و چند پیشنهاد بلاکچینی به رییسجمهور پزشکیان
تورم، تحریم، رشد و جهش اقتصادی، تولید، بازارهای جهانی، ذخایر ارزی، اینها کلیدواژههایی است که در روزهای انتخابات به گوشمان میرسد. تورم و تحریم و البته اقتصاد بیمار اما معضلی است که هر شهروند ایرانی، روزانه با آن دستوپنجه نرم میکند؛ بورسی که روزهای رکود متوالی را پشت سرمیگذارد و سرمایهها و ایدههایی که در همان ابتدای کار نابود میشوند.
سوال اصلی برای نویسنده این است که آیا تنها راهحل عبور از این مشکلات، نسخههایی است که در این چند دهه، کاندیداهای ریاست جمهوری ارایه میدهند؟ آیا راهی جز مسکنها و روشهای دستوری وجود ندارد؟ زیرا این راهکارها تنها برای مدت کوتاهی اقتصاد ایران، که مانند یک زخم عفونی چرک کرده را آرام میکند.
انگیزه نویسنده برای شروع این نوشتار، بررسی و پیدا کردن پاسخ برای این سوال است که جای فناوری بلاکچین (Blockchain) در بازار مالی و اقتصاد ایران کجاست و چه تاثیری در روند بهبودی این اوضاع دارد.
عناوین این مقاله:
هنگامیکه نوشتار پیشرو پای به عرصه وجود گذاشت، مراحل تولد سختی پشت سر گذراند. چندین نسخه پیشنویس برای آن تهیه شد و برای هر پیشنویس، رسانهها به معنی دقیق کلمه شخم زده شد! تمام متون، مناظرات، ویدیوهای مربوطبه هر نامزد ریاست جمهوری و کارشناسان منتسببه آنها، مرور شد تا بتوان برای بخش نخست عنوان این نوشتار، محتوای درخوری یافت و پیرامونش چند کلمهای قلم زد.
نتیجه کار شگفت شد و عنوان یکی از کتابهای «سایمون کریچلی» (Simon Critchley)، فیلسوف قارهای بریتانیایی، بهترین توصیف برای وعدههای پربار کاندیداهای ریاست جمهوری در حوزه رمزارزها است: «خیلی کم… تقریبن هیچ».
باورکردنی نبود که از ۱۱ میلیارد دلار حجم واردات صیفیجات روسیه تا تحریمها و نحوه جابهجایی پولهای کشور، ساعتها سخن گفته شد ولی از حوزه رمزارزها که حدود یکسوم جمعیت کشور با آن درگیر هستند و از پربارترین و مستعدترین حوزههای فناوریهای نو در زمینه اقتصاد و تجارت است، فقط چند ثانیه، آنهم فقط یکی از کاندیداها، یعنی «محمدباقر قالیباف»، سخنانی کلی، بدون جزییات و کاملن سرد و خبری به زبان آورد!
قالیباف که بیشترین تلاش را برای دوری از جدال مستقیم، کنایه زدن و پاسخ گفتن به کنایهها در میان شش کاندیدا داشت، کاش با همین دستفرمان گاهی بهجای پاسخ به مجری یا دیگر کاندیداها، برنامههای اقتصادیاش را با جزییات میگفت و به آدرسی در فضای مجازی برای اطلاعات بیشتر ارجاع میداد و چه خوب میشد که یکی از آنها، درباره فناوری رمزارز و بلاکچین میبود.
به همینجهت نویسنده، نهایی کردن نوشتار حاضر را تا روز انتخابات دور دوم کشاند؛ به امید اینکه شاید دستکم از زبان «سعید جلیلی» که مدعی تدوین صدها برنامه مدون برای دولت احتمالی آیندهاش بود، حتی شده یک واژه درباره رمزارزها بشنود. متاسفانه نویسنده ماند و صد حیف و دریغ! از اینرو، نوشتار پیشروی شما آنطور که انتظار میرفت، در نیامد و متنی نشد که دلخواه نویسنده باشد.
از اینرو، وی اعتراف میکند نمیداند متنش را نامهای سرگشاده بنامد یا متنی حاوی پیشنهادهایی برای رییسجمهور! زیرا منطقی است که پیشنهادها برپایه ساختار ذهنی و برنامههای افراد شکل بگیرد تا بلکه اثر بیشتری داشته باشد. با این توضیحات، به سراغ بدنه اصلی نوشتار پیش رو میرویم.
مقدمه
چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری در ایران غافلگیری بزرگی برای همه ایرانیان و احتمالن بسیاری از سیاستمداران جهان به همراه داشت. درحالیکه از عمر زمامداری سیدابراهیم رییسی، رییسجمهور فقید، دستکم یکسال مانده بود، سانحه هوایی دلخراش ناگهان کشور را به تلاطم سیاسی شگفتی دچار کرد.
با وجود این، دوران رقابتهای ریاستجمهوری، همزمانی جالبی با دو اتفاق داشت. نخستین آن، همهگیری بازی تپکوین «همستر کمبت» (Hamster Kombat) بر بستر بلاکچین تون (TON) و پیامرسان تلگرام، در میان پیر و جوان بود؛ موج عظیم دیگری که پس از ارزش یافتن ناتکوین (NOTCoin) در کشور به راه افتاد.
دیگری، آغاز رسمی رقابت «دونالد ترامپ» (Donald Trump) و «جو بایدن» (Joe Biden) برای انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده بود که خروجی جالبی داشت؛ زیرا اواسط خرداد ترامپ لقب دیگری را نیز به القاب خودخواندهاش افزود: «رییسجمهور کریپتو»!
ترامپ مانند همیشه بهصراحت سراغ اصل مطلب رفت و ضمن تاختن به دولت بایدن، دموکراتها و سازمانهای تنظیمگر ایالات متحده، گفت که «جنگ علیه رمزارزها» را تمام میکند و خود را حامی بزرگ این عرصه معرفی کرد.
وی این سخنان را در مراسمی به زبان آورد که برای گردهمایی سرمایهگذاران حوزههای مختلف فناوری، در سنفرانسیسکو برگزار شد و توانست ۱۲ میلیون دلار نیز برای کمپین تبلیغاتی خود کمک مالی جمعآوری کند.
این درحالی بود که شش نامزد، ریاست جمهوری کشورمان، هر یک دهها ساعت روی آنتن صداوسیما بودند، ساعتها مناظره کردند و مدعی شدند در زمینههای صنعتی، تجاری و نوآوریهای دانشبنیان، چه خواهند کرد؛ چگونه تحریمها را علاج خواهند کرد یا دور میزنند؛ از نخبگان و جوانان حمایت خواهند کرد و از هر ابزاری برای بهبود اقتصاد کشور و روان شدن روندها سود خواهند برد.
در این میان، محمدباقر قالیباف با اشارهای کوتاه به اینکه دولت و مجلس در حال تصویب قوانین برای حوزه رمزارزها هستند و این عرصه ظرفیت فراوانی دارد، تنها کاندیدایی بود که در این باره سخن گفت.
از اینرو، بیبرنامگی و اشاره نکردن کاندیداها در زمینه رمزارزها را بهاختصار بررسی خواهیم کرد که بهنوعی بازتابدهنده کلیت نگرش حکمرانی در این راستا است. سپس پیشنهادهایی برای رییسجمهور آینده ارایه میکنیم؛ که امید میرود حتی تکانه کوچکی ایجاد کند.
ناآگاهی، بیبرنامگی یا مسایل مهمتر؟ مساله این است
بهطرز شگفتآور و ترسناکی، هرگاه موج فراگیری فناوریها و عرصههای تازه در کشور بهراه میافتد، باوجود اینکه روشنتر از روز، نیاز کشور به آن مشخص است و تعداد زیادی جوان با ایدههای نو و دانش فنی مناسب، طرحها و استارتآپهای پرتلاشی را پایهگذاری میکنند، ولی دولتها یا در حمایت یا در مراحل قانونگذاری و تنظیمگری چنان دستدست میکنند که تمام فرصتها نادیده گرفته شود و بسوزد.
پس از مرحله سوزاندن فرصت و نادیده گرفته شدن ظرفیتها، ناگهان حمله به بدیلهای خارجی در دستور کار قرار میگیرد و آنها از دسترس خارج میشوند، از اینجا بهبعد، ستاد و قرارگاه تشکیل میشود تا از نمونههای ایرانی حمایت شود؛ ولی شرکتها و طرحها، بهجای رقابت با یکدیگر و نمونههای خارجی، از منابع مالی و خدماتی موجود بهراحتی استفاده میکنند، رانتهای ناعادلانهای توزیع میشود و ایجاد انحصار در دستور کار افراد سابقن خلاق قرار میگیرد؛ رفتاری طبیعی در سیستمی آشفته و با سوگیریهای فراوان.
درنهایت، مردم از طریق میانبرها و راههای قاچاقی به بدیلهای خارجی پناه میبرند و طرحهای ایرانی، رو به نقصان و نابودی میگذارند! در مساله پیامرسان، موتور جستوجو و مسیریاب این طرحواره همواره آزموده و همیشه نتیجه ناامیدکننده یکسانی حاصل شده است.
در حال حاضر نیز بهنظر میرسد، باوجود تلاشهایی که در بانک مرکزی در جریان است و طرحی که رییس مجلس کنونی و کاندیدای ریاست جمهوری از آن پرده برداشته، همچنان رمزارزها، فناوری بلاکچین و کل این فضا در مرحله دیده نشدن و غفلت فرو رفته است.
بنابراین بهنظر میرسد بهره بردن از ظرفیتها و کاربردهای این عرصه همچنان در اولویت درجه یکم نظام حکمرانی قرار ندارد؛ در حالیکه خوشبختانه، دهها صرافی رمزارز در داخل کشور، نزدیکبه ۲۰۰ شرکت در زمینه بلاکچین و رمزارزها و چند میلیون ایرانی از راههای مختلف و متعدد با این جهان در ارتباط هستند. این افراد و فناوران مستقل میکوشند مسیر خود را باز کنند تا همچنان دنیای کریپتو (Crypto) برای ایرانیان جذاب و پرثمر بماند.
چنین رویکردی، ناشیاز ناآگاهی است یا از بیبرنامگی و غفلت برمیآید؟ یا مشکل از جای دیگری ریشه میگیرد؟ بیایید کمی به سخن کوتاه قالیباف و رویکرد کلی نظام حکمرانی اقتصادی کشور درباره رمزارزها دقیق شویم. آنچه رییس مجلس گفت، از تدوین طرحی برای بهره بردن از ظرفیتهای فناوریهای رمزپایه خبر میداد و بهنظر تدوین قوانین نیز در دستور کار بود.
از سوی دیگر، بانک مرکزی رابطه میان بانکها با یکدیگر و با مشتریان را در زمینه تبادلات رمزارزها ممنوع اعلام کرده، ولی بهنوعی به صرافیهای آنلاین رمزارزها اجازه فعالیت داده است. در مقابل، این نهاد در چندماه گذشته از ریال الکترونیکی یا بهعبارت دیگر، رمزریال رونمایی کرد.
حسی که به مخاطب تیزبین منتقل میشود، این است که نظام حکمرانی کشور هم کند است و هم قصد دارد بخش مهمی از این صنعت را به نفع خود به سلطه درآورد. نبود دید درست و قصد تصدیگری همهجانبه دولتی، قطعن جز خفه کردن و محدود شدن صنعت بلاکچین نتیجه دیگری در پی ندارد.
حکمرانی باید خود مشتری این فناوریهای نو باشد و راهگشایی کند. ما در صنعت خودرو یا هواپیمایی دهها بار دیدهایم که تحمیلهای دولتی و بهرهگیری بهسود منافع حکومتی یا رانتی، چه خساراتی را به بار آورده است.
از سوی دیگر، بیشتر دولتمردان و سیاستمداران ایرانی همواره معتقدند اگر چیزی در اختیار دولت نباشد، درنهایت از کنترل خارج میشود و از قدرت دولتها خواهد کاست؛ اما تاریخ بارها ثابت کرده قدرت موثر و واقعی دولت در هر کشوری بهویژه دولت-ملتهای جدید، زمانی پدید میآید که ساختارها آزادانه عمل کنند.
طبق شواهد علمی، سیستمهای آزاد بعد از مدتی به تعادل و نظم رسیده و در راستای هدف اصلی سیستم بزرگتر، قرار میگیرد. نتیجه این اتفاق، رشد پشتیبانی از دولت است؛ همان دولتی که برای فعالیت روبهجلو، شرایط مساعدی را فراهم کرده و بهجای سد، مانعزدایی میکند. این فرآیند بهصورت خودکار و بدون تصدیگری حداکثری پیش میآید.
صنعت رمزارزها نیز از این چهارچوب خارج نیست. پروژههای موفق بلاکچینی مانند بیتکوین (Bitcoin) و اتریوم (Ethereum)، بیآنکه تصدیگری و حمایت هیچ دولتی را داشته باشند، توانستند اکوسیستمی را پدید آورند که در زمان کوتاهی، سهم پنج درصدی و رو بهرشد در نرخ تولید ناخالص جهانی به دست آورند.
ناگفته نیز پیدا است که این فناوری، در تمامی عرصهها از تامین، مدیریت سرمایه و نقدینگی تا تامین زنجیره تولید و سلامت و بهداشت، سرگرمی و هنر وارد شده و دنیایی را نوید میدهد که شفافتر و مستقلتر است.
پروژههای فراوانی در سراسر دنیا اجرا شدهاند یا در آغاز راه هستند که هر یک نوید انقلابی را میدهند؛ کافیاست نگاهی به مقالات همین پژوهشنامه یا جستوجوی سادهای در اینترنت داشته باشید که صدها بلکه هزاران ایده اجراییشده را در این فضا مشاهده کنید.
با این توضیحات، به سراغ پیشنهادهایی که برای رییسجمهور آینده داریم میرویم.
چند پیشنهاد به رییسجمهور پزشکیان
کشور ما، تقریبن در همه زمینههای صنعتی، تولیدی، مدنی، آموزشی، انرژی و بهداشتی دچار مشکل است؛ زیرا به سبب مشکلات ساختاری اقتصادی، کسری بودجه دولتی، تورم بالای مزمن و تحریمهای بینالمللی، فرصتهای فراوانی برای بهبود اوضاع را از دست میدهیم.
بنابراین رییسجمهور پزشکیان باید بتواند از هر ابزاری استفاده و مشکلات را حل کند. بیشک از قدرتمندترین راهحلها و ابزارها، فناوری رمزارزها و بلاکچین است. در اینجا میخواهیم چند پیشنهاد کاربردی به مسعود پزشکیان ارایه دهیم.
تسهیل در قانونگذاری و تنظیمگری و کاهش دخالت
هر رییسجمهور و مجلس شورای اسلامی که سر کار میآید، از تسهیل شرایط کاری و مجوزها میگوید و دست آخر، دهها آییننامه متناقض و با ایجاد دخالت حداکثری دولت خلق شده است که هر روز سرمایهگذاران و تولیدگران را سرگردانتر از پیش میکند.
ریاست جمهور و وزیر امور اقتصادی و دارایی و ریاست بانک مرکزی، لطف کنید از آنچه بر سر صنایعی همچون خودرو و فولاد آمده درس بگیرید. دخالت خود را به اسم حمایت از حقوق مصرفکنندگان به حداقل برسانید. حتی لازم نیست ارزی به صنعت رمزارزها و استارتآپهایش برای تامین زیرساختهای فنی موردنیاز تخصیص دهید، تنها برای واردات فناوریهای موردنیازشان با آنها همکاری کنید. خود این صنعت، متخصص تامین ارز و سرمایه است و کمکدست شما نیز خواهد بود.
از شرایط جهان و کشورهای پیشرفته در این صنعت نیز الگوبرداری مناسب کنید. برای مثال، ایالات متحده آمریکا و انگلستان، فشار نامتعارفی را بر صنعت رمزداراییها آوردهاند، هر روز پروژهها و شرکتهای مختلفی در دادگاهها با نهادهای تنظیمگری این کشورها در حال نبردی بیپایان هستند که به فرار سرمایه به کشورهایی مانند هنگکنگ منجر شده؛ که از قضا زمین بازی رقیب بزرگ این دو کشور یعنی چین است.
با این حال، هیچ آییننامه بزرگ و فراگیر یا قانون خاصی به تصویب مجلس کشورهای مدنظر نرسیده که تناقض یا بار اضافی بر دوش این صنایع ایجاد کند؛ حداکثر تفسیرها و تطبیقهایی صورت گرفته است.
در ضمن، حداکثر دخالتی که دولتها بهطور مستقیم داشتهاند، در جهت کاهش بار مسوولیتهای دولت در قبال کاربران بوده است. هیئت محترم دولت آینده، لطفن در جهت ساماندهی اوضاع اگر قوانینی تصویب میکنید، شفاف، روشن، صریح و حداقلی باشد.
تنها تطبیق بین قوانین موجود و شرایط این صنعت را پیگیری کنید که مردم درصورت وقوع مشکلات بدانند چگونه باید برای حقوق خود مطالبه داشته باشند. در تدوین قوانین، از همه متخصصان این صنعت نظرخواهی کنید، نهفقط آنهایی که خودی هستند؛ عقلهای بیشتر، به نتایج بهتری منجر میشود.
تقویت بخش خصوصی و دور زدن تحریمها و مدیریت بازار سرمایه و سرمایهگذاری داخلی و خارجی
نظام حکمرانی کشور میداند در شرایط تحریمی، نیاز دارد راههایی برای دور زدن تحریمها پیدا کند و در صورت تداوم تحریمها، چه راهی بهتر از بازارهای نامتمرکز و بدون مرکز رمزارزها میتوان تصور کرد؟
اما بهنظر میرسد سیاستمداران خود را به خواب زده باشند. دولت و هیچیک از بخشهای حکومتی متضرر اصلی تحریم نبودهاند، بلکه صنایع و سرمایهگذاران حقیقی همواره در معرض خطر هستند که دستبر قضا، میتوانند تحریمها را دور بزنند، راهگشا باشند و حتی بهسبب توان اقتصادی و لابیهایی که دارند، در سطح بینالمللی قدرت چانهزنی داشته باشند.
نباید فراموش کرد که وزرای امور خارجه و دفاع در کشورهای قدرتمند، اگر از میان سیاستمداران یا نیروهای اطلاعاتی انتخاب نشده باشند، همواره از قدرتمندترین افراد بخش خصوصی برگزیده شدهاند. برای نمونه، نخستین وزیر امور خارجه ترامپ، «رکس تیلرسون» (Rex Wayne Tillerson) بود که از مدیران کهنهکار و پرنفوذ (بخش خصوصی) صنعت نفت محسوب میشود، هرچند میانهروی و برخوردهای منطقیاش موجب شد او از این سمت برکنار شود.
رییسجمهور محترم، بخش خصوصی رمزارزها را تقویت کنید و آنها را آزاد بگذارید که رشد کنند؛ آنها را سرباز پیادهنظام خود نکنید. بگذارید سایر صنایع بخش خصوصی آزادانه به دنیای رمزارزها و متخصصان داخلی رجوع کنند و برای رفع نیازهایشان از آنها کمک بگیرند و بخش خصوصی خودش تحریم را بهواسطه چنین همکاریهایی دور بزند.
همه کاندیداها از همکاری نکردن کشورهای همسایه بهسبب تحریمها برای بازپرداخت بدهیهایشان به ایران گفتهاند؛ بدانید و آگاه باشید تاجران ایرانی و عراقی مدتها است که کیفپولهای رمزارزی را وارد چرخه معاملاتی خود کردهاند.
رییسجمهور و همه اعضای اقتصادی کابینه آینده، تامین نقدینگی و ارزهای خارجی و مدیریت زنجیرههای تامین، برای دنیای بلاکچینی بسیار سادهتر از ساختارهای سنتی است. با برونسپاری مسوولیتهایتان به بخش خصوصی و تعامل آنها با رمزارزها، یقین بدانید نیاز روزافزون بازار به ارزها و تامین سرمایه بهجای آنکه از طریق میدان فردوسی و سبزهمیدان صورت گیرد و موجب تنشهای ارزی شود، در بستر صرافیهای رمزارزی، بهمراتب سادهتر خواهد بود.
فراموش نکنید امنترین و از قضا شفافترین عرصه اقتصادی بر پایه بلاکچین ایجاد شده است که پیشاپیش میتواند مساله رصد گردش مالی و جلوگیری از مسایل و جرایم پیرامون پولشویی را حل کند؛ بیآنکه لازم باشد هزینه اضافی یا سیستم نظارتی تازهای بنا کنید.
از سوی دیگر، بازار سرمایه ما، هماکنون کند و فشل شده است و نرخ تشکیل سرمایه ثابت در آستانه خطرناکی قرار دارد. بدون تقویت بازار سرمایه و سرمایهگذاریهای بیشتر، تامین مالی برای پروژههای نو، تولیدیها و صنایع، هر روز سختتر از دیروز است. بازار رمزارزها، بدون محدودیت سیستمهای بانکی و اوراق بهادار، بهسرعت و بدون محدودیت زمانی، میتوانند به یاری سرمایهگذاران بیایند.
بال دیگری برای تقویت بازارها و تولید، سرمایهگذاری خارجی است. قطعن در شرایط تحریمی، میتوان به راهکارهای جدید فاقد دلار و یورو اندیشید، ولی میتوان به راههای سریعتری نیز متوسل شد.
سرمایهگذاران خرد و کلان خارجی (بهویژه آنهایی که کمتر تحت تاثیر تحریمهای ایالات متحده هستند) و حتی ایرانیان خارج از کشور را میتوان تشویق کرد از بستر بلاکچینی، سرمایههایشان را به ایران انتقال دهند. در کنار مذاکرات موثر با جهان میتوان انتظار داشت ریاست جمهور کانالهای بیشتری را تقویت کند تا در مذاکرات نیز دست بالاتری داشته باشد.
مدیریت یارانه و انرژی
ضرورت واقعیسازی هزینههای انرژی و بازتوزیع نظام یارانهای، قاچاق سوخت و کمبود گاز و بنزین امروز غیرقابل انکار است. سخن از اختصاص یارانهای برپایه بنزین (یا شبیهبه طرح وان سعید جلیلی) به هر کد ملی است. همچنین، در سه سال گذشته، شاهد دو مرتبه هک سامانه بنزین بودیم که جایگاههای سوخت هنوز از مرتبه آخر آن کمر راست نکردهاند.
رییسجمهور محترم! بستر بلاکچین بیشک بستری عالی برای مدیریت یارانهها خواهد بود. هر کسی میتواند یک حساب در یک شبکه بلاکچین داشته باشد، یارانههای انرژی خود را از آن طریق دریافت کند و در همان بستر شفاف و روشن به کسانیکه میخواهند سوخت تهیه کنند و سهمیه ندارند، داشتههای خود را بفروشد. همچنین امکان هک شدن سامانه سوختی برپایه بلاکچین، چه به اینترنت و چه به اینترانت وصل باشد، تقریبن منتفی است. لطفن روی توانایی فنی فعالان داخلی حساب باز کنید.
بازار کار و اشتغالزایی
صنعت رمزارزها، بکر و گسترده است و ظرفیت بالایی دارد که تعداد بسیاری متخصص اقتصادی، برنامهنویسی و مدیریتی جذب این بخش شوند و ساختاری قدرتمند بسازند. رییسجمهور محترم! با تقویت این حوزه میتوانید علاوهبر تقویت بازوی جدید اقتصادی کشور، اشتغالزایی کنید و تولید ناخالص داخلی را مستقل از نفت و از طریق این بازار افزایش دهید. تسهیل زمینه کاری رمزارزی، قطعن بازی برد-برد برای دولت و ملت است.
توکنها و فرصتهای بیشمارش
در دنیای بلاکچین یکی از مهمترین عرصهها، بیشک توکنها هستند؛ اعم از توکنهای یکتا (NFT) و عام که همگی کاربردهای فراوانی دارند. توکنها در عرصههای متعددی میتوانند به یاری اقتصاد کشور بیایند؛ برای نمونه در دو عرصه میتوانند فرصتهای مهمی را فراهم کنند: یکم: مالکیت معنوی و حق تکثیر و نشر و دوم: تامین مالی.
درباره مورد یکم، یکی از دردسرسازترین مسایل این روزها، حقوق مالکیت معنوی است که مراحل قانونی آن در روندهای حقوقی و محاکم قضایی بسیار پیچیده و پرپیچوتاب شده؛ کمی پرسوجو این حقیقت را آشکار میکند و راه سادهای در دنیای بلاکچین دارد و آنهم توکنهای یکتا هستند.
در بستر بلاکچین با چند کلیک و احراز هویت، میتوان بهسادگی دستکم اسناد پایهای مرتبطبا مالکیت معنوی را ثبت کرد (مثل ثبت اولیه ایده، ثبت طرح کلی و جزیی پیش از ثبت قانونی) تا در زمان نیاز، با استناد به همین مدارکِ تبدیلشده به توکن از بار کاغذبازیها و شکایات کاسته شود. شبکههای بلاکچینی امن و شفاف هستند و قطعن این کار، گام بزرگی در جهت برقراری دولت الکترونیک به شمار میرود. این تنها یکی از کاربردهای این نوع توکن خاص است.
مورد دوم، یعنی تامین مالی بیشک در راستای اهداف اقتصادی تمام دولتها با هر گرایشی کمک بزرگی خواهد بود. چه در عرصه دولتی اقتصاد و چه بخش خصوصی، موضوع تامین مالی و سرمایه بهشدت پرچالش و پیچیده محسوب میشود. قوانین بودجهای، محدودیتها و عوارض ناشیاز چاپ پول و بسط پایه پولی در دولتها و از سوی دیگر قوانین دستوپاگیر برای بخش خصوصی چالشهای سختی برای شرکتها ایجاد کرده است.
برای مثال بهصورت عمومی، شرکتها برای تامین مالی از عموم مردم، راهی جز رجوع به بانکها، بازارها و سازکارهای اوراق بهادار رسمی ندارند که الزامات قانونی فراوانی میطلبد و وقتگیر و بسیار پرهزینه است.
برای شرکتی کوچک یا استارتآپی نوپا که تنها قصد دارد از راه جمعسپاری تامین سرمایه کند، هیچ راه قانونیِ سریعی وجود ندارد. درحالیکه اگر چنین شرکتهایی بتوانند توکنهای خود را بر بستر بلاکچین بسازند و عرضه کنند، دستکم نیمی از راه کوتاه میشود. این توکنها میتواند جای بسیاری از قراردادها و کاغذبازیها را بگیرد، بیآنکه به قانونگذاری و تنظیمگری تازهای نیاز باشد.
جناب رییسجمهور! تقویت جایگاه و گسترش فضای ساخت توکن، چه بهلحاظ فناوری و زیرساخت و چه از منظر قانونی موضوعی پرسود خواهد بود. این پیشنهادها، تنها بخش کوچکی از فرصتهای بزرگ و بیشمار توسعه توکنها است.
استخراج و روشی پرمنفعت
در دورانی که بهدست آوردن ارزهای خارجی سختتر از هر زمان دیگری شده و مشارکت در بازار رمزارزها برای کشور و حتی شهروندان معمولی به جنگی یکسویه تبدیل شده است، استخراج میتواند روشی امنتر و سادهتر برای رسیدن به منفعتهای اقتصادی برای کشور باشد.
این موضوع نهتنها درباره ارزهای دیجیتال مشهور، بلکه درباره کلیه ارزها مهم است؛ زیرا رمزارزهای کمتر شناختهشده، کمتر زیر ذرهبین نظارت و تحریمهای بینالمللی قرار دارند. با توسعه زیرساختها، مجوزهای قانونی و حتی پذیرش سرمایهگذاری خارجی برای استخراج رمزارزها میتوان منفعتها و فرصتهای فراوانی را برای کشور فراهم آورد.
رییسجمهور محترم! این موضوع بیشک مهم و فقط در سطح ملی قابل مدیریت است. البته باید دانست که بخش خصوصی «واقعی» نه «خصولتی» توان انجام این کار را خواهد داشت.
سخن پایانی
رییسجمهور محترم آقای دکتر مسعود پزشکیان و مخاطبان عزیز! اجازه دهید، با مثالی این نوشتار را به پایان ببریم. کشور السالوادور بهدلیل مشکلات اقتصادی گسترده مجبور شد ارز ملی خود کنار بگذارد و دلار آمریکا را پول کشور خود قرار دهد. با محدودیت منابع دلاری، بهطور خودکار، اقتصاد فعال شد و تورم و شرایط اقتصادی این کشور رو به بهبود گذاشت. اما این کشور میداند پیوندش به ایالات متحده، خطرآفرین است و باید به راهکارهای جایگزین بیندیشند.
«نایب بوکوله» (Nayib Bukele) رییسجمهور السالوادور، بیتکوین را نیز در کنار دلار، بهعنوان پول قابل استفاده در کشور اعلام کرد. یعنی سیستمی برای کمک به اقتصاد این کشور اختیار شد که بهجای وابستگی به بانک مرکزی آمریکا یا خود کشور، به ساختار بدون مرکز و نامتمرکز متصل است تا پناهگاهی در برابر تلاطمات سیاسی و اقتصادی بینالمللی باشد.
رییسجمهور محترم! این یک درس بینالمللی است که نشان میدهد رمزارزها میتوانند چقدر موثر باشند. اگر میخواهید اتکا به ارزهای خارجی را کم کنید، لطفن برای بهکارگیری رمزارزها و فناوری بلاکچین بهجد بیندیشید و در این عرصه فعالتر شوید.
خود مشاور بایدن میگوید کریپتو واقعا راه حلی برای تحریم های ما نیست
crypto’s not really a workaround for our sanctions
این همه ، هر دفعه خبرهای تحریم های اوفک میاد
دقیقا چطوری میخواهید تحریم ها را دور بزنید