معرض قوانین سختگیرانهای قرار دارند. این قوانین شامل الزامات شناسایی کاربران، مبارزه با پولشویی و گزارشدهی به نهادهای نظارتی است. رگتک به این صرافیها کمک میکند تا این الزامات را بهطور مؤثر و کارآمد رعایت کنند. در ادامه به برخی از کاربردهای کلیدی رگتک در صرافیهای متمرکز اشاره میشود:
۱.شناسایی کاربران
یکی از مهمترین کاربردهای رگتک در صرافیهای متمرکز، تسهیل فرآیند شناسایی کاربران است. صرافیها موظف هستند هویت کاربران خود را تایید کرده تا از فعالیتهای غیرقانونی مانند پولشویی و تامین مالی تروریسم جلوگیری کنند. فناوریهای مقرراتی مانند سیستمهای تشخیص چهره، اسناد هویتی دیجیتال و الگوریتمهای هوش مصنوعی، این فرآیند را بهصورت خودکار و دقیق انجام میدهند. این موضوع نهتنها زمان مورد نیاز برای تایید هویت کاربران را کاهش میدهد، بلکه دقت و امنیت فرآیند را نیز افزایش میدهد.
۲.مبارزه با پولشویی
صرافیهای متمرکز باید تراکنشهای کاربران خود را بهطور مداوم نظارت کنند تا فعالیتهای مشکوک را شناسایی و گزارش دهند. رگتک با استفاده از الگوریتمهای پیشرفته و یادگیری ماشین، میتواند الگوهای تراکنشهای غیرعادی را تشخیص دهد. این سیستمها میتوانند تراکنشهای مشکوک را بهطور خودکار مسدود کرده و به نهادهای نظارتی گزارش دهند. این موضوع به صرافیها کمک میکند تا از جریمههای سنگین ناشی از عدم رعایت قوانین AML جلوگیری کنند.
۳.گزارشدهی به نهادهای نظارتی
صرافیهای متمرکز موظف هستند گزارشهای دقیق و بهموقعی از فعالیتهای خود به نهادهای نظارتی ارایه دهند. رگتک با استفاده از سیستمهای گزارشدهی خودکار، این فرآیند را تسهیل میکند. این سیستمها میتوانند دادههای مربوطبه تراکنشها، کاربران و فعالیتهای مالی را جمعآوری و گزارشهای مورد نیاز را بهصورت خودکار تولید کنند. این موضوع نهتنها زمان و هزینههای مربوط به گزارشدهی را کاهش میدهد، بلکه دقت و کاملبودن گزارشها را نیز تضمین میکند.
۴.مدیریت ریسک
صرافیهای متمرکز با ریسکهای متعددی مانند نوسانات بازار، هک و کلاهبرداری روبهرو هستند. رگتک با استفاده از ابزارهای تحلیلی و پیشبینیکننده، به صرافیها کمک میکند تا این ریسکها را مدیریت کنند. برای مثال، سیستمهای رگتک میتوانند الگوهای فعالیتهای مشکوک را شناسایی و هشدارهای لازم را به مدیران صرافی ارسال کنند. این موضوع به صرافیها امکان میدهد تا قبل از وقوع حادثه، اقدامات پیشگیرانه را انجام دهند.
۵.افزایش شفافیت و اعتماد
استفاده از فناوریهای رگتک میتواند شفافیت فعالیتهای صرافیهای متمرکز را افزایش دهد. این شفافیت نهتنها اعتماد کاربران را جلب میکند، بلکه باعث میشود نهادهای نظارتی نیز با اطمینان بیشتری با این پلتفرمها همکاری کنند. افزایش شفافیت همچنین میتواند به کاهش فعالیتهای غیرقانونی و بهبود سلامت کلی بازار کمک کند.
چالشهای استفاده از رگتک در صرافیهای متمرکز
با وجود مزایای متعدد رگتک، استفاده از این فناوریها در صرافیهای متمرکز با چالشهایی نیز همراه است. از جمله این چالشها میتوان به هزینههای اولیه بالای پیادهسازی، نیاز به نیروی انسانی متخصص و چالشهای مربوط به حریم خصوصی کاربران اشاره کرد. علاوه بر این، قوانین نظارتی در کشورهای مختلف متفاوت است و صرافیها باید سیستمهای رگتک خود را با این قوانین تطبیق دهند.
صرافیهای متمرکز و رگتکها دو بخش حیاتی در اکوسیستم مالی مدرن هستند که بهطور مکمل عمل میکنند. صرافیهای متمرکز با استفاده از فناوریهای رگتک میتوانند فرآیندهای نظارتی را بهصورت خودکار و کارآمد انجام دهند، هزینههای مربوط به رعایت مقررات را کاهش و امنیت و اعتماد کاربران را افزایش دهند. با این حال، پیادهسازی این فناوریها با چالشهایی همراه است که به توجه و سرمایهگذاری مناسب نیاز دارد. ترکیب صرافیهای متمرکز و رگتک میتواند به ایجاد یک اکوسیستم مالی شفاف، امن و پایدار کمک کند و این خود میتواند انتظاری باشد که نظامهای تنظیمگری بهدنبال آن هستند.
تاثیر و اهمیت رگتک برای قانونگذاران و نظام حقوقی

اهمیت بهرهگیری از فناوریهای مقرراتی برای قانونگذاران و نظام حقوقی یک کشور را میتوان در چند بُعد کلیدی تحلیل کرد. در دنیای امروز که پیچیدگی نظامهای مالی و افزایش حجم تراکنشهای دیجیتال، چالشهای نظارتی را بهشدت افزایش داده است، رگتک به عنوان پلی میان فناوری و قوانین، ابزاری ضروری برای تحقق اهداف نظارتی، کاهش هزینههای اجرایی، افزایش شفافیت، و مقابله با جرایم مالی محسوب میشود. برای قانونگذاران، ادغام رگتک در چهارچوب حقوقی نهتنها امکان اجرای موثرتر قوانین را فراهم میکند، بلکه به ایجاد توازن میان نوآوریهای مالی و حفظ امنیت سیستمهای اقتصادی کمک میکند. در سطح کلان، این فناوریها میتوانند بهعنوان بازوی اجرایی نهادهای نظارتی عمل کنند و با خودکارسازی فرآیندهای پیچیده، از جمله رصد تراکنشهای مشکوک، تحلیل الگوهای پولشویی و اعتبارسنجی و احراز هویت کاربران، بار سنگین نظارت دستی را از دوش نظام حقوقی بردارند.
این موضوع بهویژه در کشورهایی که با محدودیت منابع انسانی و مالی در بخش نظارت مواجه هستند، حیاتی است. از منظر حقوقی، رگتک میتواند تضمینکننده انطباق نهادهای مالی با قوانین ضد پولشویی، مقررات شناخت مشتری استانداردهای حفاظت از دادهها (مانند GDPR در اتحادیه اروپا) باشد. برای مثال، سیستمهای هوش مصنوعیِ مبتنی بر رگتک قادرند در کسری از ثانیه، تراکنشهای غیرعادی را شناسایی و به نهادهای مربوط گزارش دهند، در حالیکه انجام این فرآیند بهصورت دستی ممکن است روزها یا هفتهها زمان ببرد. این سرعت و دقت، امکان مداخله به موقع مقامات قضایی و جلوگیری از تبدیل جرایم مالی به بحرانهای بزرگتر را فراهم میکند.
از سوی دیگر، استفاده از رگتک چالشهای حقوقی خاصی را نیز به همراه دارد که قانونگذاران باید به آنها توجه کنند. نخستین چالش، مساله حریم خصوصی و حفاظت از دادهها است. سیستمهای رگتک برای تحلیل رفتار کاربران و شناسایی فعالیتهای مشکوک، نیازمند جمعآوری و پردازش حجم گستردهای از دادههای شخصی و مالی هستند. این موضوع ممکن است با قوانین محلی یا بینالمللی در زمینه حریم خصوصی، مانند قانون حفاظت از دادههای اتحادیه اروپا (GDPR)، در تعارض باشد. قانونگذاران موظفند چهارچوبهایی طراحی کنند که از یک سو، امکان استفاده موثر از رگتک را فراهم کند و از سوی دیگر، حقوق شهروندان در محافظت از اطلاعاتشان را نقض نکند. این موضوع نیازمند تعریف دقیق مرزهای دسترسی نهادهای نظارتی به دادهها، الزام به رمزنگاری اطلاعات، و ایجاد مکانیسمهای شفاف برای پاسخگویی در موارد سواستفاده است. چالش دوم، سازگاری با تحولات فناوری است. قوانین سنتی اغلب با سرعت کندی بهروز میشوند، در حالیکه فناوریهای رگتک بهصورت پیوسته در حال پیشرفت هستند. این شکاف میان نوآوری و قانونگذاری میتواند به ایجاد خلاهای حقوقی منجر شود. برای نمونه، استفاده از قراردادهای هوشمند یا NFTها (توکنهای غیرمثلی) ممکن است در چهارچوب قوانین فعلی بهراحتی تعریف نشوند، و این ابهام حقوقی، فضایی برای سواستفاده فراهم کند. قانونگذاران باید با همکاری متخصصان فناوری، چهارچوبهای منعطفی طراحی کنند که همزمان با تحولات فنی، امکان تفسیر و تطبیق قوانین را داشته باشند.
بُعد دیگر اهمیت رگتک برای نظام حقوقی، (کاهش بار دادرسی و افزایش کارآیی قضایی) است. سیستمهای قضایی بسیاری از کشورها با انباشت پروندههای مرتبط با جرایم مالی، پولشویی و کلاهبرداری مواجه هستند. رگتک با ارایه شواهد دیجیتال دقیق و تحلیلهای مبتنیبر داده، میتواند فرآیند رسیدگی به این پروندهها را تسریع کند. برای مثال، الگوریتمهای یادگیری ماشین میتوانند الگوهای تکرارشونده در پروندههای پولشویی را شناسایی کرده و به قضات در تشخیص سریعتر موارد مشابه کمک کنند. علاوه بر این، گزارشهای خودکار تولیدشده توسط رگتک میتوانند بهعنوان مدرک معتبر در محاکم قضایی مورد استناد قرار گیرند، مشروط بر اینکه چهارچوب حقوقی برای پذیرش این اسناد دیجیتال تعریف شده باشد. این موضوع نیازمند به روزرسانی قوانین آیین دادرسی و ادله الکترونیک در بسیاری از کشورهاست.
در سطح بینالمللی، رگتک نقشی کلیدی در (هماهنگی مقررات فرامرزی) ایفا میکند. جرایم مالی مدرن، مانند پولشویی و فرار مالیاتی، اغلب ماهیتی فراسرزمینی دارند و مقابله با آنها نیازمند همکاری نهادهای نظارتی کشورهای مختلف است. سیستمهای رگتک مبتنیبر استانداردهای جهانی میتوانند دادههای مالی را به شیوهای یکپارچه و قابل تفسیر برای تمام طرفها ارایه دهند، که این موضوع تبادل اطلاعات بین کشورها را تسهیل میکند. با این حال، تفاوت در قوانین ملی، بهویژه در حوزه حریم خصوصی و امنیت دادهها، میتواند مانع بزرگی برای این همکاریها باشد. قانونگذاران باید در تنظیم معاهدات بینالمللی و الحاق به استانداردهای جهانی مانند دستورالعملهای FATF پیشگام باشند تا از همگرایی نظامهای حقوقی در بهرهگیری از رگتک اطمینان حاصل شود.
یکی از حساسترین جنبههای حقوقی رگتک، مسوولیتپذیری و پاسخگویی (Accountability) است. هنگامیکه یک سیستم رگتک بهاشتباه فعالیتی را مشکوک تشخیص دهد یا بهدلیل خطای الگوریتمی، کاربر بیگناهی را تحریم کند، چه نهادی مسوول جبران خسارت است؟ آیا مسوولیت بر عهده توسعهدهنده فناوری، ارایهدهنده خدمات، یا نهاد نظارتی است؟ قانونگذاران باید در چنین مواردی چهارچوبی شفاف برای تعیین مسوولیتهای حقوقی تعریف کنند. این چهارچوب باید شامل مکانیسمهای شکایت، بازبینی تصمیمات اتوماتیک و امکان درخواست تجدید نظر توسط کاربران باشد. علاوه بر این، ضروری است که سیستمهای رگتک از نظر اخلاقی و حقوقی مورد ارزیابی مستقل قرار گیرند تا از عدم تبعیض، شفافیت و انصاف در عملکرد آنها اطمینان حاصل شود.
در نهایت، رگتک میتواند به (تقویت حاکمیت قانون) و افزایش اعتماد عمومی به نظام حقوقی کمک کند. هنگامیکه شهروندان مشاهده میکنند فناوریهای پیشرفته بهصورت عینی و بیطرفانه برای نظارت بر فعالیتهای مالی استفاده میشوند، اعتماد آنها به کارآمدی و انصاف سیستم قضایی افزایش مییابد. این موضوع بهویژه در کشورهایی که با فساد اداری یا ناکارآمدی سیستمهای نظارتی دستوپنجه نرم میکنند، اهمیت دوچندانی دارد. با این حال، موفقیت این فرآیند مستلزم آن است که قانونگذاران اطمینان حاصل کنند فناوریهای مورد استفاده، تحت نظارت دقیق و مبتنیبر اصول حقوق بشری هستند.
در جمعبندی، بهرهگیری از رگتک برای قانونگذاران و نظام حقوقی یک کشور نهتنها یک گزینه، بلکه یک ضرورت انکارناپذیر در عصر دیجیتال است. این فناوریها امکان تحقق اهداف نظارتی با کارایی بالاتر، هزینه کمتر و خطای انسانی پایینتر را فراهم میکنند. با این حال، پیادهسازی موفق آن مستلزم تدوین قوانین هوشمند، حفظ تعادل میان نظارت و حریم خصوصی و ایجاد چهارچوبهای پاسخگویی برای فناوریهای خودکار است. قانونگذاران باید با همکاری جامعه فناوری، نهادهای مدنی و سازمانهای بینالمللی، اکوسیستمی ایجاد کنند که در آن رگتک نه بهعنوان ابزار سرکوب، بلکه بهعنوان عاملی برای شفافیت، عدالت و پیشگیری از جرایم مالی عمل کند. تنها در این صورت است که میتوان به تحقق حکمرانی مطلوب در فضای پیچیده مالی امروز امیدوار بود.
بهرهمندی از فناوری رگتک در حقوق ایران
نظام حقوقی ایران در مواجهه با فناوریهای نظارتی (رگتک) در مرحله گذار از روشهای سنتی بهسمت دیجیتالیسازی قرار گرفته، اما فرازونشیبهای متعددی سر راه پیادهسازی کامل این فناوریها وجود دارد. در سطح جهانی، رگتک بهعنوان ابزاری حیاتی برای افزایش شفافیت، کاهش هزینههای نظارتی و مقابله با جرایم مالی شناخته میشود؛ با این حال میتوان گفت در ایران، عوامل حقوقی، فنی و سیاسی به شکل قابلتوجهی سرعت پذیرش این فناوری را کاهش دادهاند. از منظر حقوقی، قوانین موجود ایران، مانند «قانون مبارزه با پولشویی» مصوب ۱۳۸۷ و دستورالعملهای بانک مرکزی در حوزه شناخت مشتری، چهارچوبی اولیه برای نظارت بر تراکنشهای مالی فراهم کردهاند، اما این قوانین بهطور عمده مبتنیبر رویههای دستی و غیردیجیتال هستند و ضعف در بهرهگیری از فناوریهای پیشرفته، کارایی آنها را محدود ساختهاست. بهعنوان مثال، گزارشدهی تراکنشهای مشکوک در بسیاری از موسسات مالی هنوز بهصورت فیزیکی یا از طریق سیستمهای نرمافزاری بسیار ساده انجام میشود، در حالیکه رگتک میتواند با استفاده از الگوریتمهای هوش مصنوعی، الگوهای پولشویی را در لحظه شناسایی کند و به نهادهای مرتبط هشدار دهد.
علاوهبر این، ابهام در قوانین مرتبط با حریم خصوصی و دادههای شخصی، یکی از موانع اصلی توسعه رگتک در ایران است. قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲، اگرچه افشای غیرمجاز دادهها را جرم انگاشتهاست، اما جزییات لازم برای تعریف دقیق مرزهای دسترسی نهادهای نظارتی به اطلاعات مالی کاربران را ندارد. این موضوع نهتنها با استانداردهای بینالمللی مانند GDPR اتحادیه اروپا فاصله دارد، بلکه باعث ایجاد نگرانی در مورد سواستفاده احتمالی از دادهها در غیاب نهادهای ناظر مستقل میشود. از سوی دیگر، تفسیرهای شرعی از حریم خصوصی، مانند حرمت تجسس، میتواند بهعنوان چالشی فقهی-حقوقی در برابر گسترش سیستمهای نظارتی پیشرفته عمل کند، زیرا جمعآوری دادههای رفتاری کاربران ممکن است با این اصول در تضاد تلقی شود.
از بُعد فنی، تحریمهای بینالمللی علیه ایران نقش تعیینکنندهای در محدودسازی دسترسی به فناوریهای پیشرفته رگتک داشتهاست. بسیاری از پلتفرمهای جهانی فعال در حوزه تحلیل دادههای مالی، بهدلیل ریسک نقض تحریمها، از همکاری با نهادهای ایرانی خودداری میکنند. این موضوع ایران را بهسمت توسعه راهکارهای داخلی سوق دادهاست؛ اما کیفیت این راهکارها، بهدلیل کمبود نیروی انسانی متخصص و محدودیت در دسترسی به سختافزارها و نرمافزارهای بهروز، اغلب پایینتر از استانداردهای جهانی است. برای نمونه، سامانههای احراز هویت دیجیتال (eKYC) که در برخی بانکهای ایران استفاده میشوند، اغلب مبتنیبر تطبیق تصویر کاربر با پایگاه داده ملی هستند و فناوریهای پیشرفتهتری مانند تشخیص چهره زنده (Liveness Detection) یا تحلیل الگوهای رفتاری کاربران را ندارند. این ضعف باعث افزایش ریسک کلاهبرداریهای هویتی میشود، در حالیکه سیستمهای رگتک پیشرفته قادرند با تحلیل زنجیره تراکنشها و ارتباطات مالی، حتی در صورت جعل هویت اولیه، فعالیتهای مشکوک را شناسایی کنند. در حوزه بازار سرمایه نیز سازمان بورس اوراق بهادار تهران از سامانههایی برای رصد معاملات غیرعادی استفاده میکند، اما دقت و سرعت این سامانهها بهدلیل استفاده از الگوریتمهای ساده و نبود دادههای آموزشی کافی، محدود است. این در حالی است که در کشورهایی مانند امارات یا ترکیه، سیستمهای نظارتی مبتنیبر یادگیری ماشین میتوانند ناهنجاریهای بازار را در کسری از ثانیه تشخیص دهند.
چالش دیگر، مساله مسوولیتپذیری حقوقی در استفاده از سیستمهای خودکار است. اگر یک الگوریتم رگتک به اشتباه حساب کاربری را مسدود یا تراکنشی را مشکوک قلمداد کند، مرجع قانونی پاسخگو کیست؟ آیا توسعهدهنده نرمافزار، ارایهدهنده خدمات، یا نهاد نظارتی مسوول جبران خسارت است؟ در حال حاضر، قوانین ایران پاسخی شفاف به این پرسشها نمیدهند و این ابهام میتواند به افزایش اختلافات حقوقی بین کاربران و نهادهای مالی منجر شود. علاوهبر این، فقدان چهارچوبی برای پذیرش ادله دیجیتال در محاکم قضایی، اثربخشی گزارشهای تولیدشده توسط رگتک را زیر سوال میبرد. برای مثال، اگر سیستم رگتک گزارشی مبتنیبر تحلیل دادهها ارایه دهد، آیا این گزارش بهعنوان سند معتبر در دادگاه پذیرفته میشود؟ پاسخ به این پرسش نیازمند اصلاح قوانین آیین دادرسی و تعریف استانداردهای فنی برای اعتبارسنجی ادله دیجیتال است.
با وجود این چالشها، امکان بهرهگیری از رگتک در ایران بهطور کامل منتفی نیست و در همین مورد میتوان پیشنهاد کرد که براساس گامهای ذیل بستر مناسب جهت بهرهگیری از فناوری رگتک فراهم شود:
نخستین گام اصلاح قوانین موجود برای ایجاد چهارچوبی منعطف و همسو با فناوریهای نوین است. تدوین قانون جامع حفاظت از دادههای شخصی، که هماکنون در مجلس ایران در دست بررسی است، میتواند با تعریف حریم خصوصی دیجیتال و شرایط دسترسی نهادهای نظارتی به دادهها، اعتماد عمومی به سیستمهای رگتک را افزایش دهد. همچنین، بهروزرسانی قانون مبارزه با پولشویی برای الزام استفاده از ابزارهای تحلیلی پیشرفته، میتواند نهادهای مالی را بهسمت اتوماسیون فرآیندهای نظارتی سوق دهد.
گام دوم توسعه راهکارهای داخلی با تکیه بر فناوریهای متنباز و همکاری بین بخش دولتی و استارتآپهاست. برای نمونه، شرکتهای فناوری ایرانی میتوانند با استفاده از پلتفرمهایی مانند TensorFlow یا Apache Spark که تحریم نیستند، سیستمهای تحلیل تراکنشهای مالی را توسعه دهند. آموزش نیروی انسانی متخصص در حوزههای هوش مصنوعی و علوم داده نیز از ضروریات این مسیر است.
گام سوم، همگرایی با استانداردهای بینالمللی، هرچند با چالش تحریمها همراه است، میتواند از طریق همکاری با کشورهای همسایه مانند ترکیه یا قطر محقق شود. این کشورها تجربه موفقیتآمیزی در ادغام رگتک با نظام حقوقی خود داشتهاند و میتوانند بهعنوان الگو یا شریک فنی برای ایران عمل کنند.
در نهایت، پیادهسازی رگتک در ایران نیازمند تغییر نگرش سازمانی است. نهادهای سنتی نظارتی باید بپذیرند که اتوماسیون نهتنها جایگزین نیروی انسانی نیست، بلکه ابزاری برای افزایش دقت و کاهش خطاهای انسانی است. فرهنگ پاسخگویی شفاف و انتشار گزارشهای دورهای درباره عملکرد سیستمهای رگتک نیز میتواند اعتماد عمومی را جلب کند. اگرچه تحریمها و محدودیتهای سیاسی مسیر را دشوار کردهاست، اما تجربه کشورهایی مانند کره شمالی در توسعه فناوریهای داخلی تحت تحریم) نشان میدهد که اتکا به منابع داخلی و تمرکز بر آموزش میتواند شکافهای فناوری را تا حدی پر کند. در صورت تحقق این شرایط، رگتک میتواند نهتنها به ابزاری برای مقابله با پولشویی و فساد مالی تبدیل شود، بلکه با افزایش شفافیت، زمینه را برای بازسازی اعتماد بینالمللی و ادغام تدریجی ایران در نظام مالی جهانی فراهم کند.
سخن پایانی
تحولات فناوریهای نوین، بهویژه ظهور رمزداراییها، نظامهای مالی و حقوقی را با چالشهای بیسابقهای مواجه ساختهاست. در این میان، فناوریهای مقرراتی (RegTech) بهعنوان راهحلی کارآمد برای مدیریت پیچیدگیهای نظارتی و تقویت شفافیت در بازارهای غیرمتمرکز رمزداراییها پدیدار شدهاند. این فناوریها با بهرهگیری از هوش مصنوعی، تحلیل دادههای کلان و بلاکچین، نهتنها هزینههای انطباق با قوانین را کاهش داده، بلکه دقت و سرعت نظارت بر تراکنشهای مشکوک را بهطور چشمگیری افزایش میدهند. از جمله دستاوردهای کلیدی رگتک میتوان به پیشگیری از پولشویی، شناسایی تقلبهای دیجیتال و تسهیل فرآیندهای احراز هویت (KYC) اشاره کرد که همگی در جهت ایجاد اعتماد و امنیت در اکوسیستم رمزداراییها عمل میکنند.
با این حال، پیادهسازی رگتک رگولاتوری رمزداراییها با چالشهای عمیقی همراه است. ماهیت غیرمتمرکز و ناشناس این داراییها، تنوع قوانین ملی و فقدان استانداردهای بینالمللی هماهنگ، اجرای یکپارچه راهکارهای نظارتی را دشوار میسازد. علاوه بر این، نگرانیهای مربوط به حریم خصوصی دادهها و ریسکهای امنیتی ناشی از اتکا به الگوریتمهای خودکار، نیازمند بازتعریف چهارچوبهای حقوقی است که بتواند میان نوآوری و حفاظت از حقوق کاربران تعادل برقرار کند. در این راستا، همکاری نهادهای بینالمللی برای تدوین استانداردهای جهانی و تقویت زیرساختهای فنی ضروری به نظر میرسد.
در بستر حقوق ایران، اگرچه قوانین فعلی مانند قانون مبارزه با پولشویی و دستورالعملهای بانک مرکزی چهارچوبی اولیه فراهم کردهاند، اما فقدان زیرساختهای دیجیتال پیشرفته، تحریمهای بینالمللی و ابهام در قوانین حریم خصوصی، پذیرش RegTech را با محدودیت مواجه ساختهاست. برای غلبه بر این چالشها، اصلاح قوانین موجود با تمرکز بر شفافیت دادهها، توسعه راهکارهای بومی مبتنیبر فناوریهای متنباز و آموزش نیروی انسانی متخصص در حوزههای هوش مصنوعی و علوم داده ضروری است. همچنین، همگرایی با استانداردهای منطقهای و تقویت همکاری با کشورهای همسایه میتواند مسیر ادغام ایران در اکوسیستم جهانی رگولاتوری را هموارتر کند.
آینده RegTech در گروی ادغام آن با فناوریهای نوظهوری مانند بلاکچین و هوش مصنوعی است که امکان نظارت هوشمند و پیشگیرانه را فراهم میآورند. این تحول نهتنها کارایی نهادهای نظارتی را افزایش میدهد، بلکه با کاهش ریسکهای مالی و حقوقی، بستر مناسبی برای جلب اعتماد سرمایهگذاران و توسعه پایدار بازار رمزداراییها ایجاد میکند. در نهایت، موفقیت RegTech در گروی تعاملی سازنده میان قانونگذاران، فناوران و جامعه مدنی است تا در کنار حفظ اصول اخلاقی و حقوقی، از ظرفیتهای این فناوری برای مقابله با جرایم مالی و تقویت حکمرانی شفاف بهرهبرداری شود.
در پایان باید گفت تصویب قانون، اجرای قانون و نظارت بر اجرای قانون، سه رکن اساسی است که حکمرانان تلاش دارند با استفاده از ابزارهای موجود قانونگذاری و اجرای قانون و ایجاد ابزارهای مطلوب برای کنترل هرچه بهتر جوامع از آنها بهره ببرند؛ همین موضوع باعث میشود که با استفاده از فناوریهای جدید سرعت و دقت در اجرای قوانین و نظارت بر آنها را بهبود بخشیده و با آسودگی خیال بیشتر به استقبال تکنولوژیهای نوظهور همچون بلاکچین و هوش مصنوعی بروند.
منابع
- Alhadeff, R. (2021). Blockchain, AI, and the Future of Financial Regulation. Cambridge University Press.
- Arner, D. W., Barberis, J., & Buckley, R. P. (2017). Fintech, RegTech, and the Reconceptualization of Financial Regulation. Northwestern Journal of International Law & Business.
- Deloitte. (2020). The Rise of RegTech: Disrupting Regulatory Compliance. Deloitte Insights.
- Financial Action Task Force (FATF). (2020). Guidance for a risk-based approach to virtual assets and virtual asset service providers. FATF Report.
- Financial Stability Board (FSB). (2020). Regulatory approaches to crypto-assets: Final report.
- Foley, S., Karlsen, J. R., & Putniņš, T. J. (2020). Sex, drugs, and bitcoin: How much illegal activity is financed through cryptocurrencies? Review of Financial Studies, 33(5), 1690-1730.
- Kaal, W. A., & Dell’Acqua, F. (2021). Regulating Crypto Assets: A Cross-Country Perspective. Journal of Financial Regulation and Compliance