پروژه mBridge
پروژه امبریج (mBridge)، مخفف Multiple Central Bank Digital Currency Bridge، ابتکاری است با هدف ایجاد سامانه پرداخت بینالمللی که از ارزهای دیجیتال بانکهای مرکزی (CBDCs) استفاده میکند. این پروژه حاصل همکاری چند بانک مرکزی است. در این مقاله قصد داریم درباره این پروژه و حواشی آن سخن بگوییم. البته پیش از پرداختن به موضوع به کلیت مفاهیم زیربنایی خواهیم پرداخت و در انتها نیز بر درسهایی که این پروژه برای ما دارد، متمرکز میشویم.
عناوین این مقاله:
سامانههای پرداخت بینالمللی و محدودیتها
سامانههای پرداخت بینالمللی به زیرساختها و فرآیندهایی اطلاق میشود که امکان تراکنشهای مالی بین افراد، مشاغل یا دولتها را در کشورهای مختلف فراهم میکند. مشهورترین این سامانهها که در عرصه بینالمللی بیشترین کاربرد عام را دارد، سوئیفت (SWIFT: The Society for Worldwide Interbank Financial Telecommunication) است. این پرداختها شامل انتقال پول یا ارز یا داراییهایی میشود که در کشورهای مختلف کاربرد دارند و از اینرو در تجارت بینالمللی، حوالهها، سرمایهگذاری و گردشگری نقش مهمی ایفا میکنند. دراصل بدون چنین سامانههایی دادوستد کشورها ناشدنی خواهد بود.
مسایل بنیادی پرداختهای برونمرزی
تبادل ارزی:
از آنجاییکه کشورهای مختلف از ارزهای مختلف استفاده میکنند، پرداختهای برونمرزی اغلب به تبدیل ارز نیاز دارند. این فرآیند میتواند شامل نوسانات نرخ ارز و کارمزد باشد.
واسطهها:
پرداختهای برونمرزی اغلب از راه واسطههایی مانند بانکها انجام میشود که انتقال پول بین کشورها را تسهیل میکند. هر واسطه بهطور معمولا هزینههایی را برای خدمات خود دریافت و این روند را کندتر و گرانتر میکند.
مقررات و تنظیمگری:
پرداخت بین کشورها تابع الزامات قانونی و نظارتی مختلف و متعددی است، مانند مقررات مبارزه با پولشویی (AML) و مبارزه با تامین مالی تروریسم (CTF). رعایت این مقررات لایههایی از پیچیدگی را به تراکنشهای فرامرزی میافزاید.
سامانههای تسویهحساب:
موسسههای مالی از سامانهها و روندهای تسویهای مشخصی برای پرداختها استفاده میکنند. این سیستمها بسته به منطقه متفاوت است و برای اطمینان از اینکه وجوه بهطور دقیق بین کشورها و موسسههای مالی مختلف منتقل میشوند، بسیار مهم هستند.
چالشهای سامانههای پرداخت سنتی
هزینههای بالا:
بهدلیل واسطهها و کارمزد تبدیل ارز، پرداختهای برونمرزی میتواند گران باشد.
سرعت پایین پردازش:
در سیستمهای سنتی ممکن است چند روز طول بکشد تا پرداختها بهدلیل دخالت چند بانک و اختلاف منطقه زمانی انجام شود، زیرا دو سر این فرآیندها انسانهایی نشستهاند که باید یکبهیک شرایط و مقررات بررسی کنند.
شفافیت محدود:
ردیابی وضعیت پرداختهای فرامرزی میتواند دشوار باشد، زیرا اغلب شفافیت کمی در این فرآیند وجود دارد، بهویژه هنگامیکه چند واسطه در آن دخالت دارند. در نهایت، حتی وجود سامانههایی مثل سوئیفت بخشی از گردش کاری در چهارچوبهای محلی پنهان شده است.
دسترسی محدود:
برخی از افراد و کسبوکارها، بهویژه در کشورهای در حال توسعه، با دسترسی محدود و مشکلات فراوانی مواجه هستند تا به خدمات پرداخت فرامرزی دست یابند که میتواند توانایی آنها را برای مشارکت در بازارهای جهانی محدود کند. برای مثال کسی که در حال تولید صنایع دستی سنتی است و در روستا سکونت دارد، علیرغم وجود تقاضا برای محصولاتش، در عمل نمیتواند از حدی بیشتر وارد چرخه تولید و زنجیره تامین شود.
ضرورتهای سامانههای مستقل تبادلات مالی بر بستر بلاکچین نظیر امبریج
توسعه سیستمهای تبادل مالی مستقل در پلتفرمهای بلاکچینی بهدلیل ظرفیتهایی که برای تغییر زیرساختهای مالی دارند، اهمیت فزایندهای پیدا میکند. در اینجا ضرورتهای اساسی برای پیادهسازی چنین سامانههایی را به اختصار مرور کردهایم:
تمرکززدایی
حذف واسطهها:
سیستمهای مالی سنتی به واسطههایی مانند بانکها، مراکز تهاتر و پردازشگرهای پرداخت متکی هستند. سیستمهای مبتنیبر بلاکچین میتوانند بهصورت غیرمتمرکز عمل کرده و امکان انجام معاملات مستقیم همتابههمتا (Peer-to-Peer) را بدون نیاز به واسطهها فراهم کنند. این موضوع باعث کاهش هزینهها و افزایش کارایی میشود.
مدیریت پیشرفتهتر کاربران:
بلاکچین به کاربران اجازه میدهد تا کنترل بیشتری بر داراییها و تراکنشهای خود داشته باشند، زیرا هیچ مرجع مرکزی و انحصاری برای مدیریت سیستم وجود ندارد. هر شرکتکننده کلید داراییهای خود را ایجاد میکند و دسترسی مستقیم، برخط و آنی (Real-Time) به صرافی دارد.
شفافیت و امنیت
دفتر کل غیرقابلتغییر (Immutable Ledger):
از ویژگیهای اصلی و بنیادی بلاکچین حفظ همه دادهها و اسناد در دفتر کل توزیعشده تغییرناپذیر است که تضمین میکند هر تراکنش بهطور دایم و شفاف ثبت شود و در دسترس بررسی ذینفعان قرار دارد. این موضوع باعث کاهش تقلب و هزینههای مضاعف و مانع دستکاری در سوابق مالی میشود.
قابلیت حسابرسی موثرتر:
هر تراکنش در یک بلاکچین را میتوان ردیابی و یک مسیر حسابرسی کامل ایجاد کرد. این شفافیت باعث ایجاد اعتماد در سیستم میشود و نظارت بر فعالیتهای مالی را برای تنظیمگران و مشارکتکنندگان آسانتر میکند.
امنیت رمزنگاریشده:
سامانههای بلاکچین از رمزنگاری پیشرفته برای ایمنسازی تراکنشها استفاده میکنند که باعث میشود در برابر هک و نقض حریم خصوصی بسیار مقاومتر باشند و امنیت دادهها و اسناد حفظ شود.
بازده هزینهها
کاهش کارمزد تراکنش:
سیستمهای مالی سنتی اغلب بهدلیل دخالت چند واسطه، کارمزد معاملات بالایی را متحمل میشوند درحالیکه بلاکچین این واسطهها را حذف یا کاهش میدهند که به کاهش هزینههای تراکنش، بهویژه در پرداختهای فرامرزی منجر میشود.
اتوماسیون از راهِ قراردادهای هوشمند:
پلتفرمهای بلاکچین از قراردادهای هوشمند پشتیبانی میکنند که بهطور خودکار قراردادها را بدون دخالت انسان اجرا، تایید یا ثبت میکنند. این موضوع هزینههای سربار اداری را کاهش میدهد و فرآیندهایی مانند تسویهحساب، وامدهی و خدمات امانی را سرعت میبخشد.
تسویه سریعتر
تراکنشهای آنی یا زمان واقعی (Real-Time Transactions):
سامانههای مبتنیبر بلاکچین میتوانند تراکنشها را در زمان واقعی یا نزدیک به زمان واقعی پردازش کنند و تاخیرهای چندروزه مرتبطبا سیستمهای بانکی سنتی را به چند ساعت حتی چند دقیقه کاهش دهند. در این صورت هر تراکنشی اعم از تسویه یا پرداخت یا صدور ضمانتنامه از توافق تا اجرا در کمترین زمان صورت میگیرد.
عملیاتهای پرداخت و تسویه پیوسته:
برخلاف سیستمهای بانکداری سنتی که به ساعات کاری خود محدود هستند و تعطیلات رسمی و غیررسمی روندها را دچار وقفه میکنند، صرافیهای بلاکچین میتوانند ۷/۲۴ در سطح جهانی کار کنند.
فراگیری مالی عام فرامرزی
· دسترسی بدون مرز:
سیستمهای مالی مبتنیبر بلاکچین میتوانند بدون نیاز به واسطه اعم از بانکهای تجاری یا ناظر در سطح جهانی کار کنند، بنابراین مشارکت افراد و مشاغل مستقل در اقتصاد جهانی آسانتر میشود. این موضوع بهویژه برای مناطقی که دسترسی به خدمات مالی سنتی محدود یا بسیار پرهزینه محسوب میشود، بسیار مهم است.
موانع کمتر ورود:
ماهیت غیرمتمرکز بلاکچین به افرادی با دسترسی محدود به سیستمهای مالی رسمی (بهعنوان مثال، آنهایی که حساب بانکی ندارند) این امکان را میدهد تا بیواسطه و مستقیم و با یک تلفن همراه هوشمند از ارزهای دیجیتال و خدمات مالی غیرمتمرکز یا دیفای (DeFi) بهره ببرند.
تابآوری و افزونگی (Resilience and Redundancy)
معماری شبکههای توزیعشده:
سیستمهای بلاکچین نسبتبه سیستمهای متمرکز در برابر خرابی مقاومتر هستند، زیرا آنها روی یک شبکه توزیعشده از گرهها کار میکنند. در صورت بروز نقص فنی یا حمله به بخشی از شبکه، سیستم میتواند بدون اختلال به کار خود ادامه دهد.
مقاومت در برابر سانسور:
یک سیستم مالی مستقل مبتنیبر بلاکچین کمتر در معرض مداخله دولتی یا نهادی است و حاکمیت مالی را برای افراد و مشاغل در مناطق دارای بیثباتی سیاسی یا کنترل ارز فراهم میکند.
برنامهریزی و نوآوری
سامانههای مالی غیرمتمرکز:
بلاکچین امکان ایجاد برنامههای کاربردی DeFi را فراهم میکند که خدمات مالی غیرمتمرکز مانند وام، استقراض، تجارت و بیمه را ارایه میدهند. این فرصتهای جدیدی را برای نوآوری و سفارشیسازی در صنعت مالی باز میکند.
محصولات مالی قابل سفارشیسازی:
داراییهای مالی قابل برنامهریزی در بلاکچین به کاربران امکان میدهد ابزارهای مالی سفارشی ایجاد کنند، داراییهای دنیای واقعی را نشانهگذاری کنند و استراتژیهای مالی پیچیدهای را بدون اتکا به موسسات مالی سنتی توسعه دهند.
انطباق مقررات و اعتماد
سازکارهای انطباق داخلی:
سیستمهای بلاکچین میتوانند پروتکلهای انطباق را بهطور مستقیم از طریق قراردادهای هوشمند در شبکه گنجانده و بدون نیاز به رعایت الزامات قانونی مانند احراز هویت و فرآیندهای ضدپولشویی را تضمین کنند.
شفافیت برای رگولاتورها:
شفافیت بلاکچین همچنین میتواند به تنظیمکنندهها در ردیابی فعالیتهای مالی غیرقانونی کمک کند و نظارت بهتری را بدون تضعیف ماهیت غیرمتمرکز سیستم ممکن میسازد.
قابلیت همکاری با سیستمهای سنتی
سیستمهای مالی قدیمی برای پل زدن:
سیستمهای مالی مستقل مبتنیبر بلاکچین میتوانند با موسسههای مالی سنتی ادغام شوند و مدلهای ترکیبی را تسهیل میکنند که در آن داراییها نشانهگذاری میشوند یا ارزهای فیات میتوانند بهصورت یکپارچه با داراییهای دیجیتال مبادله شوند. این موضوع امکان انتقال نرمتر به اکوسیستمهای مالی غیرمتمرکز را فراهم میکند.
ارزهای دیجیتال بانک مرکزی (CBDC):
سیستمهای مبتنیبر بلاکچین را میتوان برای تعامل با ارزهای دیجیتال بانک مرکزی طراحی کرد و راهی را برای سیستمهای مالی سنتی برای ارتباط با شبکههای غیرمتمرکز و در عین حال حفظ کنترل نظارتی بر سیاستهای پولی ارایه کرد.
حریم خصوصی دادهها و ناشناس بودن کاربر
فناوریهای حفظ حریم خصوصی:
پلتفرمهای بلاکچین میتوانند از فناوریهای حفظ حریم خصوصی مانند شواهد دانش صفر (Zero-Knowledge) استفاده کنند تا اطمینان حاصل شود که دادههای مالی حساس خصوصی باقی میمانند و در عین حال امکان تایید تراکنش را فراهم میکنند. این موضوع هم برای حفظ حریم خصوصی شخصی و هم برای محرمانگی تجاری بسیار مهم است.
نام مستعار:
در حالیکه تراکنشهای بلاکچین شفاف هستند، کاربران میتوانند با نام مستعار کار کنند. این کار لایهای از ناشناس بودن را فراهم میکند که میتواند برای کاربرانی که حریم خصوصی را در اولویت قرار میدهند، مفید باشد.
معرفی پروژه mBridge
این پروژه حاصل همکاری چند بانک مرکزی است، از جمله بانکهای مرکزی چین، هنگکنگ، تایلند، امارات متحده عربی و عربستان سعودی و تحت هدایت بخش نوآوری بانک BIS هنگکنگ است. این پلتفرم بر پایه شبکه بلاکچین mBridge Ledger کار میکند و طوری طراحی شده است که با حوزههای قضایی و الزامات قانونی و نیازهای حاکمیتی کشورهای این پروژه مطابقت داشته باشد.
پروژه mBridge بخشی از حرکت گستردهتری است که کشورها در حال بررسی استفاده از CBDC بهعنوان ابزاری برای مدرنسازی زیرساختهای مالی هستند و میتواند راه را برای ایجاد استانداردهای جدید جهانی در پرداختهای دیجیتال بینالمللی هموار کند. این پروژه مراحل مختلف توسعه را پشت سر گذاشته و همچنان در حال تکامل است. در حال حاضر، پروتوتایپهای این پروژه با معاملات واقعی در حال اجرا است.
این پروژه تضمین میکند که هر تراکنش با مقررات مربوطبه حوزههای قضایی درگیر مطابقت دارد. این پلتفرم برای ادغام انطباق مقررات در سیستم با تعبیه قوانین در دفترکل، از جمله پروتکلهای احراز هویت و مبارزه با پولشویی طراحی شده است. معاملات بین حوزههای قضایی مختلف باید الزامات نظارتی تعیینشده توسط بانک مرکزی هر کشور را برآورده کند. این سیستم از طریق قراردادهای هوشمند و شرایط از پیش برنامهریزیشده، انطباق را تضمین میکند.
هر تراکنش در mBridge روی بلاکچین ثبت میشود و یک دنباله شفاف و قابل بازرسی ایجاد میکند. تنظیمگرها میتوانند بهراحتی جریان وجوه را ردیابی کنند و از شفافیت و انطباق با مقررات بینالمللی اطمینان حاصل کنند. این سیستم امکان نظارت کارآمد از سوی رگولاتورها را فراهم کرده و در عین حال از حریم خصوصی کاربران فردی از راه تکنیکهای رمزنگاری امن محافظت میکند.
این فرآیند بهطور معمول زمانی آغاز میشود که یک موسسه مالی با استفاده از کیفپول دیجیتال خود، یک تراکنش برونمرزی را آغاز میکند. CBDC از کیفپول دیجیتال فرستنده (به ارز محلی آنها) منتقل شده و از راه پلتفرم mBridge به CBDC گیرنده (به ارز محلی خود) تبدیل میشود. تراکنش از سوی بانکهای مرکزی مربوط درگیر در انتقال، با اطمینان از رعایت مقررات آنها تایید میشود. پس از تایید، انتقال تکمیل میشود و CBDCها در زمان واقعی تسویه میشوند.
درحالیکه امبریج روی ارزهای دیجیتال بانک مرکزی متمرکز است، بهگونهای طراحی شده که با سیستمها و زیرساختهای مالی موجود قابل همکاری و تبادل باشد. این موضوع تضمین میکند که mBridge میتواند با روشهای پرداخت سنتی مانند SWIFT همزیستی داشته باشد و امکان انتقال نرمتر از سیستمهای قدیمی به سیستمهای مبتنیبر بلاکچین را فراهم میکند.
ساختار و ویژگیهای فنی پروژه mBridge
در اینجا ساختار و ویژگیهای فنی پروژه mBridge را مرور میکنیم:
زیرساخت بلاکچینی
فناوری دفترکل توزیع شده (DLT: Distributed Ledger Technology):
شبکه mBridge بر پایه دفتر کل توزیعشده کار میکند که یعنی پیشینه تراکنشها در چند گره از شبکهای غیرمتمرکز ذخیره میشود. هر بانک مرکزی دخیل، چند گره را ایجاد میکند که در آن تراکنشها ثبت و تایید میشوند. این فناوری وابستگی به واسطهها را به حداقل میرساند و تسویه آنی را ممکن میسازد.
تعامل و تبدیل میان CBDCها:
پلتفرم mBridge برای تسهیل تعامل بین ارزهای دیجیتال بانکهای مرکزی مختلف ساخته شده است. این موضوع به کشورها اجازه میدهد تا تراکنشهای بینالمللی را با استفاده از ارزهای دیجیتال مربوطه خود انجام دهند و از نیاز به ارزهای فیات واسطه مانند دلار آمریکا اجتناب کنند.
الگوریتم اجماع:
mBridge برای اطمینان از اعتبار و یکپارچگی دفترکل توزیعشده بر یک مکانیسم اجماع متکی است. هر تراکنش قبل از اضافه شدن به دفترکل باید توسط بیشتر گرهها (که از سوی بانکهای مرکزی اداره میشود) تایید شود. مدل اجماع امنیت، یکپارچگی داده و اعتماد را بین نهادهای شرکتکننده تضمین میکند. علاوه بر این، صدور، بازخرید و پرداخت CBDC از راه قراردادهای هوشمند نوشتهشده با استفاده از زبان برنامهنویسی سالیدیتی (Solidity) اجرا میشود. این کد بین بانکهای مرکزی شرکتکننده به اشتراک گذاشته شده و منبعباز (Open-Source) است.
این پروژه، از الگوریتم اجماع دشینگ (Dashing) استفاده میکند که یک پروتکل توافقی تلورانس خطای بیزانسی (Byzantine Fault Tolerance: BFT) است که از شواهد تایید نسبی اعتبارسنجی بلوک برای کاهش زمان لازم برای دستیابی به اجماع و بهبود عملکرد کلی پروتکل استفاده میکند. آدرسهای مستعار و بستههای فراداده پرداخت رمزگذاریشده برای حمایت از حریم خصوصی و محرمانه بودن در تراکنشها استفاده میشود. این پلتفرم همچنین APIهایی را بر اساس استاندارد جهانی پیامرسانی ISO 20022 برای اطلاعات مالی ارایه میدهد تا از قابلیت همکاری و کاهش اصطکاک در هنگام ورود به موسسات جدید پشتیبانی کند.
امنیت رمزنگاری
· تراکنشها با استفاده از الگوریتمهای رمزنگاری پیشرفته ایمن میشوند که از دسترسی غیرمجاز، دستکاری یا کلاهبرداری جلوگیری میکند. کلید خصوصی کاربران برای امضای تراکنشها مورد نیاز است و اطمینان حاصل میشود که فقط شرکتکنندگان مجاز میتوانند تراکنشها را آغاز و تایید کنند.
معماری چند حوزه قضایی
گرههای بانک مرکزی:
هر بانک مرکزی شرکتکننده گره خود را در شبکه mBridge اجرا میکند. این گرهها مسوول صدور CBDC خود روی پلتفرم، تایید تراکنشها و نگهداری دفترکل هستند. ماهیت غیرمتمرکز گرهها تضمین میکند که هیچ نهاد واحدی کنترل کاملی بر شبکه ندارد و هر بانک مرکزی استقلال خود را بر صدور و مدیریت ارز دیجیتال خود حفظ میکند.
قراردادهای هوشمند برای تسویه خودکار:
mBridge از قراردادهای هوشمند استفاده میکند که قراردادهایی خوداجرا با شرایطی هستند که بهطور مستقیم در کد نوشته شدهاند. قراردادهای هوشمند با اجرای قوانین و شرایط از پیش تعریفشده، تسویهحسابهای خودکار و تقریبن لحظهای پرداختهای فرامرزی را تسهیل میکنند. این قراردادها فرآیندهای پیچیدهای مانند بررسی انطباق، مبادلات ارزی و اعتبارسنجی تراکنشها را خودکار میکند و نیاز به مداخله دستی را کاهش میدهد.
تسویه ناخالص بیدرنگ (RTGS)
· mBridge دارای قابلیت تسویه ناخالص بیدرنگ (RTGS) است، که در آن پرداختها بهصورت جداگانه و در زمان واقعی بدون دستهبندی پردازش و تسویه میشوند. معاملات پس از ثبت در دفترکل، قطعی تلقی میشوند و ریسک تسویه را حذف میکنند. قابلیت تسویه بیدرنگ در mBridge بهطور خاص برای رسیدگی به پیچیدگی تراکنشهای فرامرزی از جمله وجود ارزهای مختلف، حوزههای قضایی متفاوت و مناطق زمانی طراحی شده است.
کیفپولهای دیجیتال قابل همکاری و صرافی چندارزی
· کاربرانی که در پلتفرم mBridge هستند، اعم از بانک، کسبوکار یا موسسههای مالی، از طریق کیفپولهای دیجیتالی دارای قابلیت تبادل و همکاری به سیستم دسترسی هستند. این کیفپولها به آنها اجازه میدهد چند CBDC را نگهداری کنند و با آنها تراکنشها را انجام دهند و با سایر افراد فعال در شبکه تعامل داشته باشند. کاربران میتوانند با استفاده از یک پلتفرم واحد CBDCها را بدون نیاز به ارزها یا خدمات واسطه تبدیل کنند و انتقال دهند.
بهعبارت دیگر، این سیستم دارای قابلیت تبدیل چندارزی برای تسهیل تراکنش بین CBDCهای مختلف است، یعنی همزمان یک صرافی چندارزی است. کاربران میتوانند بهطور آنی، با استفاده از پلتفرم mBridge، یک CBDC را با دیگری مبادله کنند، بدون اینکه به ارز واسطهای مانند دلار یا یورو نیازی داشته باشند.
مهمترین هدف: رفع انحصار
سیستمهای پرداخت فرامرزی و بینالمللی متعددی وجود دارد ولی در عمل یک سیستم است که واقعن کار میکند و آن سوئیفت است که رقیب ندارد و از سوی دیگر، تحت اتوریته و نظارت سنگین ایالات متحده قرار دارد. تنشهای سیاسی و اقتصادی، حتی کوچک و بدون اینکه موجب شود تحریم یا اقدام متقابلی از سوی طرفهای تنش سر بزند، بهسرعت در کار سوئیفت و حتی دیگر سیستمهای مشابه اخلالهایی ایجاد میکند یا دستکم موجب تاخیرهای معناداری میشود. بهطور مشخص در جنگ تجاری بین چین و ایالات متحده بهروشنی دیده شد که حتی نه خود سوئیفت، بلکه بانکهای واسط برای هر معامله استعلام بیشتری میگرفتند. گاه از سوی مقامات دولتی، بهویژه از سوی آمریکا، واسطها و سوئیفت تحت فشار قرار داشتند که یک عملیات ساده را به سختترین شکل به انجام برساند.
ضمن اینکه ایالات متحده ابزاری دارد که میتواند سوئیفت را بیآنکه حتی کمترین فشار مستقیمی وارد کند، بهزانو درآورد و آنهم دلار است که ارز جهانروا به شمار میرود. برای مثال، فقط لازم است به سوئیفت اعلام کند بهطور موقت همه تراکنشهای دلاری مربوطبه شهروندان کشور الف باید ابتدا در بانکی در خاک ایالات متحده بررسی شود و سپس این نهاد حق دارد تراکنش را تکمیل کند، چنین روندی یعنی دستکم چند روز تاخیر، چند درصد افزایش هزینه تراکنش و شاید ضرر و زیان برای معاملات.
از سوی دیگر، اگر کار به تحریم بکشد داستان کاملن متفاوت میشود که شرحش لازم نیست، زیرا ما ایرانیان آن را زندگی میکنیم.
بنابراین رفع انحصار از سوئیفت و از آن مهمتر دلار، هدف اصلی است که دنبال میشود. گفتنی است که باید در نظر داشت در دنیای فردا، شاید دیگر فیاتها هم به مفهوم امروز وجود نداشته باشد و فقط رمزارزها باشند که نقش ابزار مبادله را بازی کنند. بنابراین وجود چنین پروژهها و شبکههایی یک ضرورت است.
تایملاین وقایع پروژه
ایجاد مفهوم و پژوهشهای اولیه ۲۰۱۹ – ۲۰۲۰
· سال ۲۰۱۹:
بانکهای مرکزی و BIS شروع به بررسی ظرفیتهای ارزهای دیجیتال بانکهای مرکزی برای بهبود پرداختهای بینالمللی کردند. بحثهای اولیه بر این موضوع متمرکز بود که چگونه میتوان از فناوری بلاکچین و دفترکل توزیعشده برای رسیدگی به ناکارآمدیهای سیستمهای پرداخت فعلی استفاده کرد.
· سال ۲۰۲۰:
سازمان پولی هنگکنگ (HKMA) و بانک تایلند (BoT) پروژه Inthanon-LionRock را راهاندازی کردند که پیشروی mBridge است. این پروژه فاز اولیه و آزمایشی برای بهرهگیری از DLT برای پرداختهای CBDC برونمرزی بین هنگکنگ و تایلند بود. فوریه ۲۰۲۰ پروژه Inthanon-LionRock اولین اثبات مفهومی (Proof-of-Concept :PoC) خود را انجام داد، که امکان پرداختهای فرامرزی را با استفاده از یک پلتفرم بلاکچین مشترک برای تسهیل تراکنشهای بین بانکهای مرکزی هنگکنگ و تایلند نشان داد.
در نوامبر ۲۰۲۰ نیز پس از PoC موفق، پروژه Inthanon-LionRock علاقه خود را به توسعه یک پلتفرم برای چند CBDC بهمنظور پرداختهای فرامرزی افزایش داد که به همکاری بینالمللی گستردهتر با سایر بانکهای مرکزی منجر شد.
انتقال به mBridge و Expansion ۲۰۲۱
نیمهنخست سال ۲۰۲۱:
با موفقیت پروژه Inthanon-LionRock، این پروژه به mBridge تغییر نام داد و به بانکهای مرکزی بانک خلق چین (PBoC)، بانک مرکزی امارات متحده عربی (CBUAE)، سازمان پولی هنگکنگ (HKMA) و بانک تایلند (BoT) گسترش یافت.
سپتامبر ۲۰۲۱:
مرکز نوآوری BIS گزارشی درباره mBridge منتشر کرد که اهداف، چالشها و مزایای بالقوه استفاده از CBDCها برای پرداختهای فرامرزی را تشریح کرد. در این گزارش همچنین بر مزایای فنی DLT و بلاکچین در کاهش هزینهها و بهبود کارایی تاکید شده بود.
اکتبر ۲۰۲۱:
پروژه mBridge با مشارکت چهار بانک مرکزی وارد مرحله آزمایش نمونه اولیه شد. پلتفرم آزمایشی برای فعال کردن تراکنشهای فرامرزی با بهرهگیری از CBDCهای مربوطه هر کشور و همچنین با تمرکز بر تسویه زمان واقعی و انطباق با مقررات توسعه داده شد.
اجرای آزمایشی تراکنشهای فرامرزی ۲۰۲۲
مارس ۲۰۲۲:
پلتفرم mBridge وارد فاز آزمایشی شد و تراکنشهای واقعی بین بانکهای مرکزی شرکتکننده را آزمایش کرد. این مرحله بر آزمایش ظرفیت سیستم برای مواردی چون تسویهحساب ناخالص بلادرنگ (RTGS) و قابلیت همکاری چند CBDC متمرکز بود.
سپتامبر ۲۰۲۲:
BIS و بانکهای مرکزی شرکتکننده گزارشی درباره mBridge منتشر کردند که نتایج پرداخت فرامرزی آزمایشی را شرح میداد. این گزارش بر تکمیل موفقیتآمیز بیش از ۱۶۰ تراکنش با استفاده از CBDC بین موسسات مالی در چهار حوزه قضایی تاکید میکرد. آزمایشها ظرفیت قابلتوجه این سامانه نوین را در مقایسه با سیستمهای سنتی برای کاهش هزینهها و بهبود سرعت تراکنش نشان میداد.
اکتبر ۲۰۲۲:
mBridge به کانون بحثها در مجامع مالی بینالمللی، مانند G20 تبدیل شد، زیرا این پروژه بهدلیل پتانسیل خود برای تغییر پرداختهای بینمرزی مورد توجه جهانی قرار گرفت.
توسعه و مقیاسگذاری مداوم ۲۰۲۳
۲۰۲۳:
پروژه mBridge با انجام فرآیندهای آزمایشی بیشتر و اصلاحات فنی به تکامل خود ادامه داد. این پلتفرم قابلیتهای خود را گسترش داد و موارد استفاده بیشتری از جمله امور مالی تجارت، حوالههای بینالمللی و انطباق چند حوزه قضایی را بررسی کرد. بانکهای مرکزی درگیر در این پروژه روی تضمین مقیاسپذیری و بهبود چهارچوبهای نظارتی برای قابلیت همکاری CBDC در سراسر کشورهای شریک کار کردند.
آگوست ۲۰۲۳:
گزارشی از مرکز نوآوری BIS نشان داد که پلتفرم mBridge از نظر امنیت، انعطافپذیری و همسویی نظارتی پیشرفت قابلتوجهی داشته است. در این مرحله تمام تمرکز بر این استوار بود که سیستم بتواند حجم بیشتری از تراکنشها را انجام دهد و با الزامات نظارتی خاص هر حوزه قضایی دخیل مطابقت بیشتری داشته باشد.
توسعه بیشتر و عضو جدید ۲۰۲۴
ژوئن ۲۰۲۴:
بانک مرکزی عربستان سعودی (SAMA) اعلام کرد به این پروژه میپیوند و قصد دارد در سطح بالایی در آن مشارکت داشته باشد.
انتظار از سال ۲۰۲۴:
انتظار میرود این پروژه به مرحله مقیاسبندی و استقرار عملیاتی برود و بانکهای مرکزی بیشتری بهطور بالقوه به این پلتفرم بپیوندند. همانطور که mBridge به بلوغ خود ادامه میدهد، ممکن است به یک چهارچوب گسترده برای تراکنشهای CBDC برونمرزی با تمرکز بر افزایش کارایی، کاهش هزینههای تراکنش و بهبود شمول مالی تبدیل شود.
درسهایی برای ایران
کشور ما درگیر بیرحمانهترین و یکسویهترین تحریمها در طول تاریخ است؛ بیراه نیست اگر بگوییم ما در یک محاصره عظیم طولانی گرفتاریم و نه فقط تحریم. در همین پژوهشنامه درباره بریکس، دلارزدایی، بیاصالت بودن فیاتها و موضوعهایی از این دست سخنان بسیاری گفته شده و مفاهیم و راهکارهای درست و علمی نیز ارایه شده است.
از اینرو شایسته و ضروری است که به همین پروژه mBridge در اسرع وقت بپیوندیم. دو همسایه حوزه خلیج فارس و همچنین شریک تجاری بزرگمان، چین در آن حضور دارند. این پروژه برای ما چند منفعت دارد. منفعت نخست بیآنکه لازم به گفتن باشد، اقتصادی و تجاری است. امارات و چین در حال حاضر مهمترین گذرگاههای تجاری ایران هستند. دستیابی صادراتی و وارداتی کشور به این دو کشور وابسته است که هر از چندی به دلیل تحریمها از همکاری خودداری میکنند. درحالیکه با پیوستن به این پروژه، بهانههایی از این دست برای این دو کشور به حداقل میرسد. ضمن آنکه درهای تجاری ما را به کشورهای هنگکنگ و تایلند نیز میگشاید. البته ممکن است پیوستن به چنین پروژههایی مستلزم حلوفصل مسایلی مانند لیست سیاه FATF (گروه ویژه اقدام مالی) باشد.
مساله دیگر، امور سیاسی و دیپلماتیک است. عربستان بیشک به لحاظ نقش سیاسی میتواند شریک بسیار راهبردی برای ایران باشد و گشوده شدن درهای اقتصادی -کاملن بومی و بدون ترس از تحریمها- میتواند روند همگرایی این دو همسایه قدرتمند را سرعت ببخشد. روابط مناسب با عربستان (و همچنین امارات) یعنی یافتن متحدانی که در صورت لزوم بهجای ما و در دفاع از ما حاضر به مذاکره و لابیسازی با کشورهای غربی هستند. از سوی دیگر و برای نمونه، این سامانه میتواند هزینههای مرتبطبا حج را بسیار کاهش دهد؛ برای اینکه زایران و سازمانهای مسوول بهجای درگیری دردسرهای مربوطیه تبدیل نرخ و ارز به دلار یا ریال سعودی با کیف پول mBridge به سفر حج مشرف شوند. نتیجه همین مثال، کاهش تخصیص ارز مسافرتی و مشکلات چندنرخی بودن ارز است. این نمونه حتی برای گردشگران و تاجران ایرانی که مقصدشان پنج کشور این پروژه است، صادق خواهد بود.
در ادامه همین مسایل دیپلماتیک، عضویت در این گروهها، بهطور واضح پیامی است برای دنیا که ایران، کشوری عادی و بهدنبال توسعه است که میتواند در چهارچوبهای رایج بینالمللی تعامل کند. بازسازی چهره کشور، بیشک از دریچههای تازه سادهتر و ممکنتر است.
از سوی دیگر، برای روند دلارزدایی یا بهطور درستتر کاهش وابستگی به ارزهای جهانروا، هیچ نقطه آغازی بهتر و درستتر از این پروژه (یا پروژههای مشابه دیگر) پیدا نخواهیم کرد. همه کشورهای این پروژه، نقاط امنی هستند که ایران بتواند برای برونرفت از شرایط تحریمی از آنها سود ببرد. بهطور فنی، برای تجارت با همه این کشورها بهتر و کمهزینهتر است با ارزهای خودشان کار کرده و آنها را تشویق کنیم که برهمان مبنا برای خدمات و کالاها قیمتها را تعیین کنند.
اما درس اصلی از این پروژهها، این است که خودمان دست بهکار شویم و پروژههایی حتی بهصورت دوجانبه بین خود و یکایک شرکای تجاری و راهبردیمان ایجاد کنیم و حتی در آن پروژهها بهجای ارزهای دیجیتال بانکهای مرکزی به ارزهای دیجیتال مستقل نیز روی آوریم. ساده است که با ذخیره ارزهای دیجیتالی رایج و پرارزش، مبادلاتمان را در شبکهای منحصر به خودمان انجام دهیم و در عین حال، بهخاطر رجوع به ارز دیجیتال ثالث، مشکلات فنی و محاسبات اقتصادی و مالی برابری نرخ فیاتها را به حداقل برسانیم.
به این مثال توجه کنید. بغل گوش ما، جمهوری آذربایجان با حمایت ترکیه عضو ناتو و اسرائیل و همچنین روسیه، ارمنستان را در تنگنایی قرار دادهاند و میخواهند گذرگاهی غیرقانونی احداث کنند که خطرش برای ایران بیش از ارمنستان است. صلحآمیزترین راه برای کمرنگ کردن خطر این تنشهای مرز ارس، بیشک افزایش روابط ایران و ارمنستان در زمینههای اقتصادی است؛ اما مشکلات تحریمی کار را دشوار میکند. اگر پروژه مشابهی با ارمنستان شروع شود یا ایران و ارمنستان هر دو به همین پروژه mBridge بپیوندند، بازوی اقتصادی میتواند معادلات آذربایجان را دگرگون کند، زیرا در صورت افزایش تراز تجاری ارمنستان، آنهم از سوی ایران، تاجران منطقه نمیخواهند از این فرصت نو بینصیب باشند و بنابراین بهطور مستقیم و غیرمستقیم، برای تسهیل روابط با ایران و ارمنستان، فشار خواهند آورد. موضوعی که گذرگاه مذکور را بهطور خودکار به میز مذاکرات میکشاند تا جهت منافع همگان باشد نه فقط آذربایجان و ترکیه.
چنین پروژههایی را میتوان میان ایران و بازارهای بکر آفریقایی بنیان گذاشت. برای مثال مناقشه تنگه بابالمندب فقط یمن نیست که میتواند اثرگذار باشد، کشور جیبوتی نیز بسیار مهم است. لازم نیست برای این کشور کارهای عمرانی بلاعوض کنیم که در لحظه حساس ما را فراموش و روابط دیپلماتیکشان را یکسویه با ما قطع کنند. راه درست، ایجاد منفعت اقتصادی و تجاری برای چنین کشورهایی و پروژههایی از ایندست سادهترین راه ممکن است.
سخن پایانی
پروژه mBridge یکی دیگری از نوآوریهای بلاکچینی برپایه ارزهای دیجیتال بانکهای مرکزی است که تسهیل تجارت و رفع انحصار و دلارزدایی را میتوان از اهداف آن دانست. در این مقاله کوشیدیم این پروژه معرفی کنیم، ولی اصل ماجرا درس گرفتن از این پروژهها و پیوستن آنهاست. درواقع کمهزینهترین راه پیوستن به دنیای بلاکچین و تطابق و تعادلش با قوانین موجود شروع چنین پروژههایی خواهد بود. دنیای فردا، دنیای ارزهای بلاکچینی است.